(nigeria) ، ریسپوبلیکة فدراتیوی نیگیریه (federal republic of nigeria) ، دولتیست در افریکة غربی. به اتّحاد بریتنیة کبیر داخل است. در غرب با بینین، در شمال با نیگیر، در شمال شرق با ریسپوبلیکة چد، در شرق و جنوب و شرق با کمیرون همسرحد است. در جنوب سرحدهای آن تا ساحلهای خلجت گوینیّه اقیانوس اتلنتیک رفته میرسد. مساحتش 923، 8 هزار کم2. اهالیاش 72، 7 ملن نفر (1978). پایتختش-شهر لگاس (1، 4 ملن نفر 1973). از اکتبر 1982 پایتخت به شهر ابوجه کوچید. از جهت مأموری به 19 شتت تقسیم شده است.
ساخت دولتی. نیگیر-ریسپوبلیکة فدراتیویی. سردار دولت و حکومت پرزیدنت، که اهالی به مدّت چار سال انتخاب میکند. آرگن عالی قانونبرآر-اسّمبلیه ملّی از teنت و پلتة نمایندگان عبارت است. به شتتها گوبیرنتار و اسّمبلیه یکپلتگی راهبری میکنند. آرگن عالی سودی-سود عالی؛ در شتتها سود بالا، سودهای مگیسترتی و مقرّری.
طبیعت. قسم زیاد مملکت را پهنکوههایی فرا گرفتهاند، که از 400 تا 600 م بلندی دارند؛ قسم بلندترینشان پشتهکوه جاس است (نقطة از همه بلندش 1735 م). از آن جا پشتهکوه به سوی جنوب تا خلیچ گوینیّه (وادیهای نیگیر و بینوه) ، به سوی شمال و شرق تا کول چد (همواری بارن و) و به سوی شمال و غرب تا همواری حوزة دریای ساکاتا تدریجاً پست شده میرود. در نیگیر از شمال به جنوب کوههای مندره، شیبیش و غیره طول کشیدهاند (بعضی قلّهها تا 2000 م و بیشتر از این بلندی دارند). ثروتهای زیرزمینی: معدنهای کلعگی، نیابیی (کالمبیت) ، والفرم، مالیبدین، عورن، تیتن، آهن، قورغاشیم، روح، نیفت، گاز، انگشتسنگ، انگشت بور و غیره. اقلیم قسم شمال نیگیر ایکوتاریلی و مسّانی است. حرارت میانة ماه از همه گرم (آوریل یا مهای) 25-33°س، ماه از همه خنک (دسامبر یا ژانویه) 20-26° س. بارشات سالانه از 500-700 مّ تا 1500 مّ. در همواری نزدیبهری اقلیم ایکوتاریلیست. در این جا حرارت میانة ماه از همه گرم (مارت) تقریباً 28° س، ماه از همه خونوک (آگوست) تقریباً 24° س، بارشات سالانه از 1500-2000 مّ تا 4000 مّ. بیشتر دریاها در همواری نزدیبهر (دریای کلان نیگیر و شاخاب آن بینوه) ، اینچنین در پشتهکوه جاس (دریاهای کدونه، گانگاله، کامدوگ و-یابی) واقعاند. خاک جنوب و شمال سرخ زردچتاب لتیریتیّت. در سمت شمال رفته-رفته جای جنگلها را جنگلهای تراپیکی اشغال نموده، بعد آنها سونّهها میآیند.
در جنوب سونّهها منطقة گذرشی از جنگلهای تراپیکی به سه-ونّههای مقرّری میباشند. در کنارة شمال و جنوب سونّههای ساحلی هستند، که بعد آنها رستنیهای بیابانی صحرای کبیر پدیدار میشوند. از هیوانات درّنده پلنگ، شغال، گربة وحشی بیشترند. آه و (تقرتبن 30 نمود) و زرّافهها نیز بسیارند. در جنگلهای تراپیکی میمونها، در سونّهها فیل و کرکدنها، در ساحلهای دریاها بهموتها زندگی میکنند. از خزندهها تمساح کلته-کلاس و مارها وامیخورند.
هالی. نیگیریه از جیخت اهالی کلانترین مملکت افریکه است. زیاده از 200 خلق (اساسیشان: خوسه، فولبی، کنور، یاروبه، ابا، ایدا و غیره) زندگی میکند. قریب 1/2 اهالی-مسلمان، 1/ز نصرانی بوده، باقیماندگان دین و مذهبهای عنعنوی محلی را میپرستند. زبان رسمی-انگلیسی. زیچی میانة اهالی در 1 کم2 65 نفر. کلانترین شهرها: لگاس، ابدن، آگباماشا، کنا، آشاگبا، الارین، ابیاکوته، پارت-خرکارت، ذریعه، الیشه.
اچیرک تاریخی. در تیرّیتاریة نیگیرگیه نمودهای دولتداری هنوز در عصرهای اوّل میلاد پیدا شده، بعدها دولتهای نسبتاً کلان به وجود آمدند: دولت کنیم (عصرهای 8-9) ، بارن و (عصرهای 16-17) ، شهر-دولتهای خوسه (عصرهای 15-16) -در شمال؛ افی، آیا، بینین و غیره (عصرهای 12-19)-در جنوب.
در این جایها اروپایها بار اوّل در عصر 15 پیدا شده، تیرّیتاریة نیگیریّه را به یکی از کلانترین منطقههای غلامبداری تبدل دادند. مستملککنی انگلیسها در میانة عصر 19 سر شد. سال 1862 مستملکة انگلیسی لگاس، 1900 پراتیکتارت نیگیریة شمالی، 1907 پراتیکتارت نیگیریة جنوبی به وجود آمدند.
سال 1914 آنها با نام «مستملکه و پراتیکتارت نیگیریه» متّحد کرده شدند. ظلم و استبداد مستملکداران، استثمار بیرحمانه خلق محلی را بیش از پیش خانهخراب میکرد و این باعث پُرزورشوی اعتراض مردمان میگردید. از این جاست، که بر ضد مستملکداران زود-زود شورشها به عمل میآمدند. بعد جنگ یکم جخان (1914-1918) پی هم تشکیلاتهای جمعیّتی و سیاسی به وجود آمدند. سال 1920 شعبة نیگیرییگی کانگریسّ ملّی افریکة جنوبی تأسیس یافت. سال 1922 اوّلین پرتیة سیاسی نیگیریه-پرتیة ملّی دموکراتی تشکیل شد. سالهای 30 در مملکت تشکیلات کلان جوانان-«حرکت جوانان نیگیرییگی» عمل میکرد.
بعد جنگ دوّم جهان حرکت ملّی آزادیخواهی باز هم بیشتر اوج گرفت (مثلاً، کارپرتایی عمومی سال 1945، نمایشهای اعتراضی، نمایشهای پرولتاریت در سال 1949 و سالهای 50). سال 1944 یکمین پرتیة عاموی سیاسی-ساویت ملّی گرجدنهای نیگیریه (سمگن) تشکیل یافت. گ. مکالیی رئیس آن، ن. ازیکیوی کاتب ژنرالیاش انتخاب شدند. سالهای 50-60 در مملکت پرتیههای دیگر نیز به وجود آمدند و کلانترین آنها-گروه عمل (گه) و کانگریسّ شمالی خلقی (کشخ) بودند. قطع نظر از سیاست انگلیسی ریگیانلیکنانی (به هم مقابلگذاری ریان و پرتیههای گوناگون و راهبران آنها، به طور صنعی بیحد کلان کرده نشان دادن فرقیّتهای ایتنیکی، زبانی، دینی و غیره) ، نیگیرییگیها در آخر سالهای 50 در مسئلة برای مملکت اساسی-استقلالیت، همرعیی به دست آوردند.
اکتیبر 1958 در کنفرانس کانستیتوتسیانی لاندان بریتنیة کبیر مجبور شد اعلان کند، که از 1 اکتبر 1960 به نیگیریه استقلالیت میدهد. به سر حاکمیت حکومت کالیتسیانی آمد، که از نمایندگان کشخ و سمگن (با سرداری ا. ت. بلیف) تشکیل یافته بود. به دست آمدن استقلالیّت سیاسی خود از خود نمیتوانست، که «عاملهای جدایی» از مستملکداران باقیمانده را برخهم زند. آنها را همان وقت برهم زدن ممکن میگردید، که مملکت با راه اصلاحات جدّی اجتماعی و اقتصادی پیش رود، که آن به برهم دادن امتیازهای تبقة بالایی فئودالی-اریستاکرتی، برابر کرده این درجة ترقّیات ساحههای گوناگون، بلند برداشتن درجة زندگانی عامّة وسیع اهالی مساعدت کند. حکومت بلیف برای دگرگونسازی مملکت کوششی نمیکرد و علاقة خود را از انگلیه هم کندن نمیخواست. در تمام دورة حکمرانی حکومت به نام ریسپوبلیکة یکم (اکتبر i960-ژانویه 1966) مملکت را کریزیسهای دائمی به لرزه میآوردند. این همه باعث آن گردید، که ژانویه 1966 به سر حاکمیت حربیها آمدند. سردار اوّلین هوکومت حربی ژنرال-میار ا. ایرانس بود.
هوکومت نو پراگرممة ترقّیات باسرعت اقتصادی مملکت را پیشنهاد کرد، که در آن بلند برداشتن درجة زندگانی خلق پیشبینی شده بود. ولی قرار خطایی، که موافق آن میخواستند شرایط واقع را به انابت نگرفته، توسط دیکریت 24 مهای 1966 مملکت را به دولت انیتری (یگانه) تبدل دهند، اعتراض جدّی اکثر اهالی را به عمل آورد. 29 ژوئن 1966 تبدّلات نو رویی داد. به سر حکومت پادپالکاونیک یه. گاوان آمد. این حکومت نیگیریّه را از جنگ بینیخودی بازداشته نتوانست. تیرهماه 1960 در ولایت شرقی تمایلات جداشوی اوج گرفت. ماه مهای 1967 این ولایت، که به آن گروه جدایاندازندة آ. آچوک و سرداری میکرد، خود را ریسپوبلیکة مستقل بفر اعلان نمود. اوّل ژوئیة 1967 جنگ بینیهودین 30-ماهه سر شد، که به مملکت آسیب بزرگ مادّی و معنوی رساند. هزارها آدمان تلف شدند. ماه ژانویه 1970 ارمیة بفر تسلیم شد. قوّههای وطندوست ملّی در مبارزه برای یگانگی و یکلخت نگه داشتن تیرّیتاریة غلبة تاریخی به دست آوردند. کار برقرارکنی سر شد و باسرعت پیش رفت.
اکتیبر 1970 هوکومت یه. گاوان پراگرمّة در سال 1976 به ادارهکنی گرجدنی گذشتن مملکت را پیشنهاد کرد. ولی این پراگرمّه اجرا نشد. سال 1974 سردار دولت اعلان کرد، که در مهلت مویینشده حاکمیت را به ریجیم گرجدنی نخواهد داد. این باعث اعتراضهای تیز و تند گردید. حکومت یه. گاوان در عمل به حکومت ضد خلقی تبدل یافته بود. یه. گاوان گوبرناتورهای شتتها را، که به شاهکان مطلق تبدل یافته بودند، عوض کردن نمیخواست (سال 1967 مملکت به 12 شتت تقسیم بود). رشوهخوری به درجة عالی رسیده بود، نرخها بیش از پیش بلند میشدند. این همه باعث تبدّلات نو گردید. به سر سوّمین حکومت حربی گینیرل-میار. م. محمّد آمد. حکومت نو راه حلّ مسئلههای روز را پیش گرفت. در نیمة دوّم سال 1975 تازکنی در تاریخ افریکه دیدهنشدة اپّرت دولتی و ارمیه به عمل برآورده شد.
