موتداریک (عربی-دریافتن، درک دادن، پیوستن) ، نام یکی از بخرهای اصلی (سالم) عروض. این بهر را برای آن موتداریک مینامند، که رکنهای وتد و سبب آن را بعدتر یافته، به ارکان دیگر همراه نمودند. موتداریک را ابوالحسناخفش بلخی (وفات 830/33) اختراع نمود. موتداریک در بین عروضیایه با نامهای رکزولخیر (سرعتناک) …
مفصلMonthly Archives: January 2018
موتریبی
موتریبی (1558، سمرقند-1629، هندوستان) ، نام اسلیاش سلطانمحمّد، شاعر و تذکرهنویس تاجیک. مطربی تخلّص اوست. شاگرد نثاری بخارایی. اساساً در سمرقند و بخارا تحصیل کرده، بعد به هندوستان رفته است. همچون شاعر و مطرب شهرت کلان داشته است. سرچشمهها مطربی را صاحبدیوان میشمارند، ولی دیوان او تا حال پیدا نیست. …
مفصلموتگینیز
موتگینیز (از لاتینی mutatio-تغییریابی و… گینیز) ، پراسیسّ تغ-ییریابی ارثی-موتسیّه را گویند، ن از تأثیر شرایطهای طبیعی (خود از خود) یا عاملهای گوناگون فیزیکی یا شیمیایی موتگینها به وجود میآید. اساس موتگینیز را تغییریابی مالیکولههای کیسلاتههای نوکلیت، که نگهدار و ناقل اخبار ارثی میباشند، تشکیل میدهند. این تغییریابی چون موتسییم …
مفصلموتاریکه
موتاریکه، موتارکه (عربی-صلح موقتی) ، موافق سازشنامة طرفهای جنگکننده موقتاً قطع نمودن عملیات حربی. متارکه عمومی و محلی میشود. در حالت اوّل عملیات حربی در تمام میدان جنگ قطع میگردد. شرطنامة متارکه را سرفرماندهان با وکالت دولتهایشان امضا میکنند. عادتاً متارکة عمومی آغاز بستن شرطنامة صلح میبا-شد. متارکة محلی در …
مفصلموتواتیر
موتواتیر (عربی-پی هم آینده؛ تاردار، سیمدار) ، افادة سازهای موسیقی تاری (یا خود زهی) در رسالههای قدیمی موسیقی. از روی تصنیفات ابن سینا به سازهای متواتر بربط، تنبور، شاهرود، زولنقا و غیره داخل میگردند. ه. نظاماو.
مفصلموتایبه
موتایب، م و ت آ یه ب a (عربی-شوخی، خوشگویی) ، تصویر حادثههای خندهآور حیات، عملیات و فعالییگت هزلآمیز شخصان علیحده در ادبیات بدیعی. مطایبه با هجو خیلی قرابت دارد، ولی در میان هجو و مطایبه تفاوت زیاد است. در مطایبه تمسخر تند و تیز و استهزا دید نمیشود. حادثه …
مفصلموتولّی
موتولّی (عربی-سردار، تصرّف و تقسیمکنندة وقف) ، وصی ملک، درآمد و تقسیمکنندة وقف. به اجاره ماندن زمینهای وقف، اجرای کارهای خواجگی آن نیز به ذمّة متولی بود. در ماوراءالنهر متولیها به خواجگیهای کلان فئودالی حکمروایی مینمودند.
مفصلموسهفی غلام همدانی
موسهفی غلام همدانی (تقریباً 1750، شهر امراهه-1824) ، شاعر هند و. به زبانهای اردو و فارسی مینوشت. به او 8 دیوان اشعار را نسبت دادهاند. غزل، قصیده و مثنویهایش در موضوعهای عنعنویی ایجاد شدهاند. مصحفی همچون استاد شعر شهرت دارد. غزلهایش رنگارنگ، اسلوب و زبانش ساده. مصحفی محقّق تاریخ ادبیات …
مفصلموتههر کوره سعید
موتههر کور سعید (1317-1392) ، شاعر فارسیزبان هندوستان. از مردم شهر کورة شمالی هندوستان. پس از تحصیل علم به شهر گوجرات و بعد-تر به دهلی رفته، چندی در آن جایها زندگی کرده است. او از مریدان اوحدی معروف به چراغ دهلی (وفات 1358، عارف مشهور زمانهاش) بود. از مطهّر کوره …
مفصلموسهف
موسهف (عربی -صحیفشده، صحیفهبندیشده) ، نسخة قدیمی دستنویس قرآن. اوّلها نسخة با فرمان خلیفه عثمان (651) تحریرشده را موسفه مینامیدند. منبعد در بین مسلمانان نوس-خههای قدیمة کورعان را مصحف مینامیدگی شدند. نگرید نیز قرآن.
مفصل