میهنت

میهنت، فعالیّت مقصدناک آدم، که در جریان آن او به واسطة آلات محنت به طبیعت تأثیر رسانده، آن را تغییر می‌دهد و برای قانع گردانیدن طلبات خود موافق می‌گرداند. از این نقطة نظر محنت به گفتة ک. مرکس شرایط ابدی و طبیعی حیات انسان است، بنا بر این وه‌ای به یگان شکل حیات وابسته نبوده، برعکس برای همة شکلهای جمعیّتی آن عمومی است.

میهنت برای موجودیت و تشکّل انسان، برای ترقّیات شعور و فعالیّت آن، برای بلند برداشتن قابلیت و درجة سویه آن، که اساس تکامل مناسبتهای استحصالی می‌باشد، رل حل‌کننده می‌بازد. محنت همچون فعالیّت به مقصد موافق انسان از تییار کردن آلات محنت cap شده، تا رفت مرکّبتر، مکمّلتر می‌گردد و شکلهای گوناگون را به خود می‌گیرد. از این رو، نشانة عادّی و حتمی محنت آلات محنت، واسطة محنت و خود محنت است.

در پراتسیسّ استحصال نعمتهای مادّی آدمان بین خود علاقه و مناسبتهای مویینی پیدا می‌کنند، که آن مناسبتهای استحصالی را تشکیل می‌دهد. در هر یک مرحلة تاریخی انکشاف جمعیت محنت شکل به خود خاص داشته، آن از علاقة قوّه‌های استحصال‌کننده و مناسبتهای استحصالی وابسته است. در جمعیّت ابتدایی اساس مناسبتهای استحصالی را مالکیّت قبیله به واسطه‌های استحصالات تشکیل می‌داد. در آن وقت هنوز استثمار آدم از طرف آدم وجود نداشت. در زمان فئودالیزم زمین و قسماً دهقان کریپاستنایی مالکیّت فئودال به شمار می‌رفت. در جمعیّت کاپیتالیستی باشد، مالکیّت خصوصی به واسطه‌های استحصالات اساس موناسبتهای استحصالی را تشکیل می‌دهد. کارگران استحصالات در این جمعیت حقوقن برابر و آزاد دانسته شوند هم، در اصل آنها از واسطه‌های استحصالات محرومند و از گرسنگی مجبور‌اند به کاپیتالیست قوّة کاری خود را فروشند. شکل اقتصادی مجبور کردن ب

میهنت به کاپیتالستان ارمیة کلان قوّة کاری را به وجود می‌آورد، که آن به مال تبدل می‌یابد.

در شرایط استحصالات مالی محنت کارکتر دوخوره دارد. از یک طرف، محنت محنت کانکریتیست، که ارزش استعمالی مال را تشکیل می‌دهد و از طرف دیگر، محنت ابسترکتی در مال تجسمیافته ارزش مال را به وجود می‌آورد. چنین خصوصیت دوخورگی محنت ضدیت بین محنت شخصی و جمعیّتی را افاده می‌کند. در شرایط کاپیتالیزم محنت چون محنت شخصی به ظهور آمده، خصوصیت جمعیّتی آن فقط در بازار روشن می‌گردد، که یکی از ضدیتهای انتگانیستی کاپیتالیستی را نشان می‌دهد. برابر ترقّیات کاپیتالیزم استثمار محنت کرایه پرزور شده، مزد حقیقی محنت کارگران پست می‌شود قشّاقشوی نسبی و مطلق پرولتاریت پرزور می‌گردد، بیکاری می‌افزاید و مبارزة صنفی بین محنت کرایه و کاپیتال تیز و تند می‌شود.

خرکتیر محنت در زمان ساتسیلیزم و کمونیزم به کلّی تغییر می‌یابد. اساس مناسبتهای استحصالی را جمعیّتی بودن واسطه‌های استحصالات تشکیل می‌کند.

