نظریة متیمتیکییست، که خاصیتهای سکلیه-ری، ویکتاری (یا عموماً تینزاری) میدانها را، یعنی حوزههای فضا (یا سطح)-ی را تدقیق، میکند، که به هر یک نقطة م-ا آنها عدد ا (م) (مثلاً، حرارت، فشار، زیچی، تداخل مگنیتی) یا ویکتاری ا (م) (مثلاً، سرعت ذرّة مایع جاری، شدّتناکی میدان قووّگی، از جمله میدانهای الکتری و مگنیتی) و یا یگان تینزار (مثلاً، شدّت در یگان نقطة جسم چندیر، ناقلنیت جسم انیزاتراپی) موافق گزاشگه شده است. اپّرت اساسی نظریة میدان تحلیل ویکتاری و تینزاری (نیگ. حساب ویکتاری، حساب تینزاری) میباشد. بسیار مفهومهای حساب دیفرانسیلی و اینتگرالی فونکسیههای بسیارتییریابنده در نظریة میدان نیز معمولند. مثلاً، برای توصیف میدانهای سکلیری حاصلة نسبت به سمت تغییریابی مکسیملی میدان سکلیری گرفته شده-گردیینت (ویکتاری، که نیس-بط به انتخاب سیستم کااردینتهها انورینت است) اهمیت کلان دارد.
مل از میدان سکلیری به گردیینت و از میدان ویکتاری به د ا-ویرگینسیه گذشتن را بیشتر با آپیرتار گمیلتان افاده میکنند. گردیینت میدانی سکلیری، دیویرگینسیه و گردباد میدان ویکتاری را عادتاً عملهای اساسی دیفرانسیلی نظریة میدان مینا-مند. هنگام تطبیق عملهای اساسی دیفرانسیلی به میدانهایی، که سیمّیتریة مویین (سفیروی، تسیلیندری و غیره) دارند، کااردینتههای کجخطتة مخصوص (قطبی، سیلندره و غیره) را استفاده میبرند، که پراسیسّه حساب را یک درجه آسان میکوند. در نظریة میدان یک قطار تناسب و مفهومهایی استفاده میشوند، که عملهای دیفّیرینسیرانی و انتیگ-رانی را هنگام تدقیق قسم (یا تمام) میدان به هم علاقهمند می-کنند. مثلاً، سیل میدان ویکتاری از یگان سطح گذرنده اینتگرال سطحییست، که از ضرب سکلیری ویکتار میدان و ویکتاری واحدی نارملی به سطح گذرانیدشده گرفته شده است. بزرگی دیگری، که توصیف مهم میدانهای ویکتاری است، تسیرکولیتسیة میدان ویکتاری از روی کانتور سربست میباشد و آن را با یاری فرمولة ستاکس حساب کردن ممکن است.
د .: در مکالههای حساب ویکتایی، حساب تینزاری.