عبداللههخان ابن اسکندر (1532/1533، آفرینکینت میانکال زرافشان-8. 2. 1598، سمرقند) ، معروفترین حکمفرما از سلالة شیبانیان. پدرش اسکندرخان، بابایش جانیبیک، باباکلانش خانه محمّد ابن ابوالخیرخان. اوّل در کرمینه بود، حملة حاکم تاشکند نوروز احمدخان و ابدولّتیف را رفع کرده، پدرش را، که به جانب آمودریا فرار کرده بود، دوباره به ولایت کرمینه برگرداند. بعدتر کرشی و شهرِ سبزو ولایت بخارا را به دست درآورد.
لیکین از دست دشمنان سال 1555 به میمنه فرار کرده، بعد از فوت دشمن قدرتمندش نوروز احمدخان (اکتبر 1556) از نو کرمینه و شهرِ سبزو بخارا را تصرّف نمود (1557). بخارا از این بعد تا زمان ضبط از طرف روسها (عصر 19) مرکز اساسی سیاسی و فرهنگی در ماوراءالنهر شد. حکومت را عبداللههخان به طور رسمی (بعد از مرگ پدرش) از سال 1583 به دست گرفت. سال 1570 ترمذ، 1573 بلخ، 1574 حصار، اوراتپّه و خجند، 1578 سمرقند، 1582-1583 تاشکند، اندیجان و دیگر ویلیتهای وادی فرغانه را نیز به تابعیت خود درآورد.
سال 1582 ضد قبایل قضاک لشکر کشیده شاهرخیه، سیرم و آهنگران را به تصرّف خود درآورد. بدخشان، ختلان، قندز (1584) و خراسان و گیلان و بعد محاصرة مدید هرات را (1588) نیز به خود تابع نمود. در زمان عبداللههخان خانیگری بوخا را از حدود قاشغر (در شرق) تا ترکستان و سیرم (در شمال) ، تا بخشهای شرقی خراسان (در جنوب) امتداد پیدا کرد. زندگی بعدی عبداللههخان پُر از جنجال با پسرش عبدالمؤمن (از آخر 1582) بود. خان حاکم بلخ بود و دعوا داشت حاکم واقعی گردد.
بدولّاهخان به هیچ وجه نمیخواست بر نفع پسر خود گذشتی کند. اقوام صحراگرد ازبک با استفاده از ضدیت پدر و پسر، پیوسته به تاشکند و سمرقند حمله میکردند. عبداللههخان برای حمایه سرحدات مالکییتش با سپاه عظیم به جانب سمرقند روان شد، ولی در راه فوتید (8 فوریه 1598).
پیسرش عبدالمؤمن نیز بعد از نیم سال مرگ پدرش کُشته شد. در عهد او در بخارا و ولایات دیگر راهها، پولها، سردابهها، کاروانسرایها، مدرسهها، تیمهای تجارت، بازارها، حمامها ساخته شدند. مدرسة عبداللهفسان (در بخارا) ، مدرسة کوکلتاش (در تاشکند) ، تیم عبداللههخان (در بخارا) ، پول کرمینه نیز به زمان عبداللههخان تعلق دارند. در زمان او همچنین ضرب سکّههای طلا شروع گردید.
د .: حافظ تنیش ابن میرمحمّد بخاریی، ابدولّهنامه، شرفنامة شاهین. 1-11 جلد، تاشکینت، 1966-1969؛ برتالد و. و. ، ابدولّه ب. اسکندیر 2 برتالد و. و. ، ساچینینیه، ت. 2، چ. 2، م. ، 1964؛ گفوراف ب. ر. ، تاچنکان، کیت. 2، د. ، 1985؛ خمزه ک ا م آ ل، پالیتیچیسکیه استاریه مویرنّخره 16، د. ، 2007.