معلومات آخرین
Home / جامعه / پراتیستنتیزم

پراتیستنتیزم

پراتیستنتیزم (از لاتینی رگاtestans-آشکارا اثباتکننده) ، یکی از سه رویة مشهور مسیحیت (در قطار کتالیتسیزم و پروا­سلوی). پراتیکسیانیزم یک قطار کلیسا و فرقه‌های مستقل را، که از وجق عبادت و ساخت تشکیلی فرق کر­ده، در مسئلة پیدایش و احکام علاقه‌مندند، متّحد می‌نماید. پراتیستنسیزم در عصر 16 همچون «نوع مخصوص برجوزی» مسیحیت بر خلاف کتالیتسیم عصر میانگی فئودالی پیدا شده است. نکته‌های اساسی احکام پراتیستنسیزم را خداشناسان بزرگ پراتیستنتی عصر 16 (اساس‌گذاران رویة مذکور) م. لیوتیر، ج. کلوین، و. سوینگل اساسناک نموده‌اند. یکی از اقکام اساسی پراتیستنسیزم (که با آن از کتالیتسیزم و پرواسلوی فرق می‌کند) تعلیمات در بارة «رابطة» بی‌واسطة آدم با خدا می‌باشد. موافق تعلیمات پراتیستنسیزم «خیر الهی» به آدم بی میانروی کلیسا و روحانیان بی‌واسطه از خدا نازل می‌­شود. نجات آدم تنها به توفیل اعتقاد شخصی (پرنسیب «با اعتقاد حق دانستن») به قربانی کفارتبخش اسای مسیح و ارادة الهی امکان‌پذیر است. از این رو، در پراتیستنسیزم روحانیان به دینداران عادّی مقابل گذاشته نمی‌شوند و هر یک دیندار موافق فهمش خود «کلام خدا» را شرح داده می‌تواند (پرنسیب «قدسیّت» همة دینداران). همة این باعث افزایش طلبات آزادیهای برجوزی و دموکراتی، انکشاف اندیویدولیزم برجوزی، تشکیل کلیساهای ملّی و دست کشیدن از تشکیلات یگانة دینی (چنان، که وتیکن در کتالیتسیزم است) گردید. در پراتیستنسیزم تنها قسم عیدهای دینی و دو مراسم (غسل تعمید، خوردن نان و شراب شرعی) باقی مانده، سجدة اقیم و نعش (جسد) نیست. عبادت اصلاً از وضع، قرائت یکجایه و سرودن مزمور (زبور) عبارت است. پراتیستنتها روحانیان، فرشته و پرستش مادرخدا را نپذیرفته، تسوورات عاید به برزخ (اعراف)- را (بر خلاف کلیسای کتالیکی) رد می‌کند. در پراتیستنسیزم رهبانیت و بی‌نکاحی رسم نشده است. پراتیستنسیزم تنها کلام myقدّacpo (ببلیه) منبة آیین دانسته، روایت مقدّس را همچون بافتة خیال آدمان انکار می‌کند.

در عصر 16 از پراتیستنسیزم لیوتیرچیگی، کلوینیزم، سوینگلینچیگی، انگلیکنچیگی (نیگ. کلیسای انگلیکنی) ، اپبپتیزم، می‌نّانیتها و غیره جدا شدند. از عصر 17 پراتیستنسیزم در امیریکة شمالی انتشار یافته، بپتیزم و کوکیرها تشکّل یافتند. جریانهای نو. (عصر 17-ابتدای اس 20) با ترغیب شکلهای آشکارای تأثیر دی­نی فرق کرده، در بعضی آن عنصرهای عرفانی و ارّتسیانلی پُر­زور شدند. جریان و فرقه‌های پییتیزم (آخر عصر 17 از لیوتیرچیگی) ، متدیزم (عصر 18 از انگلیکنچیگی) ، ادوینتیزم (سالهای 30 عصر 19) ، پیتیدیسیتنیکها (ابتدای عصر 20 از بپتیزم) جدا شدند. پراتیستنسیزم در حرکت سوسیالیزم مسیحی مقام خاص دارد. به پراتیستنسیزم ابتدای عصر 20 بحرانی آزاداندیشی (لیبرالیزم) دینی، پرزورشوی تأثیر جریان ارتجاعی و فدییستی فوندمینتلیزم، از سالهای 20-30 عصر 20 به صفت ر­ویة اساسی عمل کردن الهیات دیالکتیکی یا الهیات بحران (ک. برت، پ. طلیخ، ر. نیبور، ه، برون­نیر و غیره) خاص است.

در زمان حاضره انکشاف بعضی رویه و جریانهای لیبرالی پراتیستنسیزم، جستجوی راههای نوآوری دین، مطابق ساختن دین به طلبات جمعیّتی مشاهده می‌گردد. و­لی اساسناک شدن الهیات «فوت خدا» و ترغیب «دین بی‌خدا» به پنتییزم نزدیک الّکه‌ای نشانة به شکست دچار شدن الهیات است.

کلیساهای پراتیستنی حالا (ابتدای سالهای 70 عصر 20) قریب 225 ملن نفر از جمله لیبرالها قریب 74 ملن، کلوینیستها قریب 50 ملن، انگلیکنها قریب 30 ملن، متدیستها ق­ریب 40 ملن، بپتیستها قریب 25 ملن پیروان را در بر می‌گیرند. پراتیستنسیزم اسا­سن در مملکتهای سکندینویه، رفگ، ردگ، شوییتسریه، بریتنیة کبیر، استرالیا، کنده، زیلندیة نو، ندیرلند، شمه پهن شده است.

د .: چ ا ن ы ش ا و ا. ا. . پراتیستن­تیزم، میلاد، 1969؛

گ ا ر ا د ج ا و. ا. . پرا­تیستنتیزم، میلاد، ، 1971؛ ه ا م آ ن  م و ا ل ل. ، کریزیس ساوریمینّاگا پراتیستن­تیزمه ا پایسک «ناوایی تئولوگی»، م، 1973.

Инчунин кобед

سفارت

سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر می‌رود. …