موناسیبتهای ساتسیلیستی استحصالات به پیدایش قانونهای نو اقتصادی-قانون اساسی اقتصادی ساتسیلیزم، قانون ترقّیات منتظم و متناسب خواجگی خلق، قانون تقسیمات موافق محنت و غیره، که کارکتر، طبیعت و تشکیل محنت را مویین می‌سازد، مساعدت می‌کنند. تبدل محنت اسارت‌آور به محنت آزاد، هماهنگی و مطابقت محنت شخصی و محنت جمعیّتی، مناسبت نو ایجادی به محنت، کااپیرتسیة ساتسیلیستی محنت خصوصیتهای اساسی دورة ساتسیلیزم می‌باشند. به جمعیّت ساتسیلیستی حقوق به محنت و عمومیت آن، موافقت هوسمندکنی مادّی و معنوی محنت، در اساس انکشاف دائمی و باسرعت حاصلناکی محنت بلند برداشتن درجة زیادتی محنتکشان و تمام خلق، تدریجاً برهم دادن ضدیت غیرینتگانیستی اجتماعی و ضدیت محنت جمعیّتی خاص است. کااپیرتسیة ساتسیلیستی محنت هماهنگی و مطابقت منفعتهای شخصی و جمعیّتی، پیدایش و انکشاف مناسبتهای نو باشعورانه را نسبت به محنت تأمین می‌کند.

تشکیل جمعیّتی محنت و انکشاف باموفقیت آن در شرایط اقتصادیات ساتسیلیستی تنها در صورت موافقت عاقلانة متمرکزانی با انکشاف دموکراتیه، شکلهای دموکراتی و اصولهای راهبری به محنت جمعیّتی امکاو‌پذیر است. برای پرّه استفاده بردن قابلیت، استعداد و تشبث اشتراکچیان استحصالات جمعیّتی، حقوقی کالّیکتیوهای کارخانه و تشکیلاتها، موافقت منفعتهای شخصی، کالّیکتیوی و جمعیّتی کارکنان وسیع می‌شود. در زمان ساتسیلیزم حاصلناکی محنت در اساس تکمیل و به استحصالات جاری نمودن نویگریهای تکنیکه، استفاده بردن تکنولوژی نوترین، بهتر تشکیل نمودن محنت و غ. می‌افزاید و در همین زمینه سطح زندگی محنتکشان بلند برداشته شده، نیکواحوالی آنها بهتر می‌گردد.

در شرایط ساتسیلیزم مترقّی تفاوت اجتماعی و اقتصادی محنت جمعیّتی به مثل فرقیّت بین محنت فکری و جسمانی، محنت شهر و قشلاق و غ. ، که در زینة یکم جمعیّت کمونیستی وجود دارند، تجربة کمشده، برطرف می‌شوند.

به محنت کمونیستی تبدل یافتن محنت ساتسیلیستی و ساختمان بزة مادّی-تکنیکی کمونیزم چنین درجة بلند ترقّیات قوّه‌های استحصال‌کننده را طلب می‌کند، که آن افزایش بلند حاصلناکی محنت، برهم دادن تفاوت اجتماعی-اقتسادی آن، جمعیّتی گردانیدن محنت و به طلبات اوّلین حیاتی هر یک آدم تبدل یافتن محنت، انکشاف پرینتسیپی «از هر کس موافق قابلیّتش» به پرینتسیپ کمونیستی تقسیمات «به هر کس موافق طلباتش» را تأمین نماید.

د .: مریا ک. ، نپیتل، ت. 1، مرکا ک. ا اینگیلس ف، ساچ. ، ت. 10؛ مریا ک. ، اینگیلس ف. . اس. مون. ، د-2، د. ، 1005؛ لنین و. ا. ، دولت و روالیوتسیه. اس. ، ج-25؛ پادمرکاو و. گ. ، ساتسیلنыی پرابلیمы آرگنیزتسی تروده. م. ، 1900؛ جنگل ا. ا. ، ترود، د. ، 1079.

ن. جمالیدّیناو.