میتیارها
گر میتیاراید قیاسن مسّة کلان و زیچی زیاد داشته، سرعتش نسبتاً بزرگ نباشد، آنگاه بعضاً یک قسم وهای در اتمسفره پرّه بخار نشده به روی زمین میافتد، که آن را میتیاریت مینامند. میتیاری را، که قدر ستارویاش بیشتر از-4 است، بالید (به اصطلاح قدیمة تاجیکی ثاقبه) مینامند. بالیدهای بسا روشن را تا روزانه هم میتوان دید، که در بلندی 20-40 کم درخشیده، سپس ناپدید میگردند.
هنگام دچار شدن زمین با تودة جسمهای میتیاری، که در اطراف آفتاب تقر. از روی مدارهای ییخیله دور میزنند، سیل میتیار (تا 50-100 میتیار در 1 س) مشاهده کرده میشود، که آنها تقر. از یک نقطة آسمان-ردینت میبرآیند. سیلهای میتیار منسوب به برجهاند، که ردینتهایشان در آن واقع گردیدند. سیلهای میتیاری، که خیلی با شدّت میبارند (در موردی، که در یک دقیقه 1000 و بیشتر از آن میتیار مشاهده شود) ، شهابباران نامیده میشوند. مس. ، شهابباران اندرامیدیها در سال 1789-1885، تینینیها در سال 1939 و 1962، اسدیها در سال 1789، 1833، 1866 و 1966 و هاجگی قشلاق میتیارها را صدها سال اینجانب پوشانیده میکنند و میآموزود. امّا طبیعت این حادثات اتمسفره خاصیتهای فیزیکوی، توصیف مدار و سببهای پیدایش آن تنها در سه-چار دهسالة آخر آشکار و مویین کرده شدهاند.
میتیاریا را با اصولهای گوناگون مشاهده میکنند. قدیمترین آن اصول ویزولی میباشد. این اصول امکان داد، که در بارة تغییرات شبانروزی و موسمی ماتیارها، در بارة گسترش آنها در گنبذ آسمان معلومات به دست آورده شود. حالا برای آموختن میتیارها مشاهدههای فاتاگرفی، رادیولاکتسیانی، در سالهای آخر الکترونی و آپتیکی و تلویزیونی را استفاده میبرند، که آنها از اساسیترین اصولها به شمار میروند.
برای قید فاتاگرفی میتیارها اسباب به نام نظار میتیاری را استفاده میبرند، که از چند اگریگتهای فاتاگرفی عبارت است. با اصولهای فاتاگرفی میتیارهای تا قدر ستاروی 4-را قید مینمایند. از دو محلی، که مسافهاشان 30-50 کم است، در گنبد آسمان میتیارها را به صورت میگیرند. از روی فاتاسورتها در فان ستارهها بلندی میتیار و ردینت آن را مویین کردن امکانپذیر میگردد. به پیش کمیرههای یکی از اگریگتهای نظار آبتیورتار (آلتی، که محلول دورزننده دارد) را گذاشته، سرعت میتیار را نیز مویین کردن ممکن میشود. اگر به پیش ابژکتیو فاتاکمیرههای اگریگت دیگر پریزمهها یا خود پنجرههای دیفرکتسیانیی را گذاریم، در فتونوار سپیکتر میتیار حاصل میشود، که از روی آن میتوان ترکیب شیمیایی جسم میتیاری را مویین کرد.
وسولهای رادیولاکتسیانی امکانیت میدهد. که میتیارهای تا قدر ستاروی 12-15-عمرا در نمه گونه شرایطم آب و هوا و در دوام شبانهروز مشاهده کنیم. رادیولاکتار پی میتیاری را به قید میگیرد. اتمهای بوغشدة مادّة میتیار هنگام در اتمسفره حرکت کردن به مالیکولههای هوا برخورده و سپس انگیخته در شکل ایز نمودار میشود، که آن به دهها کیلومتر طول کشیده میتواند. به توفیل دیفّوزیه شدن، به یکدیگر چسپیدن ذرههای یونیزتسییشده و غ. از میتیاری به زودی وسیع میشود، تراکم الکترونی آن میافتد و ضمن آن ایز پراکنده میگردد.
موشاهیدههای رادیولاکتسیانی میتیارها را برای مویین کردن سرعت و سمت جریانهای هوایی در زانههای میتیاری اتمسفرة زمین (بلندیاش 120-60 کم) استفاده میبرند.
موشاهیدههای فاتاگرفی و رادیولاکتسیانی میتیارها بیشتر در ا.ج.ش.س. (دوشنبه، لرکاو، قزان، آدیسّه، کییف، آبنیوسک، فرونزی و غ .) ، رسجس، شمه، کنده، استرالیا، انگلیه گذرانده میشوند. حالا با یاری دتچیکهایی، که در کشتیهای کیهانی گذاشته میشوند، در بارة میتیارایدهای میدترین اندازهاشان تا 10-مّ هم معلومات پرقیمت به دست میآرند. تحت راهبری اکهد. اف تاجیکستان پ. ب. باباجاناو بار اوّل (س. 1964) در دوشنبه و آدیسّه با متد لحظویه واداشت (ایکسپازیتسیه) مشاهدة فاتاگرفی میتیارها گذرانده شد، که در آن در اتمسفرة زمین نوعهای گوناگون تقسیمشوی جسم میتیاری را براعلا دیدن ممکن بود. میتیارایدها در اتمسفرة زمین از سبب کم بودن زیچیشان (1 گ/سم3) و کاواک بودن ساختشان پاره میشوند. زیچی جسمهای میتیاری تولیدشان کامیتوی از این هم کمتر است.
در سپیکتر میتیارها اساساً خطهای ایمیسّیانی نمودارند. در بین آنها خطهای اتمهای خونسای fe، na، mg، سه، سگ، مپ، ا1، n، آ، si، اینچنین خطهای یونیزانیدشدة اتمهای mg+، si+، سه+و fe+آشکار کرده شدهاند. جسمهای میتیاری را به مانند میتیاریتها به دو گروه کلان: آهنی و سنگی جدا کردن ممکن است. جسمهای میتیاری سنگی نظر به آهنی بیشتر مشاهده شدهاند.
مواینة مدار میتیارایدهای سپاردی (میتیارهای جداگانه، که منسوب یگان سیل میتیار نیستند) نشان دادند، که مادّة میتیاری اساساً در همواری ایکلیپتیکه روح شده است و حرکت راست دارند. اکثر میتیارهای قیدشده (بیشتر از 99%) مدار ایلّیپسی دارند. این گواهی میدهد، که جسمهای میتیاری را سیستم آفتاب تولید کرده است. با راه مشاهدههای فاتاگرفی و رادیولاکتسیانی مدار دهها هزار میتیارها مویین کرده شدهاند.
به جسمهای میتیاری به چوزع جاذبة گرویتتسیانی آفتاب و سییارهها، اینچنین افکنیشات الکترومگنیتی و کارپوسکولوی آفتاب هم تأثیر میرسانند. چنانچه، از تأثیر فشار روشنایی خردترین جسمهای میتیاری اندازهاشان خردتر از 0، 001 مّ به بیرون سیستم آفتاب فشانده میشوند. ایفّیکت پاییتینگ و رابرتسان و امثالیکارپوسکولوی آن، که ضمن فروبورد افکنیشات ازاتراپی ردیتسیة آفتاب به عمل میآید، آهسته-آهسته اندازههای مدار را کم میکند. در نتیجه، جسمهای میتیاری تارفت به آفتاب نزدیک میشوند. از تأثیر افکنیشات آفتابی و پراتانهای باد آفتابی بور شدن و پاش خوردن جسمهای میتیاری سبب تارفت خورد شدن مسّة میتیاراید میگردد. دوامت عمر میتیارایدها در منطقههای درونی سیستم آفتاب چندان بیش نیست. از این سبب هم ذخیرة مادّة میتیاری باید با کدام یک طرزی همیشه پُر شده استد. سه منبة چنین پُرشوی را نیشای دادن ممکن است: 1) پارشوی یدراهای نامیتهها؛ 2) میده شدن استرائدها؛ 3) دهل میدترین جسمها از دورترین کنارهای سیستم آفتاب.
مسّة میتیاراید به اتمسفرة زمین زده دراینده هر قدر کلان باشد، میتیار زادة او نیز همان قدر درخشانتر میشود. آشکار شده است، که هنگام به یک قدر ستاروی کم شدن تابش میتیارها مقدار آنها دو مراتبه زیاد میشده است.
زیچی مادّة میتیاری در فزایی قریبیزمینی تقر. 0، 5 10-22 گ/سم3-را تشکیل میکند. در دوام یک شبانهروز به زمین از دهها تا سدخا تُن مادّة میتیاری میافتد. به اتمسفرة زمین داخل شدن مادّة میتیاری باعث یک اندازه تغییر یافتن ترکیب قَبَتهای بالایی اتمسفرة زمین میگردد و به پیدا شدن ابرهای پرنیان (نقرهتاب) ، بعضی قَبَتهای یوناسفیره و غ. مساعدت میکند.
د .: لنین ب. یو. ، فیزیچیسکیه تیاریه میتیاراو ا میتیارنایی ویشیستوا و سالنیچنایی سیستمی، م. ، 1956؛ ببدجناو پ. ب. ، کرمیر ا. ن. ، متدیکه ا نیکاتارыی ریزولتتы فاتاگرفیچیسکیخ اسّلیداونیی میتیاراو، م. ، 1963؛ کشییف ب. د. ، لیبیدینیتس و. ن. ، لگوتین م. ف„ میتیارنыی یولینیه و اتمسفری زیمل، م. ، 1967؛ کتسیاو ا. ا. ، اسّلیداونی میتیاراو و اتمسفری زیمل فاتاگرفیچیسکیم متدام، ل. ، 1966؛ فیل کا ا. ا. ، رادیولاکتسیه میتیاراو، م. . 1967؛ evolutionary and physical properties of meteoroids، nasa sp-319، washington، d. s. . 1973.
پ. باباجاناو.