معلومات آخرین
Home / مختلف / بافندگی

بافندگی

بافندگی، جلاهی، جلاهگی، طرز سنّتی از ریسمان بافتن متاع، کرباس و امثال اینها در دستگاه بافندگی، که توسط بافنده صورت می‌گیرد. در بافندگی تار و پود را به یکدیگر وارد کرده، آنها را با هم می‌بافند. در بافندگی دو دستة رشته‌ها (ابریشمی، پشمی، پختگی، کنب، جوت و غیره) را از ارز و طول لابلای همدیگر گذرانیده، گره می‌زنند. در نتیجة به همدیگر آمیختن طول و عرض آنها و فشرده گشتن تار و پودها متاع و یا پارچه حاصل می‌شود. جریان بافندگی از تییار کردن تار و پود، نخپیچانی، تارتنی، آهاردیهی، فرقکُشایی و غیره عبارت می‌باشد. تارها از سمت عمودی و افقی گذشته، پارچه یا خود متاع بافته را به وجود می‌آرند. نفاست متاع به قطر رشته یا نخ وابسته است. با تغییر رنگ، تعداد پودها و نقش بافته نوع رنگ دیگر می‌شود. آلات بافندگی چرخ، حلاجی، دوکان، چوبهای مخصوص، شانه و غیره می‌باشند.

بافندگی از قدیمترین هنرهای سنّتی بوده، از عهد نیالیت انسان با آن آشنا است. مصریها، آریایها و آشوریها با این هنر از آغاز تاریخ مشغول بودند. هنرمندان یونان و رم نیز در بافندگی پیش رفته بودند. در چین بافتن ابریشم در عصر 3 تا میلاد آغاز یافته بود. در آسیای میانه و ایران باستان بافندگی در اخد قدیم شروع شده، یکی از پیشه‌های سنّتی مردم آریایی به حساب می‌رفت. در عهد ساسانیان بافتن متاعهای بی‌نقش معمول بود. در عصرهای میانه بافندگی انکشاف یافته، نوعهای گوناگون متاع و پارچه‌های منقّش پیدا شدند، که با اسلوب و شیوه‌های گوناگون بافته می‌شدند. فعالیّت کارگاههای بافندگی چنان توسعه پیدا کر­دند، که در آنها هم متاع و پارچه‌های نفیس و دوروشت نخی و کتانی، هم پارچه‌های زربافت و کتیبدار، هم نوعهای گوناگون فرش و غیره بافته می‌شدند. در خراسان کار­گاههای بافندگی در شهرهای خجند، بخارا، استروشن، ثمر­قند، مرو، نیشاپور، هرات و غیره، در ایران در شهرهای ره‌ای، گیلان، تبرستان، اصفهان، شیراز و غیره فعالیت داشتند، که به بافتن متاعهای پشمی، ابریشمی، الیافی (از نخ چوت) ، پارچه‌های تقلیدی از مصر با نام «دبیقی»، پارچه و متاعها با تار و پود سیمین و زرین، اینچنین با تهیة دی­گر نوعهای متاعهای مورد نیاز مردم مشغول بو­دند. در ملک فارس بافت پارچه و متاعهای کتانی عالی با شیوة مصری، در شهر ره‌ای بافتن قبای حاشیه‌دار و رخ-رخ، متاعهای دوپودی و غیره معمول بود. قزوین مرکزی تجارت متاعها بوده، در شهر آمول از قدیمولییام برای زین و بالاپوش اسپ پارچه‌های مخصوص می‌بافتند. در س­مرقند پارچه‌های سیمگون، نقشدار، ابریشمی استحصال می‌­کردند. متاعها و فرشهای گوناگونی، که در خجند و اس­تروشن و مرو بافته می‌شدند، شهرت زیاد داشتند. کارگاههای ابریشمبافی شهر بخارا به جز پارچها و م­تاعهای ابریشمی کرباسهای نوع «زندنیچه»، بی‌قصبهای گوناگون، سندوف، ستین و غیره را با ذوق و سلیقة مردم آسیای مرکزی بافته، در بازارهای شرق و غرب به فروش می‌برآوردند. بافتن دیگر نوعهای کرباس، الاچه، چیت، سوف، قلمی، داکه در کارگاههای بافندگی آسیای میانه به حکم عنعنه‌ درآمده بود.

