خوجند، شهر و ولایت تاریخی و مدنییست در وادی فرغانه. در ابتدا همچون باششگاه بومی به وجود آمده، منبعد به محل کلان اهالینشین تبدل یافته است. در عصرهای 6-5 تا م. در قصبه انشائات مدافعویی-سدّ خاکی بنیاد گردید. در بارة خجند عصرهای 4-3 تا م. مورخان یونانی و رومی (ارّین، کوینت کورتسیی روف، پامپیی تراگ، یوستین، گهای سیکند و دیگ .) معلومات دادهاند. بنا به معلومات آنها اسکندر مقدونی بعد ضبط آسیای میانه س. 329 تا م. در ساحل د. تننس (د. سر) استحکامی ساخته، به آن نام خود را گذاشت، که با نامن اسکندریة اقصا مشهور گردید. الحال ثابت شده است، که اسکندریة اقصا در واقع هم در جای همان باششگاه بومی به وجود آمده بوده است. عصرهای 6-8 در نتیجة وسعت شهر xوجند سیمای خود را تماماً تغییر داد: نیمة شرقی شهر به کهندز نو (مساح. 8 گه) تبدل یافت. دیوار شرقی، یک نصف دیوارة شمالی و جنوب شهر عتیقه به صفت تهکرسی دیوار کهندز نو استفاده برده شد، تنها دیوارة غرب آن از نو بنیاد گردید.
نام xوجند بار اوّل در مأخذهای نیمة دوّم ا. 7 یاد شده است.
خوجندی ابتدای عصرهای میانه از کهندز، شهرستان و رباط عبارت بوده، انشائات مدافعویی داشت. بنا به معلومات یاقوت هموی xوجند برابر بخارا و سمرقند به بلاد (ولایت) هیتالیان داخل بود. سالهای 80 ا. 7 xوجند به اوّلین هلة دستة عربها دچار آمد، ولی آن را محافظان شهر زده گرداندند. تنها در ابت. ا. 8 سرلشکر عرب قوتیبه ابن مسلم خجند را اشغال کرده توانست. خجندیان در حرکت سغدیان بر ضد خلافت (721-722) فعالانه اشتراک کردند. بعد پخش شورش 3-7 هزار نفر ساکنان xوجنیو از طرف عربها به قتل رسانده شدند.
بینا به معلومات مأخذهای جغرافی xوجند در عصرهای 9-10 در ساحل چپ د. سر یگانه شده ا بزرگی بود دارای کهندز، شهرستان و رباط. قصر حاکم در رباط، محبس در کهندز، مسجد جامع در شهرستان واقع بوده، وسعت شهر تا 6-8 کم میرسید. xوجند سهرهالی و سیریمارت بود، تاکزار و باغهای زیاد (در اطرافش) داشت. ابن هوقل و مقدّسی زیبایی و آبادانی خجند را بسا تعریف و توصیف کردهاند. شهر xوجند در عصرهای 8-9 به مرکز ویل. خجند تبدل یافت. ولایت در چاچ همحدود بود. ولایت چندان کلان نبود. به هیت آن به غیر از ش. خجند ش. کند و شهرچة سامغگار نیز داخل میشدند. ش. کند بار اوّل ابت. ا. 8 در حجّتهای قلعة موغ یادآور شده است. منبعد آن کند بادام نام شریفت.
در هیت ویل. xوجند دیهههای کلان و خرد بسیار بودند. xوجند در سر کلانترین راههای تجارتی بین ولایتهای آسیای میانه واقع گردیده بود و راههای اساسی تجارتی شرق نزدیک و میانه و آسیای شرقی و ختایی را به هم میپیوست. ذخیرههای کلان معدن و خ. ق-ا مترقّی داشت. و این همه به رونق هنرمندی و تجارت و پیشروی اقتصادی و سیاسی کشور مساعدت میکردند. ویل. xوجند در عصرهای 8-10 هرچند اوّل به هیت خلافت عرب و دولت طاهریان، سپس دولت سامانیای داخل باشد هم واحد مأموری و حاکمنشین بود. xوجند در عصرهای منبعده باز هم ترقّی کرده، به یکی از کلانترین و زیباترین شهرهای آسیای میانه و شرق تبدل یافت و طراز جهان نام گرفت. حدود شهر از حساب به شهرستان دمراد کرده شدن موضعهای پنجشنبه، چارشنبه، محلههای اطراف حضرت بابا، توبخان، کُلالگران، پول بلند، تگ ثور و غ. خیلی وسیع گردید. امّا کهندز و ارک در جای پیشترهاشان باقی ماندند.
س. 1220 xوجند دچار هجوم اردو مغول شد. اهالی xوجند با سروری تیمورملکبر ضد استیلاگران اجنبی قهرمانانه مبارزه برد. مغولدا شهر را استیلا کرده، به خرابه تبدل دادند. xوجند تنها در آخ. ا. 13 از نو رو به ترقّی نهاد.
در ابتدای ا. 14 در xوجند بناکاری اوج گرفت. در قسم غرب شهر مقبرة توبخان، در شیم. شرق آن مقبرة حضرت بابا بنا یافتهاند. و در این جا منبعد سلسلة معماری به وجود آمد، که آن غیر از مقبره (مزار) اینچنین مسجدهای نو و کهنه و دیگ. بناها را در بر میگرفت. در عصرهای 13-15 در پنجشنبه انسمبل کلان معماری شیخ مصلحالدّین به وجود آمد.
