معلومات آخرین

سوروش

سروش (اوستایی-سراشه-فرمانبری) ، در اساطیر ایرانی قدیم و مزدایسنا ایزد (فرشته)-ا فرمانبریست. در اوستا «سروشیشت» (قسم «یشتها») و کرده (فصل)-ا 57 «یسنا» از سروش، عمل و وظیفه‌های او سخن می‌رود. در قسمهای دیگر اوستا («گاتها»، «خرد-اوستا»، «وندیداد» و غیره) نیز سروش بارها با صفتهای خجسته، نیک، توانا، پیروز‌مند، خوش‌اندام، دلیر و غیره یاد می‌شود. سروش روز رستاخیز (قیامت) همراه میتره و رشن در سر پول چینوات (صراط) به داوری نشسته، به کردار راستان و دروغپرستان بها می‌دهد. وه‌ای مانند میتره دائما بیدار است، روز و شب مردم را از بدکرداران-دیوان (مسئلن دیو ایشمه-خشم) با گرز و شمشیر و خنجر پاسبانی می‌کند. نشیمنگاهش کوه البرز، دیجش هزارسوتون و ستارنشان می‌باشد. سراشوریزه (گماشتة سروش) خروس است، که بامدادان مردم را بیدار می‌کند. ه‌ا این جا زردشتیان خروس را عزیز مادارند و سحرخیزی را خصلت خوب می‌شمارند. در ادبیات موته‌اخیرة مزدیسنا سروش مانند جبرئیل اسلامی پیک ایزدیست و گویا به زردشت وحی می‌آورده است. در سالشماری زردشتی روز 17-ام هر ماه نام سروش را گرفته است. سروش چون پیک خوش‌خبر و موجدرسان در آثار ادیبان کلاسیکی فارس-تاجیک بارها ذکر شده است.

مسعلن:

به فرمان یزدان خجسته سروش،

مه را رویی بنمود در خواب دوش.

(فیرووسی).

دها و دهش دارد و مردمی،

سوروشیست در صورت آدمی.

(نظامی)

Инчунин кобед

سرخانه

سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا می‌شود. بعضاً سرخط …