مجلیسی بخارایی
(سال تولد و وفات نامعلوم) ، شاعر عصر 16 ازبک. در آخر عصر 15-نیمة اوّل عصر 16 عمر به cap برده است. اصلاً از خوارزم بوده، بیشتر حیاتش در بخارا گذشته و به ازبکی و تاجیکی شعر نوشته است. خواجه حسن نثاری در «موزک-کر-ال-احباب» او را مجلسآرا و اشعارش را خوب و سخنانش را مرغوب، قصیده و غزلهایش را لطیف گفته است. از مجلس بخارایی با عنوان «قصّة سیفولمولوک» داستان عشقی و سرگذشتی باقی مانده است، که از 2 هزار بیت عبارت بوده، در اساس سیوجیت قصّههای «هزار و یک شب» به ازبکی نظم شده است. موضوع اساسی داستان را عشق و وفا، صداقت، دوستی و یگانگی، مردی و قهرمانی تشکیل میدهد. قهرمانان اساسی داستان-سیفولمولوک در راه عشق و بخت و سعادت مبارزه میبرد. شاعر ضمناً پادشاهان را به عدالتپروری، پدران را برای به بخت و سعادت فرزندانشان یاری رسانیدن دعوت میکند. داستان سال 1883 در قزان، سال 1916 در تاشکینت به طبع رسیده است.
و. نظیراو.