معلومات آخرین
Home / جامعه / قبیله‌های سرت

قبیله‌های سرت

سرت، س ا ر ت ه آ، نامیست، که قبیله‌های بادیه‌نشین ترک و مغول به اهالی مقیمی آسیای مرکزی-سغدیان و وارثان آنها-تاجیکان داده‌اند. سانیتر این نام را به قبیله‌های مقیمی‌نشینشدة ترکها (ازبکها) نیز نسبت کرده‌اند. در زه-بان ترکی قدیم کلمة سرت به معنای «سوداگر»، «پیشوای کاروان» استفاده می‌شد. در آثار محمود قاشغری و یوسف بلاسغونی (عصر 11) اصطلاح سرت محض به همین معنا آمده است. پیدایش کلمة سرت به «سرتهوهه» » زبان سنسکریت وابسته است. آن را در بین قبیله‌های ترک و مغول پیروان هندویه پهن نموده‌اند.
تیجارت آسیای مرکزی از دوره‌های قدیم در اختیار اهالی مقیمی ایرانینجاد بود. بنا بر این برای ترکهای و مغولها مفهوم سوداگر، یعنی «سرت» نام خلقی گشت، که وه‌ای اساساً با سودا مشغول است. امّا سغدیان و تاجیکان برای قبیله‌های ترک و مغول نه فقط سوداگر، بلکه پهن‌کنندگان مدنیّت محلی نیز بودند. در داستان مغولها بهادر سرتکتن همچون بنیادگر نهر و پول و سربندهای بی‌نظیر وصف شده است.
بعد استیلای آسیای میانه مغولها و قبیله‌های ترکیزبان به این سرزمین آمده تاجیکان را سرت می‌نامیدگی شدند. در عهد چنگیزخان اهالی آسیای میانه مانند پیشتره از دو طایفه-بادیه‌نشینان ترکیزبان و مردم مقیمی ایرانیزبان عبارت بوده، اوّلی را ت و ر ک، آخری را سرت می‌نامیدند.
در نتیجة مقیمی گشتن ترکها تاجیکان در بعضی محلها زبان ترکی را قبول می‌کردند و نفوذ اهالی مقیمی ترکیزبان می‌افزود. این پراسیسّ بعد آسیای میانه را ضبط کردن قبیله‌های کوچمنچی ازبک اوج گرفت و از این سبب دایرة استعمال مفهوم سرت وسیع گشت. اکنون ازبکها همة اهالی مقیمی این سرزمین را (صرف نظر از زبان) سرت می‌نامیدگی شدند. همین طور کلمة سرت نام تمام اهالی مقیمی و-لایت گردید.
یستیلاه «سرت» همچون نام اهالی مقیمی آسیای میانه بعد کلمة تاجیک معمول شده است. در بین قبیله‌های در گذشته بادیه‌نشین و نیمبادیی‌نشین به حیات مقیمی گذشتة ازبکها و قرغیزها اصطلاح سرت دچار می‌آید: مثلاً، سرت-قپچاق (ازبکها) ، سرت-قرساقال (قیرگیزها). حتّی اهالی مقیمی ترکیزبان در بسیار جایها خود را تاجیک می‌نامید. این حالت در عصر 19 و ابتدای عصر 20 در وادیهای زرافشان، قشقه‌دریا، سرخاندریا مشاهده می‌شد. امّا اهالی مقیمی ترکیزبان بعضی موضعها (خوارزم، وادیهای چیرچیق و آهنگران) ، که در اطرافشان کوچمنچیان ترک بسیار بودند، خود را سرت می‌نامیدگی شدند.
دبیات: برتالد و. و. ، آ پریپادونی توزیمنыخ نریچیی و ثمرکندی، ساچینینی، تام 2، چستی 2. مسکو، 1964؛ خمان مؤلف، یاشیا آ سلاوی سرت، خمان جا؛ همان مؤلف، تدجکّ. استاریچیسکیی آچیرک. ساچینینی، تام 2، چست 1، مسکو، 1004؛ آستراوماو ن. پ. ، سرتы. ایتیاگرفیچیسکی متریالы، ا. 1، تشکینت، 1908؛ نرادы سریدنیی) ازی ا کزخستنه، تام 1، مسکو، 1962. ا. دوыداف.

Инчунин кобед

سفارت

سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر می‌رود. …