باتیل
(عربی نادرست، دروغ، بیهوده) ، اصطلاحیست در فرهنگ اسلامی، که در مقابل حق قرار داشته، برای افادة پدیده و اشیا و امور و عملهای نادرست و منفی و ناشایسته و نامقبول، اینچنین ردّ و انکار آنها به کار برده میشود. باطل و همریشههای آن 35 بار در قرآن (25 بار باطل، 5 بار «موبتیلون»، 2 بار «باطلن» و 3 بار سیغههای فعل زمان گذشته و حاضره-آینده) اساساً به معناهای زیل آمده است: شرک و کفر، ظلم، پرستش بت و طاغوت و شیتان، از بین بردن، تکذیب (به دروغ نسبت دادن) ، بوهتان، ریبا و رشوه و قمار، آن چه مقابل حق واقع شود، هر چیز بیثبات، سست و فسادپذیر، شکّ و شبهه، کردار زشت و ناپسند، به ناحق خردن مال دیگران، شهادت دروغ. طبق آیات باطل خرچند در زمانی کوتاه ظهور نماید، محکوم به نابودی و زوال است (قرآن: 17: 81)؛ خدا با فرستادن پیغمبران و عرضه کردن حق راه را بر باطل میبندد و باطل در برابر حق توان ایستادهگری ندارد (قرآن: 21: 18؛ 34: 49)؛ ارادة خدا بر آن است، که حق را استوار کند و باطل را از میان بردارد (قرآن: 8: 8). باطل در قرآن به کفک روی آب، که هیچ سودی ندارد، تشبیه شده است، بر خلاف حق، که مانند باران سودمند بوده، به مردم بهره میرساند (قرآن: 13، 17).
در حدیثها باطل به معناهای بوهتان، افترا (دروغ بربستن) ، تکبّر و خودبینی کاربرد شده، بعضی عملها به طور آشکار باطل خوانده شدهاند، از جمله مدح و هجوی، که وسیلة به دست آوردن چیزی باشد؛ اینچنین هر آن چه، که مسلمان را به بیهوده سرگرم و مشغول میسازد. طبق حدیث صحیحی به روایت از ابوهوریره (رز) پیامبر (س) مطلع قصیدة لبید ابن ربیعه: «ا لا کلّ و شیعین ما خللّاهه باطلون» (یعنی: همه چیز چوز پروردگار باطل است) را راستترین سخن عرب گفته است.
باتیل در علم بلاغت و منطق در مورد صدق و کذب (راست و دروغ بودن)-ا سخن؛ در فقه و اصول ضمن بحث صحّت و فساد (درستی و نادرستی)؛ در فلسفه در مورد چیزی، که به اصل خود صحیح نباشد؛ در علم کلام هنگام نکد عقیده و اندیشهها؛ در عرفان در مورد معدم و نفی ماسوای حق کاربرد میشود.
س. محمدالله.