نام شرطی مهاجرت عمومی ایتنیکی در ایوراپه (عصرهای 4-7) ، خصوصاً از محافظتهای امپراتوری ریم به مرکز آن. هجوم قبیلههای ژرمنیها، سرمتها و غیرهها به ریم، که در عصرهای 1م. در ناحیههای اطراف امپراتوری ریم مسکن گرفته بودند، آخر عصر 4 به را مملکت فاجعه کلان گردید. به آن ترقّیات مناسبتهای اجتماعی در داخلی قبیلههای بر بری (پراکندهشوی ساخت اولادی و سرشوی پراسیسّ تشکّل یافتن جمعیّت صنفی) و شرایط وزنین داخل امپراتوری ریم سبب شدند. این دو عامل در عصرهای 4-7 پراسیسّ مهاجرت خلقها را خیلی تیزاند. مهاجرت گونّها به غرب برای مهاجرت عظیم خلقها تکان نوی گردید: آنها تقریباً سال 370 از ولگا گذشتند و با النها به گاتهای ساحل شمال بهر سیاه (375) حمله آوردند. تیرهماه 376 یک قسم ویستگاتهایی، که از طرف گونّها تنگ کرده شدند، در حدود امپراتوری (جنوب دونهای) مسکن گرفتند. از طرف منصبداران محدود کرده شدن حقوقهای ویستگاتها سال 377 باعث سر زدن شورش گشت، که به آن غلامان گریزه، دیهقاتان و کارگران کان فرکیه همراه شدند؛ 9 آگوست 378 شورشگران قشون ریم را در نزد ادریناپال پرّه تارمار کردند. هجوم گاتها، النها و گونّها به امپراتوری بازداشته شد و ارمیة ریم از حساب بربریها افزود. از آخر عصر 4 هجوم بربریها باز سر شده، زمستان 394-395 گونّها به سوریه و کپّداکیه هجوم آوردند. ویستگاتها با سرداری الریخ i یونان را غارت کرده، در الّیریک جایگیر شده است. 24 آگوست 410 آنها ریم را استیلا و تله و تاراج نمودند. هرچند گاتها 27 آگوست همان سال از ریم رفتند، ولی زوال ریم اهمیت کلان معنوی داشت. قبیلههای ژرمنیها عصر 5 به تمام حدود امپراتوری غربی ریم پهن شده، در آن جا یکچند شاهی بربریها را تشکیل نمودند: شاهی ویستگاتها در جنوب و حربی گلّیه (مرکزش تولوزه) ، وندلها در افریکة شمالی (429-439) ، آستگاتها در اتلیه (493) ، فرنکها در گلّیة شمالی، برگوندها در جنوب و شرقی گلیه (مرکزش لیان، تقریباً 457)؛ انگلها، سکسها، یوتها میانة عصر 5 به ضبط بریتنیه شروع کرده، عصرهای 6-7 در این جا یک قطار شاهی خود را اساس گذاشتند. گونّها اوّل عصر 5 در دونة میانه جریگیر شده، در دورة هوکومرانی اتّیله (434-453) کوشش نمودند، که گلّیه و اتلیّه را ضبط کنند، ولی در دشت کتلون تارمار گشتند (451) و اتّفاق آنها برهم خورد. در عهد یوستینین i امپراتوری ریم (ویزنتیه) از بربریها افریکة شمالی، اتلیه، یک قسم اسپنیّه را برگردانده گرفت و در آن جا ترتیبات ریم را قسماً جاری نمود. مهاجرت عظیم خلقها در عصرهای 6-7 پایان یافت. سال 568 لنگابردها در اتلیة شمالی و میانه مستحکم شدند. اسلاوینها، که آنها را بعضاً اورها و خلقهای به بلغارها نزدیک حمایه میکردند، در نیمجزیره بالکن جریگیر شدن گرفتند؛ عصر 7 قریب در همة نیمجزیرهها قبیلههای اسلاوینی مسکن گرفته، کنیزی خود اسلاوینیه (در پیلاپانّیس، مقدونیه) ، اتّفاق هفت قبیلة اسلاوینی، دولوت اسلاوین و بلغار را تشکیل دادند؛ قسم اسلاوینها در حدود امپراتوری ویزنتیه (آسیای خرد) مسکن شدند. مهاجرت عظیم خلقها عاقبتهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کلان داشت. وهای باعث تنزّل سات غلامداری و شکست سیستم دولتداری ریم (در امپراتوری غربی ریم) گردید. در قسم زیاد شمال بهر میانزمین زمینداری آزاد جاری گشت، استحصالات میده ملکهای کلان زمینداران را تنگ کرده برآورده، باعث پایدار شدنیساخت فئودالی گردید. مهاجرت عظیم خلقها اینچنین در تشکّل خلقهای رمانی و ژرمنی و اسلاوینها رل کلان بازید. در علم تاریخشناسی ساویتی عقیدهای هست، که موافق آن تأثیر بینیهمدیگری قبیلههای رمانی و ژرمنی و اینچنین ویزنتی و اسلاوینی منبة تشکّل مناسبتهای نو جمعیّتی گردیده است.
د .: ادلتساوه ز. و. ، اتلیه ا ویزنتیه و vi و. ، 1959.