1 اکتبر 1975 حکومت پلن در سال 1979 زینه به زینه به راجیم ادارهکنیی گرجدنی گذشتن را به خلق اعلان کرد. در اوّل سال 1976 در مملکت 7 شتت نو برپا کرده شد. حکومت م. محمّد در ساحة سیاست خارجی راخ مستحکم نمودن یگانگی دولتهای مستقل افریکه، برهم دادن ریجیم نجادپرستانة افریکة جنوبی، دستگیری مبارزة خلق انگاله، با مملکتهای ساتسیلیست وسعت دادن و مستحکم کردن مناسبت را پیش گرفت. همة این خشم و غضب ارتجاعپرستان داخلی و خارجی را به عمل آورد. فوریه 1976 تبدّلات نو به عمل آمد و م. محمّد کُشته شد. به جای م. محمّد سردار دولت و حکومت آ. آبسنجا شد، که وهای در ساحة سیاست داخیل و خارجی قطعیاً با راه حکومت پیشتره رفتن خود را اظهار کرد.
اخیر سال 1976 انتخابات آرگنهای محلی گذرانده، لایحة کانستیتوتسیة نو تییار و به محاکمة عمومیخلقی پیشنهاد کرده شد. سپتامبر 1979 ش. شگر پرزیدنت نیگیریه انتخاب شد. او در مملکت مستحکم نمودن یگانگی ملّی، به حیات تطبیق نمودن شعار «مملکت یگانه-تقدار یگانه» و غیره را با راه دگرگونسازیهای اقتصادی و اجتماعی به عمل برآورده ایستاده است.
پرتیههای سیاس و اتّفاق کسبه. همة پرتیههای سیاسی نیگیریه برجوزی و دموکراتی بوده، سالهای 1978-1979 تأسیس یافتهاند: پرتیة ملّی نیگیریه؛ پ ا ر ت ایه ا خلقی نیگیریه؛ پرتیه ا یگانگی نیگیریه؛ پرتیة خلقی نیگیریه ک ا ب ا ر؛ پرتیة احیای خلق؛ کانگریسّ محنتی نیگیریه-یگانه مرکز اتّفاقیای کسبه.
یقتیسادیات. نیگیریه مملکت اگررییست، که صناعت نیفتیستیهسالکنی رونقیابندهای دارد. از جهت برآوردن محصولات نخل روغنده و استحصال کالمبیت سال 1976 در جهان کاپیتالیستی جای
1-م، در استحصال و ایکسپارت دان کاکئو جایی 4-م، در استحصال چارمغز زمینی و کوچوک جایی 6-م در استحصال کانسیپترتهای سرب جای 7-عمرا گرفت. سال 1970 نیگیریه به قطار ده مملکت کلانترین ایکسپارتکنندة نیفت درآمده، سال 1974 از جهت استحصال نیفت در بین دولتهای افریکایی به جای 1-م برآمد. تقریباً 75% مبلغگذاری خارجیان در صناعت نیگیریه به کاپیتال انگلیسها تعلق دارد. تعرّض کاپیتال امیریکایی و ژرمنیة غربی به اقتصادیات نیگیریه پرزور میگردد. حکومت نیگیریه برای
مهدود کردنپ دایرة استفادة کاپیتال خارجی تدبیرها میاندیشد. از روی دیکریت نیگیریکنانی اقتصادیات در یک قطار ساحههای صناعت و سودای چکه و اشتراک کپیتل خاریچی منع یا محدود کرده شده است. مؤسسه و کارپارتسیههای کلان دولتی به وجود آورده میشوند (2 شرکت دولتی در میدان 60 هزار گه برای پرورش گودم، شالی، میس، منیاک، 2 مؤسسة نسل اوتاماشینها، کارخانههای استحصال مصنوعات اسبیستی الکترودبراری و استحصال کوچوک). سال 1975 نیگیریه به اجرای پلن ترقّیات اجتماعی و اقتصادی مملکت برای سالهای 1975-1980 شروع کرد.
ساس اقتصادیات نیگیریه خواجگی قشلاق است. در آن تقریباً 70% اهالی قابل محنت کار میکند. به خواجگی قشلاق نیگیریه زمینداری آبشینگی خاص است. سال 1978 استحصال کرده شد (به حساب هزار ت .): روغن نخل-680، چارمغز زمینی-700، دان کاکئو-160، شالی-580، کوچوک طبیعی-90، پخته-60. برای بازار داخلی اینچنین محصولات زیرین خواجگی قشلاق پروه-ریش کرده میشود (1978): چایجواری-3، 7 ملن ت، ارزن-3، 1 ملن ت، جواریمکّه-1450 هزار ت، یمس-12، 6 ملن ت، منیاک-10 ملن ت، نیشکر-770 هزار ت.
چارواداری خصوصیت ایکستینسیوی دارد. مملکت سال 1979 (به حساب ملن cap) گاو-12، 0، گوسفند-8، 5، بز-24، 5، خوک-1، 1، مرغ خانگی-110 داشت. ماهیداری ترقّی کرده است (تقریباً 940 هزار ت ماهی، 1979). نیگیریه ایکسپارتکنودة کلان چوب است (چوبهای پرقیمت کیّه، سپیلی، اراکا، اغبه و غیره). استحصال تخته 2، 2 ملن م3، ایکسپارت تخته 91 هزار م3 (1976). قریب تمام نیفت نیگیریه ایکسپارت کرده میشود. محصولات نیفت در زواد نزد پارت-خرکارت برآورده میشود. استحصال معدن قلعگی (3، 9 هزار ت، 1978) ، معدن نیابیی (کالمبیت، 0، 8 هزار ت) به راه مانده شده است. در شهر جاس زواد قلعگیگدازی هست. استحصال انگشت در شهرهای انمبره و کوره مرکزانیده شوده است. به مقدار نه آن قدر زیاد والفرمیت، سرب، روح و غیره استیهسال کرده میشود.
سال 1978 5، 2 ملرد کوت. س. انرژیة الکتر استیخهسال کرده شد. در صناعت کارکرد نیگیریه رل اساسی را ساحههای خوراکواری و بافندگی میبازند. کلانترین مؤسسهها: زوادهای روغن نخل و استحصال محصولات کاکئو در لگاس، تمبک و و کانسیرو میوه در ابدن، زوادهای روغن نخل و کانسیرو گوشت در کنا. مهمترین مرکز بافندگی کدوله است. صناعت شیمی صابون، مهسولات پرفگامیری و دارووار، پلستمسّه و غیره استحصال میکند. نیگیریه صناعت ریزین تکنیکی، مؤسسهای کارکرد کوچوک طبیعی و استیهسال شینهها دارد. مؤسسههای اساسی در لگاس، پارت-خرکارت، ابی، کنا جایگیرند. در صناعت کارکرد متال بیشتر اوستاخانههای مکانیکی و تعمیر موجودند. زوادهای وصلکنی ویلاسپید (دوچرخه)، ماشیّهای بارکش، تراکتورها، رادیوپّرتورهها و گیره کار میکنند. سال 1975 دو زواد اتومبیلوسلکنی («پیجا»، در ندوه و «فالکسوگین»، در لگاس) ساخته شد، که هر کدام آنها سالی 20 هزار ماشین استحصال مینمایند.
