معلومات آخرین
Home / مختلف / فرّوخی

فرّوخی

فرّخی ( ابوالحسنعلی‌ ابن جلوغ سیستانی (980، سیستان-1037، غزنین) ، شاعر فارس-تاجیک. فرّخی از خردسالی به شعرگوی پرداخته، زود در شاعری نام برآورد. علاوه بر این او در چنگزنی و آوازخوانی هم هنرمند بوده است. در جستجوی ممدوح به دربار حاکم چغانیای ابولموزفّر آمد. کارگزار ابولموزفّر عمید اسعد از مهارت شاعری فرّخی مات و مبهوت شد و او را به نزد امیر برد. شاعر در بزم قصیده‌های «با کاروان حلّه» و «داغگاه» را در نزد ابولموزفّر با آواز خوش و فارم خواند. ابیات موقادّیموی قصیدک «داغگاه» چنین است:

چون پرند نیلگون بر رویی پوشد مرغزار،

پرنیان هفت‌رنگ اندر سر آرد کوهسار.

خاک را چون ناف آه و مشک زاید بی‌قیاس،

بید را چون پرّ طوطی برگ روید بی‌شمار.

دوش وقت صبحدم بوی بهار آورد باد،

هبّزا، باد شمال و خرّما بوی بهار…

میر، که خود شعرفهم بود و بعضاً شعر خم ایجاد می‌کرد، از مضمون بلند قصیدة او به وجد آمده، به فرّخی عصای خاص، جامه و پول و مال زیادی تحفه داد. فرّخی به غزنین آمد و تا آخر عمر در آن جا زیست. فرّخی در دربار غزنویان آبروی و اعتبار زیادی داشته، در امور دربار سلطان محمود اشتراک می‌کرد، همراه و بارها به هندوستان رفته بود و در قصیده‌هایش دایر به حیات مادّی و اجتماعی، عرف و عادت و یادگاریهای تاریخی این کشور معلومات داده است.

ز فرّخی دیوانی باقیست، که 213 قصیده، 28 غزل، 3 ترجیع‌بند، 4 قطعه و 37 رباعی را در بر می‌گیرد. قصیدة مدحی یکی از رکنهای اساسی ایجادیات فرّخی می‌باشد. شاعر ضمن مدح بسیار اندیشه‌های اومانیستی بیان کرده است. مثلاً، او به ممدوحان صفتهای وجیب انسانی را نسبت داده، به این واسطه آنها را به کریمی و سخاوتمندی، علم و ادبدوستی، هنرپروری و نکوکاری دعوت کرده است. مهارت فرّخی، علی‌الخصوص در قصیده‌های «با کاروان حلّه»، «داغگاه»، «ایازنامه»، «فتح سومنات» و «قصیدة مرثیه» (در مرگ سلطان محمود) ظاهر شده است. قصیده‌های فرّخی اهمنیت کلان تاریخی دارند. آنها معلومات و سندهای فراوانی را در بر گرفته‌اند و یکی از سرچشمه‌های تاریخ و مدنیّت کشورهای خراسان، ماوراءالنهر و هندوستان حساب می‌یابند.

فرّوخی در قصیده بیشتر به تغزّل اهمیت داده است. محقّقان فرّخی را «خداوند تشبیب و تغزوول» دانسته‌اند. تغزّلات فرّخی در موضوعهای عشق، تصویر طبیعت، فصلهای سال، و غیره تألیف یافته‌اند. فرّخی در تصویر طبیعت اکثر به اشیا و عناصری دقّت داده است، که از یگان جهت به زندگی انسان، آرزو و، آمال، طبع و ذوق و دیگر پهلوهای عالم باطنی او قرابتی دارند. فرّخی در انشای ترجیع‌بند نیز مهارت داشته، از بین معاصران تنها او این جنر را انکشاف داده است. در این بابت و دوام‌دهندة عنعنة رودکی بوده است.

در ایجادیات فرّخی رباعی نیز موقع کلان دارد. و محض در رباعی به تصویر حیات مردم عادّی، خدمتگاران و کنیزان نزدیک شده است. در آنها احساس و اندیشه‌های لطیف عاشقانه و تلقین خوشگذرانی عمر و حیات افاده یافته است.

شعار فرّخی روح بلند اومانیستی و وطن‌پروری دارد. فرّخی زادگاه خود-سیستان را همچون زمین نامداران و پهلوانان ستایش کرده، به صفت خادم سیاسی دربار برای آبادی آن می‌کوشید.

وسلوب شعر فرّخی را تذکره‌نویسان و عالمان «سهل ممتنع» گفته‌اند. استفادة تشبیه و استعاره‌های دلنشین، آبرزهای واقعاً و ریلی، ضرب‌المثل و مقالها، افاده و تعبیرهای گفتگویی، کلام روان و خوش‌آهنگ از جهتهای مهمّ اسلوب ایجادی فرّخی می‌باشند. فرّخی در استفادة صنعتهای بدیعی، مخصوصاً تشبیق و توصیف، مهارت بی‌مثل ظاهر کرده است.

دبیات: ملاّاحمداو م. فرّخی سیستانی. دوشنبه، 1978؛ عبدالله‌اف ا. ، ادبیات فارس و تاجیک در نیمة اوّل عصر xi، دوشنبه، 1979؛

ه. عبدالله‌اف.

Инчунин кобед

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغت‌نویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …