موباریزه برای حیات،
مجموع روابط مرکّب ارگانیزمهای زنده بین همدیگر و محیط، که در نتیجة آن فردهای بیشتر مطابقگشته زنده میمانند و نسل میگذارند. مفهوم مبارزه برای حیات را چ. دروین پیشنهاد نمود و اساسهای نظریهوی آن را کار کرده برآمد. منبعد نظریة مبارزه برای حیات را ا. ا. شملگوزین، ا. م. سیویرتساو و دیگر عالمان انکشاف دادند. مفهوم مبارزه برای حیات با انتخاب طبیعی رابطة زیچ دارد. مبارزه برای حیات فعال (بیواسطه) و غیریفعال (بواسطه) میشود. هنگام مبارزة فعال فردها برای جای زیست، خوراک، امکانیّت افزایش و غ. بین خود بیوایسیته زدوخورد میکنند (مس. ، تلاش فردهای نرینه برای مادینه). مبارزة غیریفعال مرکّبتر است، یعنی شرایط زندگی برای تمام فردها یک خیل باشد هم، مقابلت آنها به تأثیر ناگوار شرایط گوناگون میشود. مس. ، به خنکی تاب آوردن، قابلیّت از درّندهها خود را محافظت کردن یا گریختن و غ.
موباریزه برای حیات در بین ارگانیزمها به مبارزة داخلینمودی و بینینمودی جدا میشود. مبارزة داخلینمودی در بین فردهای یک نمود برای اشغال کردن جای لانهسازی، تخمگذاری، غذا و دیگر عاملهای ضروری صادر میگردد. مبارزة بینینمودی نه فقط در بین فردهای علیحدة نمودهای گوناگون (بین رستنیهای بیگانه و باغی، هیوانهای درّنده و علفخور، نرزیتها و صاحب آنها) ، بلکه در بین عایله و گروه ارگانیزمها (مس. ، زنبور عسل، مورچه) نیز به وجود میآید. در این مورد اکثر ارگانیزمهای ضعیف هلاک میگردند س بینسل میمانند. تطبیق مبارزه برای حیات به جمعیّت انسانی باعث به وجود آمدن یکی از غایههای ریکتسیانی ادیالوژی برجوزی-ساتسیل-دروینیزم گردید.