معلومات آخرین
Home / مدنیت و صنعت / میرشکر

میرشکر

میرشکر (م ارشکراف میرسید؛ تولد 5. 5. 1912، ده سندیف pیان شغنان وبک) ، شاعر سا­ویتی تاجیک، خادی­م جمعیّتی، شا­یر خلقی تاجیکستان (1962).

ز عایلة دهقان چاروادار. اعضای کپسّ از سال 1942.

در اینترنت ش. خاروغ تحصیل کر­ده است. سال 1930 در ش. دوشنبه کورس 3-سالة مکتب مرکزی ساویتی و پرتیوی را به اتمام رساند. مدّتی در گ. «کُمسومول تاجیکستان» کار کرد، پس کاتب کامیتیت کُمسومولی pیان شورا‌‌آباد انتخاب شد. سالهای 1932-34 کم کُمسومول ریسپوبلیکه او را برای کار به ساختمان کانال وخش فرستاد. در این جا وظیفة محرر گ. «ضربدار ساختمان وخش» و کاتب کامیتیت کُمسومولی ساختمان را به عهده داشت. سالهای 1934-37 در صفهای ارمیة سرخ بود. کاتب مسئول از موخرّیر گ. «وصیّت لنین» (1937) ، کاتب و معاون رئیس پرولینیة این تاجیکستان (1940، 1546-60) ، سردار کامیتیت ریپیرتوری اپرولینیة صنعت (1946-48) ، جا‌نشین مدیر شعبة پرا­پگنده و اگگیتتسیة کم پک تاجیکستان (1961– 62) ، کاتب مسئول کامی­تیت مکافات دولتی رسّ تاجیکستان بa نام رودکی (1966-75) ، رئیس اک تاجیکستان (1977-78) بود. از سالی1978 رئیس کامیتیت مکافات دولتی رسّ تاجیکستان به نام رودکی. فعالیّت ایجادی میرشب از سالهای 30 آغاز می‌یابد. اشعار سالهای اوّل او از جهت موضوع گوناگون‌رنگ بوده، مبارزه برای حیات نو («ایی کُمسومولان!»، «دشمن را کن تارمار!») ، سعادت زن تاجیک («دختر وطن»، «دختر پخته‌کار») ، ضرر دین («تا که‌ای؟»، «قربان عیدی کیست؟» و غ .) ~po در بر می‌گیرند. شاعر در این سالها اساساً شعرهای پوبلیتسیستی، لیریکی، هجویی، در موضوعهای روزمرّه نوشته، دگرگونیهای روالیوتسیانی زندگی را ترنم می‌کند، سیمای دشمنان ساخت ساتسیلیستی را آشکار می‌سازد. سال 1934 نخستین داستان میرشکر «لوای ظفر» (دایر به ساختمان کانال وخش) به طبع رسید، که در راه انعکاس بدیعی ساختمان ساتسیلیستی در تاجیکستان کوشش اوّلین بود. شعرهای اوّلین او در مجموعة «بهار جوانی» (1940) گرد آمده‌اند. سالهای جنگ بزرگ وطنی میرشکر در تأثیر عنعنة و. میکاوسکیی به واسطة «آیینة تاجیکته» هجویه‌های منظوم انتشار داده، سیمای منفور دشمن­ را فاش کرد. شعرهای «ترانة عقاب آزاد»، «شفقت مادری» (1941) ، «نکن فراموشم»، «فراموشت نخواهم کرد» (1943) ، منظومه‌های «رسم تیشبایی» (1942) ، «آدمان از بام جهان» (1943) ، «دل مادر» (1944) و یک قطار داستانهای بچگانة میرشکر ورد زبان خوانندگان گشته، به آنها قوّت و باوری می‌بخشیدند. داستان «قشلاق طلایی» (1942) در ایجادیات میرشکر موقع مهم دارد. از این داستان بهترین صفتهای فردیّت ایجادی میرشکر تا اندازه‌ای نمایان شد. شاعر سیوجیت و آبرزهای فلکلوری را هنرمندانه کار کر­ده، از آنها خلاصه‌های مهم زمانوی برآورد. میرشکر در داستان راه حقیقی به آزادی و خوشبختی رسیدن خلق را نشان داد. مهمترین آثار دورة جنگی میرشکر در مجموعة «شعرها و پاامه‌ها» (1945) جمع آمده است. ایجادیات میرشکر، موضوع و مضمون اثرهای او در سالهای پس از جنگ باز هم وسعت می‌یابند. شاعر در شعر و داستانهای خود ه­یات آسایشته، صلح و امنیت و سی­فتهای نو انسان ساویتی را وصف می‌نماید. در داستان «کلید بخت» (1947) تلاش و کوشش مردم پامیر برای مطیع نمودن طبیعت سرکش کشور کوهی انعکاس یافته است. شاعر دیروز و امروز را به هم مقایسه کرده، به این وسیله افضلیّت زمان نو را نی­شان می‌دهد. این موضوع در داستا­ن دیگر میرشکر «پنج ناآرام» (1949) تکمیل یافته، به طرز نو حل کر­ده می‌شود. میرشکر در این اثرش برتری حیات آزاد و سعادت خلق ساویتی را نسبت به زندگی پُرزیّت مردم مملکتهای شرق مستملکوی نشان داده، فردای باز هم درخشان مملکت ساوی­تی را تأکید می‌نماید. سالهای 50 میرشکر عاید به پهلوهای گوناگون حیات سا­ویتی شعرهای بسیاری ایجاد کرد. («پخته شکفت»، «پرتیة کمونیستی»، «ما خوشبختیم»، «در مهمانی» و غ .). یکی از موضوعهایی، که همیشه دقّت میرشکر را جلب می‌نما­ید، آبرز لنین است. سیمای لنین، که در چند شعر میرشکر («رباعیات در بارة لنین»، 1938؛ «لنین زنده است»، 1947؛ «تو زنده‌ای»، 1948) انعکاس یافته بود، در داستان «لنین در پامیر» (1955) برجسته به ظهور آمد. در این داستان واقعه‌های دورة برقرار شدن حاکمیت ساویتی در پامیر، طنطنة غایه‌‌های جاودانه لنین در حیات مملکت ترنم می‌شود. سال 1964 سه داستان میرشکر («دشت لوند»، «عشق دختر کوهسار»، «چشمان لی­نین») از چاپ برآمد، که در آنها محنت و محبّت معاصران تصویر یافته است. در سلسلة شعرهای «ته‌ای نمودیم راه بسیاری» (1968) ، «صدای جنبش گهواره» (1971) شا­یر کوشش کرده است، که مناسبت شخص و جمعیّت را فیلسوفانه تعبیر نماید. اکثر شعرهای این سلسله خرد و بعضیشان از یک بیت عبارت بوده، هر کدامی یک خلاصة مهم زندگی و فلسفة حیات را در بر می‌گیرند. داس­تان او «ورقهای محبّت» (1975) از حیات لیاتچیکدوختر تاجیک آیگول محمّدجان‌افه، که در سالهای جنگ بزرگ وطنی بر ضد دشمن قهرمانانه مبارزه برده بود، حکایت می‌کند. سالهای 1975-78 عاید به معاصران یک سلسله شعرهای تازه نوشت. این شعرها در کتاب «ورقهای محبّت» (1978) به طبع رسیدند. سال 1979 در بارة ناصر خسرو با نام «عصیان خرد» داستان نو تألیف کرد. در ایجادیات میرشکر دراماتورگیه موقع کلان دارد. او چندین پیسه: «قشلاق طلایی» (1944) ، «معلّی­م عشق» (1945) ، «تاشبیک و گلقوربان» (1946) ، «شهر من» (1951) ، «فاجعه عثماناو» (1957) ، «خوشبختی شما-خوشبختی من» (1966) ، «بیرق مکتب» (1969) ، «با راه پدران» (1971) ، «زد و خورد در ب­یابان» (1974) و بسیار اثرهای یکپردگی هجویی و مضحکویی ن­ویشته است. میرشکر شاعر بچهاست. قریب نصف ایجادیات او از اثرهای بچگانه فراهم آمده است. میرشکر حیا­ت کودکان را خوب می‌داند، از حیات آنها سیوجیتهای عجایب‌‌ می‌یابد و برایشان با شوق حکایت می‌کند. میرشکر برای فهما و شوق‌آور برآمدن شعرهایش از ایجادیات دهانکی خلق هنرمندانه استفاده می‌برد، بهترین شعرهای بچگا­نة او موافق ضرب و آهنگ نظم خلقی نوشته شده‌اند («در جنگل»، «راست می‌گویم» و غ .). شیع­ر و داستانهای بچگانة میرشکر خردسالان را در روح وطن‌پروری («ما از پامیر آمدیم»، 1940) ، محنتدوستی («نعمت»، 1942؛ «راست می‌گویم»، 1945) ، دوستی و رفاقت («دوگانه‌ها»، 1954) و انتیرنتسیانلیزم («بچگان هندوستان»، 1963) تربیه می‌نمایند. اثرهای او «دردانه‌های امریته» (1971) و «اییام شباب بربل و اکبر»، که در مجموعة «آنها را دوست می‌دارم» (1975) فراهم آمده‌اند، در پیدایش و تشکّل جنر نو ادبیات ما-فنتستیکة بدیعی رل مویین بازیده‌اند. ایجادیات میرشکر با فلکلور رابطة قوی دارد. مراجعت به فلکلور، مناسبت ایجادی و نظر نو به ایجادیات دهانکی خلق از بسیار جهتها اساسهای خلقیت ایجادیات او را تأمین کرد­ست. شاعر مشاهده‌های خود را بی هیچ گونه پردازهای علاوگی روی قاغذ می‌آرد، که این به رئالیزم آسا­ر او تأثیر سودمند رسانده است. در کمالات رئالیزم آثار او ادبیات روس و مخصوصاً ایجادیات و. میکاوسکیی رل کلان بازیده است. میرشکر سالهای آخر خاطره‌های خود را راجع به دوستان و همکاران به قلم آورد. خاطره‌های او «اییام جوانی» (19/2) ، «یاد یار مهربان» (1979) ، اهمیت علمی و ادبی داشته، بس­یار مسئله‌های جریان کار ایجادی را روشن می‌نمایند،

میرشکر به نوشتن مقاله‌های تنقیدی نیز شغل دارد. مقاله‌های او «وظیفة مهم ادبیات ما» (1949) ، «در بارة بعضی مسئله‌های ادبیات بچگانه» (1952) ، «در با­رة بعضی پروبلم دراماتورگی­یه حاضرة ساویتی تاجیک» (1953) ، «مناسبت قهرمان مثبت و منفی»، «نظم حیات-نظم ادبیات» (1954) ، «همیشه در جستجو باشیم» (1958) ، «دایر به وضعیت و وظیفه‌های ادبیات بچگانه» (1959) ، «چند سخن در بارة دراماتورگیة تاجیک» (1966) و غ. در انکشاف نظم و نثر، دراماتورگیه و ادبیات بچگانة تاجیک سهم مویین گذاشته‌اند. میرشکر در باب به زبان تاجیکی نشر نمودن آثار بدیعی شاعران مشهور مملکتهای شرق خارجی نیز خذمت نمایان کرده است. سال 1958 او مجموعة شعرهای خلیل سامانی و محمّد اقبال را به چاپ حاضر کرده، خوانندة تاجیک را با آثار و احوال آنها شناس نمود. میرشکر یکچند ستسینریه نوشته است: «بچگان پامیر» (با همراهی میرشکر فیلیماناوه، 1963)؛ «فاشکنی» (با همراهی ا. لوکاوسکیی، 1968) ، «واخوریهای کوتاه در جنگ دور و دراز» (با همراهی ا. انین، 1975). اثرهای میرشکر چندین بار به زبان روسی ترجمه و نشر شده‌اند. شعرهای او را خلقهای ا.ج.ش.س. و مردم مملکتهای خا­ریجی به زبان مادری خود می‌خوانند. میرشکر اعضای کم پک تاجیکستان، دیپوتت ساویت عالی رسّ تاجیکستان (دعوتهای 8، 9) ، رئیس ساویت عالی رسّ تاجیکستان (1961-75) ، رئیس کامیتیت ریسپوبلیکوی و اعضای پریزیدیوم کا­میتیت ساویتی یکدلی مملکتهای آسیا و افریکه، اعضای پرولینیة این ا.ج.ش.س.، اعضای پریزیدیوم پرولینیة این رسّ تاجیکستان (از سال 1940) می‌باشد. لوریت مکافات دولتی ا.ج.ش.س. (1950) ، مکافات دولتی رسّ تاجیکستان به نام رودکی و مکافات کُمسومولی لی­نینی تاجیکستان. با دو آردین لنین، آردین روالیوتسیة اکتبر، دو آردین بیرق سرخ محنت، دو آردین «نشان فخری» و بس­یار مدال و گرماته‌های پریزیدیوم ساویت عالی رسّ تاجیکستان مکافاتانیده شده است. از سال 1934 عضو این ا.ج.ش.س..

د .؛ کیدرینه 3. ، میرسید میرشکر، م، 1954؛ آچیرک استاری تدجیک­سکایی ساویتسکایی لیتیرتورы، م. ، 1-901؛ میرزازاده x. ، میرسید میرشکر، د. ، 1962گ، تبراف س. ، میرسید میرشکر، د، 1902؛ شادیگولا و x. میرشکر از لنیننامة او، د. ، 1972.

Инчунин кобед

سرخانه

سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا می‌شود. بعضاً سرخط …