رمزکُشای کشف خط، روشن کردن معنای علامتهای خط زبان متروک، یا خط مجهول یگان زبان زنده؛ فهمیده توانستن ساخت زبانی، که آثار آن با این خط نوشته شده است؛ درک کردن پرنسیبهای خط، الفبا و سیستم فونتیکی، ساخت گرمّتیکی و لیکسیکی زبان از روی خط مجهول. اگر مقدار علامتهای خط مجهول یافته شده بسیار و گوناگونمضمون باشد، کشف خط آسان است. در این مورد ماشینهای حساببراری الکترونی یاری میرسانند. اگر حجم متن به دست آمده کم باشد، کشف آن خط به دشواری میسّر میشود. مثلاً، خط روی لعلی گردک آهنینی، که در جزیرة کریت یافت شوده بود و به عصر 17 تعلق داشت، تا حال خوانده نشده است. تا یافت شدن متنهای نو خواندن این خط خیلی دشوار است. در کشف خط متنهای مانندی، که به دیگر زبانهای معلوم نوشته شدهاند، اهمیت کلان دارند. از جمله به ج. شمپالان، که سال 1822 بار اوّل خط مصر قدیم را کشف کرده بود، متن به آن مانند زبان یونانی یاری رسانید. کشف خط برای روشن کردن صحیفههای نامعلوم تاریخ و مدنیّت خلقهای عالم خیلی ضرور است. مثلاً، سال 1802 از طرف گ. گراتیفیند در ایران غربی کشف شدن خط میخی کوه بیستون در تاریخ ایران و دیگر مملکتهای شرق نزدیک و آسیای میانه (عصر 6 تا میلاد) صحیفة تازهای گشاد. همچنین از کشف عنصرهای ادیاگرفی خط فارسی میانه (ک. گ. زلیمن) و خطهای سغدی (ا. ا. فرییمن) بسیار مسئلههای تاریخ و مدنیّت خلقهای ایرانی روشن گردید. در نتیجة کشفیات آرشیالوگی و کشف لنگویستی خطها یک سلسله زبانهای متروک، تاریخ و مدنیّت ناتکرار قدیم معلوم شد (مثلاً، مدنیّت قدیمترین شومیر، مدنیت و تاریخ میسر قدیم، زبان و مدنیّت میه در امیریکة مرکزی و غیره). عالمان هنگام کشف خط اساساً با خطهای ادیاگرفی (هیروگلیفی) ، هجایی و فونتیکی کاردار میشوند. امّا بسیار خطهای (نشقهای) پیکتاگرفی هستند (مخصوصاً در امیریکه و آسیا، مثلگ، پیتراگلیفهای پامیر، پالینیزیه) ، که فهمیدن مضمون آنها دشوار میباشد. بسیاری این نقشها (خطهای پیکتاگرفی) از تاریخ خیلی قدیم خلقها معلومات میدهند.
د .: لاوکاتکه چ. رزویتی پیسمه، م. ، 1950؛ تینы دریوپیخ پیسمین. پرابلیمы دیشیفراوک، م. ، 1975.
و. کپرناو.