برّسی مسئلة بافندگی در عصرهای میانه دشوار است، زیرا نسبتاً ابریشمبافی از 14-15 نفوذ زیاد پیدا کرده است، ولی خصوصیتهای استحصالی آنها چندان شرح و بیان نشده‌اند. محقّقان مثال مهمّی را ارائه نموده‌اند، که موافق آن در عهد خلیفه مأمون کار­گاههای بافندگی منطقه‌های گوناگون چنین مالیات به خزینة خلافت می‌سپاریده‌اند: گیلان 20 عدد جامه، سیستان 300 قطعه متاع نوع مخصوص، تبریستان و نهاوند 600 فرش تبرستانی، 200 جامه، 300 دستار (سلّه) گرگان 1000 قطعه پارچة ابریشم، خراسان 27 000 قطعة ابریشم و غیره. از این مالیات معلوم می‌گردد، که بافندگی در استحصالات مادّی عصرهای میانه مقام مخصوص و یکی از جایگاههای نمایان داشته است.

متاع و پارچهایی، که در آسیای میانه و ایران استحصال می‌شدند، از روی خصوصیت، نقش، نفیسی، رنگ و زیبایی به نوعهای زیرین طبقه‌بندی شده‌اند: 1) م­تاعهای بافت عنعنوی ساسانی؛ 2) پارچه‌ها و متاعهای خال-خالی نسبتاً ساده، که مصرف عمومی دارند؛ 3) متاعها و پارچه‌های نقّاشیشدة رخ-رخ گوناگون، که در خراسان نوع سفید و سیاه آن، در دیگر محلها نوع یک رخ پهن با یک رخ طرحدار استحصال می‌­شد؛ 4) متاع و پارچهایی، که با طرحهای برگی زینت داده شده‌اند. این نوع متاع گلدار با طرحهای شبکوی، مانند خانة زنبور بوده، با رنگهای گوناگون تهیه می‌شد؛ 5) طرح متاع و پارچه‌های خانه‌چدار، که با خطهای ساده و خالهای گوناگون در داخل شبک‌ آرا داده شده، بعضاً شبکه‌ها شامل شکلهای هندسی با نقش تزیینی بودند. این نقشها به نقّاشیهای مینیاتوری مانند بوده، خاص مکتب بغداد و طرح­های برگ‌شکل خاص مکتب ماوراءالنهری آرایش متاع و پارچه‌های ابریشمی و دیگر متاعهای گلدار رنگه می‌باشند؛ 6) متاعها، پارچه‌ها و فرشهایی، که در آنها عکس گیاهها، جانوران و حتّی انسانها انعکاس می‌شدند. متاعهای ابریشمی نیز استحصال می‌گردیدند، که کتیبه داشتند. اوّلین کتیبه‌ای، که در متاع پیدا شد، «به آرزوی سعادت و سلامت» بود. منبعد کتیبه‌ها به شاهان و وزیران و افراد برگزیده بخشی­ده شده، در پارچه و متاع نقش فیل، شیر، شتر، پرندگان و دیگر جانوران در منظره انعکاس می‌شو­دند. در آستانه (نزدیکی طرفان) باستان‌شناسان متای را پیدا کرده‌اند، که در آن نقش درختهای نهل در طرحهای دایروی انعکاس و به شیوة مرسوم ساسانی بافته شده است. آن زمینة قرمزی داشته، در عکس درخت­های نهل با رنگهای آبی و سفید‌ آرا داده شده‌اند. پار­چة مذکور حالا در موزیی بریتنیه نیگخداری می‌شود. متاعبافی سغدیان با هنر پارچه‌بافی ایران شیوة مشترک داشته است، ولی ابریشمبافی سغدیان به طرز بافندگی چینیان نزدیکتر بوده است.

نیگر نیز صناعت سبک.

ر. رحمانی، م. حضرتقولاو.

Инчунин кобед

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغت‌نویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …