خلق 1) در معنای وسیع تمام اهالی مملکت مویین را گویند. 2) در متریالیزم تاریخی عمومیت اجتماعی و صنفی آدمان را گویند، که در مرحلههای گوناگون انکشاف تاریخی از روی موقع ابژکتیویشان در حلّ وظیفههای انکشاف پراگریسّیوی جمعیت اشتراک کرده، خود ایجادکار تاریخ، قوّة اساسی دگرگونسازندة جمعیت میباشند. مارکسیزملینینیزم اوّلین بار رل عامّة خلق را در تاریخ مویین کرده است. اساس اجتماعی و صنفن خلق را آفرندگان نعمتهای مادّی، محنتکشان تشکیل میدنهلد.
در جمعیّت ابتدایی، وقتی که صنفها حالا وجود نداشتند، مفهوم خلق و اهالی با هم موافق بودند. در جمعیّت صنفی و انتگانیستی مفهوم. xلق قسم برجوزیة ملّی و دیگر طبقههای اجتماعی را، که در حرکت آزادیخواهی ضد امپریالیزم اشتراک دارند، نیز دربر میگیرد. مارکسیزم-لنینیزم اوّلین بار مامون اجتماعی مفهوم خ. -. را آشکار ساخته ثابت کرد، که خصوصیت خلق در زینههای مختلف تاریخ تغییر مییابد. صنف کارگر و پیشاهنگن آن-پرتیة کامّوییستی افادهکنندن باثبات منفعتهای خلق میباشند. در جمعیّت سوسیالیستی به خلق خمة اهالی مملکت، یعنی صنف کارگر، دهقان و انتیلّیگینسیه داخل میشوند. 3) شکلهای مختلف عمومیت ایتنیکی (اولاد، قبیله ملّت)؛ در شرایط سوسیالیزمل مترقّی در ا.ج.ش.س.-خلق ساویتی. ک. جمالاو، و. زیچینکا.