معلومات آخرین
Home / علم / فیلالوژی

فیلالوژی

فیلولوژی (یونانی رhilolojia-سخندوستی، دانش‌دوستی) ، مجموع علمهای اجتماعی-زبان‌شناسی، ادبیات‌شناسی، تاریخ و غیره، که به واسطة تحلیل زبان و اسلوب آثار خطّی (متن) تاریخ مدنییگ معنوی انسانیّت را آموخته، ماهیّت آن را آشکار می‌سازند. اساس تحقیق فیلالاگی را متن تشکیل می‌نماید و این تحقیق دو جنبه دارد: یکی جنبة محدود، که به آموزیش جهتهای شکلی و ظاهری مت، دیگری جنبة وسیع، که به مضمون متن علاقه‌مند است. محقّق متن باید زبان و ادبیات، تاریخ و جغرافی، فلسفه و اقتصادیات، حقوق و دیگر ساحه‌های علمهای اجتنمایی را خوب بداند و حتّی از علمهای طبیعت‌شناسی آگاه باشد.

وّلین نمونه‌های فیلولوژی در هندوستان (عالمان پنیپ و پتجل) و یونان قدیم («پااتیکه» ارسطو) به ظهور آمده است. عنعنه‌های فیلولوژی هندوستان و یونان در مملکتهای گوناگون شرق و غرب ادامه‌ یافتند. دورة ترقّیات بعدینة فیلولوژی در اوراپه به عهد احیا مربوط است. در این دوره شوق و مراق نسبت به تمدّن عتیقه و جمع نمودن یادگاریهای آن افزوده، باعث وسعت یافتن داورة فیلولوژی گردید. در عصرهای 17-18 فیلولوژی تدریجاً همچون علم تشکّل یافته، آموزش همه‌جانبة مدنیّت باستانی موضوع اساسی آن قرار گرفت. این دورة نشو و نمای آن اصطلاح «فیلولوژی کلاسیکی» می‌باشد. عصر 19 دورة نوی در انکشاف فیلولوژی گردید. تاریخ قدیم چون یک ساحة مخصوص از فیلولوژیجودا شد. در این وقت با تأثیر رمانتیزم و دیگر جریانهای غایوی در برابر «فیلولوژی کلاسیکی» «فیلولوژی نو» به وجود آمد، که به آن برادران یه. و و. گریمّ، ف. دیس، ی. دابراوسکیی، ا. واستاکاو اساس گذاشته‌اند، حدود فیلولوژی تنگتر گردیده، اصولهای تدقیق و تحقیق بیش از پیش عمیقتر شد. عالمان از ذکر محض دلیل و مدرکها خودداری نموده، بیشتر به کشف قانونیّتهای انکشاف زبان و ادبیات میل نمودند. از روی آموزش زبان و ادبیات یک و یا یکچند گروه ملّتها و خلقها فیلولوژی نیز به رشته‌های مختلف، از قبیل فیلولوژی رومی، فیلولوژی آلمانی، اسلاوین‌شناسی، شرق‌شناسی، ایران‌شناسی و غیره جدا شد. فیلولوژی همچون علم مستقل حالا خیلی ترقّی کرده، متدهای تدقیق آن مکمّلتر گردیده است. بنا بر این زبان‌شناسی و ادبیات‌شناسی، که اساس علم فیلولوژی را تشکیل می‌دهند، در نوبت خود به چند ساحه تقسیم شده‌اند. مثلاً، زبان‌شناسی عمومی، تاریخ زبان، لهجه‌شناسی، لغت‌شناسی و غیره به علم زبان، تاریخ ادبیات، نظریة ادبیات، تنقید ادبی و غیره به علم ادبیات منسوبیت پیدا کرده‌اند. فیلولوژی فلکلورشناسی را هم، که اساس بحث آن صنعت سخن است، در بر می‌گیرد. در نتیجة ترقّیات فیلولوژی ساحهایی، از قبیل اسلوب‌شناسی، متنشییاسی، نظریة ترجمه و غیره به وجود آمدند، که به زبانشییاسی و ادبیات‌شناسی مربوطند.
فیلالوژی تاجیک تاریخ دیرینه‌ای دارد. محقّقان تاریخ پیدایش و تشکّل فیلولوژی تاجیک و خلقهای دیگر ایرانینجاد را به عصرهای 3-6، دورة ترجمه و تفسیر اوستا (نگرید زند، پازند) نسبت می‌دهند. در همین دوره برابر اثرهای بدیعی، دینی، فلسفی، جغرافی و غیره دو فرهنگ مهم («فرهنگ پهلویی» و «فرهنگ آیم-اوک») به میان آمده‌اند. در عصرهای میانه نیز در ساحه‌های لغت‌سازی و لغت‌شناسی، تاریخ و نظریة ادبیات، ترجمه اثرهای زیادی به وجود آورده شده‌اند. فقط شمارة مهمترین فرهنگها از دوصد بیشتدر است، که تنها قسمی از آنها تا زمان ما رسیده است (نگرید لیکسیکاگرفیه). در باب تاریخ ادبیات اوّلین نمونه‌های تدقیق ایجادیات بدیعی و بیان احوال و آثار ادیبان تذکره‌ها به شمار می‌روند (نگرید تذکره‌). در ساحة نظریة ادبیات، خصوصاً پااتیکه، که علمهای عروض، قافیه و بلاغت را در بر می‌گیرد، اثرهان برجستة تدقیقی تألیف یافته‌اند («ترجمان-ال-بلاغت»، «حدایق-اس-سحر فی-دقا-اق-اش-شعر»، «ال-معجم» و غیره. علاوه بر این، بزرگان علم و ادب در آثار بدیعی و تدقیقی خود به مسئله‌های زبان و ادبیات بسیار اندیشه‌های پرارزش بیان کرده‌اند، که اکثر آنها اهمیت خود را هنوز گم نکرده‌اند.
فیلالوژی ساویتیک تاجیک، که زادة روالیوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر است، به متدلوژیة مارکسیستی-لنینی تکیه نموده، بهترین عنعنه‌های زمن گذشته را استفاده برده، موفقیّتهای کلان به دست می‌آورد. عالمان سعی می‌کنند، که موقع جمعیّتی زبان نه ادبیات را درک کرده، قانونیّتهای ترقّیات تاریخی آنها را آشکار سازند و میراث پربهای مدنیّت گذشته را به خذمت معاصران خود بگذارند.
ه. منیازاو.

Инчунин кобед

سفر

سفر (عربی-تهی، خالی) ، ماه دوّم سالشماری قمری هجری، که از 30 روز عبارت است. …