کلانترین مرکز کارکرد متال لگاس است. اساس صناعت متالورگ گذاشته میشود، در ایمین زواد پراکت پولاد کار میکند. با یاری ا.ج.ش.س. ساختو کامبینت متالورگ پیشبینی شدست، که آن سالی تقریباً 1 ملن ت پولاد خواهد گداخت. صناعت سیمان رو به ترقّیست. زوادهای اساسی سیمیوت در نکلگ و، ایویکا را، ساکاتا، کلبر واقعود. زواد استحصال مصنوعات اسبیستی در آران است. در سپیل کامبینت کلان چوب و تخته هست. کارخانههای مبلسازی، کامبینت سیلّیولازه و کاغذ (در جیبّه) ، فابریکة گوگرد (در الاری) عمل میکنند. کسب و هنرهای عنعنهجی: بافندگی، کندهکاری و حکاکی، چرمگر و کُلالی. نیفت، دان کاکئو، پلمیسته، قلعگی، کوچوک، چارمغز زمینی، چوب، کالمبیت ایکسپارت کرده میشود؛ ماشین و تقهیزات، مالهای صناعتی استعمال، خیمیکتها، آذوقهوار، نوشاکیها و تماکو را از خارجه میآرند. شریکان اساسی سودای نگریه: شمه، بریتنیة کبیر. ندیرلند، فرنسیه، ژاپن، رفگ. واحد پول-نیره. طول راه آهن 3، 5 هزار کم (1979) ، راههای ماشینگرد 104، 5 هزار کم و راههای داخلی آبی-7، 2 هزار کم. راههای اساسی آبی نیگیریه-دریای نیگیر و شاخاب آن بینوه. بندرهای کلان بحری: لگاس، پارت-خرکارت، بانّ، سپیلی، ورّ، بروت و. ایراپارتهای بینلخلقی در لگاس و کنا واقع گردیدهاند.
نیگهداری تندرستی. سال 1979 به هر 1 هزار نفر 49، 6 تولد، 18 فوت، به هر 1 هزار کودک نوزاد 57 فوت راست میآمد. درازی میانة عمر مردان-37، 2 سال، زنها-36، 7 سال. پتالوژی انفیکسیانی بیشتر است. از کسلیهای کرنتینی تبلرزة زرد، نغزک، وبا مشاهده کرده شده است. کسلیهای تیف شکم، دیزینتیریة بتسیلّوی، سل، مخو، ترخامه، کسلیهای گذرندة بچگان، کسلیهای جمایی بسیارند. در همه جا ورجه مشاهده میشود. کسلیهای پالیامیلیت، هپاتیت ویروسی خیلی بسیار است. در نیگیریه شکل آمیختة نگهداری تندرستی (هم یاری طبّی خصوصی کاپیتالیستی و هم سیکتار دولتی) وجود دارد. سال 1968 2، 8 هزار کسلخانة دارای 28، 1 هزار کت بود (0، 5 کت به 1000 کس). 3 هزار نفر دُختُر (1971) کار میکرد (1 دُختُر به 29 هزار کس) ، از جمله 626 نفر افریکایها. دُختُران را فکولتیت تپبّی انیویرسیتیت ابدن، مکتبهای لگاس و زر تییار میکنند. از ا.ج.ش.س. سال 1969 تجهیزات طبّی، 1968-1970 دارووار، لوازمات بند و بست، 1971 واکسینه برای مبارزه با ایپیدیمیة وبا آورده شد. در لگاس مرکز بینلخلقی برهمدیهی ورجه کار میکند.
ماریف. در ابتدای 1975 70% اهالی بیسواد بود. در مکتب ابتدایی تقریباً 50% بچههای 6-12-ساله تحصیل میکردند. از سال 1976 تعلیم در مکتبهای ابتدایی و میانة ناپرّه بیپول، در مکتب 6-سالة ابتیدایی حتمی اعلان کرده شد. سال تحصیل 1975-1976 در مکتبهای ابتیدایی 5 ملن طلبه ماخاند. مهلت تحصیل در مکتب میانه-7 سال (5+2). سال تحصیل 1975-1976 در مکتبهای میانه تقریباً 500 هزار تلبه بود. سال تحصیل 1974-1975 در آموزشگاههای پیدگاگی 47 هزار خواننده، در سیستم تییاری کسبهای تکنیکی تقریباً 21 هزار خواننده، در مکتبهای عالی 23، 3 هزار استودینت بود. در مملکت 13 انیویرسیتیت هست: انیویرسیتیت ابدن (تأسیسش 1962) ، سال تحصیل 1976-1977 زیاده از 7، 5 هزار استودینت دانش. انیویرسیتیت ذریعه به نام احمد و بیلّا (تأسیسش 1962) زیاده از 6، 7 هزار استودینت؛ انیویرسیتیت نسوکّه (تأسیسش 1960) زیاده از 6، 6 هزار استودینت، انستیتوت افه (تعسیسش 1961) زیاده از 5 هزار استودینت؛1976 یک قطار انیویرسیتیتها در شهرهای پارت-خرکارت، ساکاتا، الارین، کلبره، میدوگیر و غیره تأسیس یافتند. نیگیریه چنین کتابخانهها دارد: کتابخانن ملّی در لگاس (1962) ، کتابخانة انیویرسیتیت ابدن (1948) ، کتابخانة انیویرسیتیت افه، کتابخانة ان-اویرسیتیت نسوکّه و غیره موزیّهای نیگیریه: در لگاس، در شهرهای بینین، کنا، افه، الارین، کدونه و غیر
متبوات، رادیو، تیلیویزیان. سال 1977 در نیگیریه 100 نشریة دور چاپ میشد. گزیتههای هرروزه به زبان انگلنسی: «دییل تیمس» _ («daily times») ، گزیتة حکومت، در لگاس نشر میشود، تأسیسش 1925. «نیو نیجیرین» («new nigerian») ، گزیتة حکومت، در کدونه و لگاس نشر میشود، تعسیسش 1948. «ااست افریکة پیلات» نشر میشود، تأسیسش 1937. «دییل سکیتچ» («daily sketch») ، در ابدن نشر میشود، تأسیسش 1964. گزیتهای هرهفتینه: «سند تیمس» («sunday times») ، در لگاس نشر میشود، گزیتة یکشنبهگ، به زبان انگلیسی، تأسیسش 1953. «عرا-خین یاروبه»، در لگاس به زبان یاروبه نشر میشود، تأسیسش 1945. جرنلها: «درم» («drum») ، در لگاس نشر میشود، تأسیسش 1954. «افریکان سپرک» («african spark») ، در لگاس نشر میشود. «نیو خاریزان» («new horison») ، پراگریسّیوی، تأسیسش 1976. اگینتی نویگریهای نیگیریه («new ageney of nigeria»)-اگییتی ملّی اخبارات، تعسیسش 1976، اکتبر 1978 به کار cap کرد. شرکت رادیوشونوانی نیگیریه (the nigerian broadcasfing corporation) ، تأسیسش 1957، در لگاس واقع است و پراگرمّة خود را به زبانهای انگلیسی، ارابی، فرنسوی و زبانهای محلی میشونواند. به آن خذمت طالعویزیانی نیگیریه (nigerian television service) (تأسیسش 1962) داخل است.
دبیات. اکثر نویسندگان نیگیریه به زبان انگلیسی مینویسند. به زبانهای یاروبه، ابا، خوسه عنعنههای ادبی به وجود آمدند. از آخر عصر 19-اوّل عصر 20 پوبلیستیستیکه، که در خذمت حرکت آزادیخواهی بود، تشکّل یافت. سالهای 20-40 نظم گرجدنی به وجود آمد (ن. ازیکیوی، د. آسدیبیی). سالهای 30 دراماتورگیه تشکّل یافت. اوّلین رمان نیگیری «آدمان شهر» س. ایکوینس سال 1954 نشر شد. در نثر سالهای 60 توجّه نویسندگان به محیط و معیشت، کوشش در نظر خوانندة اروپایی «سفید کرده» نشان دادن افر-کة پتریرخلی مشاهده میشود: رمانهای آ. نزیک و «عصای آفا» (1961) ، ه. عمد «زن خدا» (1966). ادیبان بیشتر به مسئلههای اجتیمایی میل دارند: ک. اگونوه (تولد 1933) «باز یک بار کوشش کن»، فلاره نونه (تولد 1931) «ایفور و» وه دیگ. در رمان ت. الوکا (تولدش 1920) «خویشاوندان» (1966) کوشش آفریدن ایدهآل گرجدنی دیده میشود. تمایلات اساسی ترقّیات نثر نیگیری-تشکّل رئالیزم تنقیدی در رمانهای چ. اچیبی (تولد 1930) به اوج اعلی رسید (تر-لوژی «ویرانی هم آمد»، «زندگی بیقرار»، «تیر خدا»). درمتورگیه و نظم سالهای 60 مضمون اجیتیمایی پیدا کرد (و. شایینکه، داستان «ادپری»، پیسههای «رتسقس جنگل»، «راه»، «کاسیل کانگ»، ج. کلرک، پیسههای «سرود بز»، «آزادی»).
