تار، 1) ساز موسیقییست، که با مضراب (ناخنک) مینوازند. تار در ایران، کوکز و آسیای میانه خیلی معمول است. در تاجیکستان و ازبکستان بعضاً تار آذربایجانی هم میگویند. تار کاسة به رقم 8 مانند داشت، از چوب توت تراشیده میشود. به روی کاسهاش پردة دل گاو را مکشند. درازی عمومیاش 78-90 سم. دستهاش دراز. دستهاش 22 پرده داشته 2 آکتوه را در بر میگیرد. تار دارای 5-6 تار متالیست، بعضیش 9-12 تار هم دارد (نوع کوکزیاش) ، موافق مقدار تارها گوشکها نیز دارد.
ساز یکّنوازی و انسمبلی بوده، آوازش فارم و جرنگناک است. هنگام نواختن کاسهاش را به طرف راست سینه گذاشته، با دست راست مضراب زده با دست چپ به واسطة پردهها مقام میگردانند. 2) منبة آوازی، جزء سازهای موسیقی تاری: تنبور، غجّک، رباب، دوتار، چنگ، رایل و غیره است، که از فلز و سینتیتیکه ساخته شده، با مضراب، کمان و انگشت به کار میدرارند. پیشتر تار را از ابریشم، کنب و رودة هیوان میساختند، حالا از پولاد و مس. به دوتار و رباب بدخشانی بیشتر. تار سینتیتیک میکشند. ا. رحیماف.