در ابت. ا. 18 در عهد بیک-xوجند-آقبوته یک قطار انشائات کلان مدافعویی (دو قطار دیوار نو غفس و بلند برجدار شهر، خندق، دشت دروازه) ساخته، کوهندیز ترمیم کرده شد.
در عصرهای میانه شهر و دیهههای ویل. xوجند خیلی ترقّی کردند. شهر کانیبادام به یکی از مرکزهای کلان هنرمندی، خ. ق. و تجارت تبدل یافت. شهرچة سامغار نیز، که در سر راه خجند و فرغانه واقع گردیده بود، موقع کلان داشت. در این دوره اهمیت دیهه کلان قسطکوز افزود. در عصرهای 17-18 بعد به وجود آمدن خانی خوقند و امارت بخارا در ویل. xوجند قلعههای محرم، قرقچیقم، غولکانداز، ختاییریزه، اینچنین دندبانگاهها (مس. ، برج دیهمایی در کوهپ رخک و غ .) ساخته شدند، که آنها اهالی را از شباخون دشمنان محافظت میکردند. عصرهای 10-13 در xوجند یک زمره نمایندگان علم و مدنیت، به مانند ابومهمود خجندی، نمایندگان آل خجند، عالم طبّ شیخورّیس خجندج (شارح «ال-قانون» ابن سینا) ، طبیب فخرالدّین محمّد ابن ابدولّتیف خجندی، شاعران خواجه زیاالدّین ابن خواجه جمالالدّین مسعود خجندی، میهسیتی خجندی به کمال رسیدهاند. عصرهای 14-15 در تاریخ xوجنیو عالم و ادیب عربیزبان جلالالدّین ابوطاهر احمد ابن محمّد ابن اهراز خجندی، مؤلف اثر «بوستان-ال-عطّارین» تاجی خجندی، عالم طبّ محمّد خجندی، شاعران کمال خجندی و صابر خجندی صحیفههای درخشان گشادهاند.
در عصرهای 18-19 بسیار نمایندگان مدنیت، شاعران شوخی خجندی، لسان خجندی، نازل خجندی (4790-1876) و محمّد امینخواجة کاشف در خجند به ، وایه رسیدهاند. xوجند خصوصاً در عصرهای 18-19 وسعت یافته، به یکی از شهرهای کلانترین آسیای میانه مبدّل شد. مساحت آن تقر. 719 گه بوده، قریب 200 کوچه و تنگکوچه داشت. تقر. 150 محله، که در آنها اکثراً هنرمندان میزیستند، در دو دهة شهر قلعة نو و رزّاق واقع گردیده بودند.
به روسیه همراه کرده شدن xوجند (1866) در ترقّیات منبعدة آن اهمیت کلان داشت. کارگران فابریکه و زوادهای xوجند و ضیائیان محلی با سرداری تاشخواجه سیری، صادرخان حافظ، حاجی یوسف، فییاز، فخری رومانی، یعقوب فرنگ (1850-1924) و دیگ. اوّلین ترغیباتچیان مدنیّت پیشقدم روس در xوجند بودند.
در اقتصادیات xوجند تغییراتهای کلّی به عمل آمد. فابریکه و زوادهای نو، بنکها و دیگ. مؤسسههای کاپیتالیستی بنا یافتند. راه آهن تا ش. xوجند آمد و آن را با روسیه پیوست. xوجند به مرکز تحویل و کشاندن محصولات خواجگی قشلاق، خوسوسن پخته، تبدل یافت. سیمای شهر هم تغییر یافت؛ در طرف شرق کهنداز محلة روسینشین پیدا شد.
خوسوسن، اهالی شهر xوجند باسرعت افزود. اگر از روی به حسابگیری؛ سالهای 70 ا. 19 در این جا 18 هز. کس میزیسته باشد، پس موافق بقیدگیری س. 1897 شمارة آن از 30، 1 س. 1916 به 42 هز. کس رسید، که 96% (40، 1 هز. نف .)-ا آنها تاجیکان بودند.
میهنتکشان xوجند در ابت. ا. 20 به حرکت روالیوتسیانی پرولتاری همراه شدند. در این جا اوّلین گروهها و تشکیلاتهای ابتدایی بلشویکی تأسیس یافتند، که آنها در پهن نمودن غایههای مارکسیستی-لنینی سهم کلان گذاشتند.
میهنتکشان شهر xوجند س. 1916 در آسیای میانه اوّلین شده ضد سیاست مستملکداری حکومت پادشاهی شورش برداشتند. xوجند به مرکز حرکت روالیوتسیانی در تاجیکستان مبدّل شد. بعد غلبة روالیوتسیة کبیر ساتسیلیستی اکتبر در تاریخ xوجند دورة نوی آغاز یافت. 9 ینو. 1936 شهر و ولایت لنینآباد نام گرفتند.
د .: عینی س. ، طراز جهان، کلّ. ، ج. 5، د. ، 1963؛ اسّلیداونیه پا استاری ا کولتوری لنینبده، د. ، 1986؛ اخبارات آکادمی فنهای رسّ تاجیکستان. ، سری شرقشناسی، تاریخ، فیلولوژی، 1986، ش 2 (2)؛ ابدولّزدی خ. ف. ، نیگمتا و ن. ن. . اب و مخمود خودجند، د. ، 1986.
ن. نعمتاف.