میعماری و صنعت تسویری. اقامتگاه عنعنویی خانة گلین است، (مدوّر بامش کانوسشکل خسین یا چارکنجة بامش هموار و غیره) ، که اکثراً کندهکاری شده است. در عصر 14 در شمال نیگیریه برابر پهن شدن دین اسلام مسجدها به وجود آمدند. آخر عصر 19 به معماری عنصرهای براکّای امیریکة لاتینی راه یافت. بعد جنگ دوّم جهان شهرها با بناهای سیرآشیانه، اساساً از روی لایحههای معماران انگلیس، با استفادة مصالح و کانستروکسیههای حاضرهزمان بناکاری ساخته میشدند. بعد استقلالیت گرفتن نیگیریه معماران محلی به میدان آمدند (آ. آلوموییوه، ا. اجیم). اکنون در معمار آرایشات برجسته (پنجرهها و آرایش در و تیریزهها) ، که استاها در زمینة عنعنههای ایجادیات خلقی اجرا میکردند، وسیع استفاده برده میشود. قدیمترین یادگاریهای صنعت تصویری افریکه به مدنیّت ناک منسوبند. در ناحیههای گوناگون نیگیریه هیکلچههای برنجی یافت شدهاند. قدیمترین آنها را به اوّل دورة میلاد نسبت میدهند. در شهر-دولتهای افه (عصرهای 11-13) و بینین (عصرهای 13-19) ساختن هیکلهای سفالی و برنجی بغایت رونق یافته بود. تراشیدن هیکلهای خرد چوبین آدمان و هیوانات عنعنة قدیمییست در بین خلقهای یاروبه، ابا، لبیبیا، اجا، ایکای. هنرهای بدیعی خلقی با هیکلتراشی عنعنویی علاقة زیچ دارند (تییار کردن کورسیهای کندکاری، دستیانهها، متاعهای رنگارنگ، ظرفهای گوناگونشکل سفالی، شیشهگی، چرمین و غیره). هیکلتراشان آ. ادخ، ف. ادوبار، ا. اکهنج، رسّامان و. آکیکی، ا. ونگباجی به عنعنههای صنعت نیگیری تکیه میکنند. نمایندگان جریان ریلیستی نوع اروپایی رسّام ا. آنبال و، هیکلتراش ب. اینوان و میباشند.
د .: آلدیراگگید. ا. ، زپدنыی سودن و 15-19 وّ. ، آچیرک پا استاری ا استاری کولتورы، م.-ل. ، i960؛
پ ر ا ب ы ت ک آ و س ک ا ft ل. ن. ، نیگیری و باربی زه نیزویسیماست، م. ، 196. 1 .؛ ا سال ن. س. ، نیگیریه، م. ، 1963؛ ا س م ا گ ا-ل آ و ا ر. ن. ، نرادы نیگیری، م. ، 1963؛ اسکوسّتوا سترن ا پراداف میره، ت. 3، م. ، 1971؛ پیتراف ا. ا. ، نیگیری. م، 1971؛ وویلاو و. ن. ، پرازه نیگیری، م. ، 1973؛ بییلیس و. ا. ، والی شایینکه، م. ، 1977؛ ساوریمینّه ل نیگیریه (سپرواچنیک) ، م. ، 1974.