غop، درخت غار، دهموشت (laurua nobilis) ، درخت همیشهسبزیست از عایلة غاریها. تا 19 م قد میکشد. برگش چرمگون پرجلا، درازرویه یا نیشترشکل (درازیاش 8-20 سم، برش 1، 5-8 سم). خوشگولش 4-6-گلة چترشکل، گلش میدة سفید، جداجینسه یا دوجنسه، میوهاش یکتوخمة بیزشکل (درازیاش 9-22 مّ، دیمیترش 9 -؛ 12 مّ) ، سیاه کبودتاب؛ وزن 1000 -: تا تخم («دانک»)-اش 400-500 گ .؛ از آخ. مارت تا آخ. مهای میشکفد، میوهاش سینت.-آکت. میپزد.
غ.-ا خودرویی در جنگل کوهسار کیشوهای ب. میانزمین میروید. غ.-po در کشورهای نامبرده در زمانهای خیلی قدیم پروریدهاند. در یونان قدیم غالبان مسابقه، قهرمانان، شاعران و دیگ-را با چنبرة غ. capفراز میکردند (کلمة «لوریت» از نام لاتینی غ.-laurus بر-ییاید). حالا غ.-po در بسیار مملکتها (علیالخصوص اتلیه، یونان، یوگاسلویه، ترکیه، مصر) میپرورند-آن را به کوکز و قریم یونانیهای قدیم آوردهاند. در ا.ج.ش.س. غ.-po در ساحلهای ب. سیاه کوکز، آذربایجان و قریم پرورش میکنند. مساحت عمومی غارزار-تقر. 5 هز. گه؛ از هر گه تا 10 تس حاصل (برگ) میغوندارند.
غ.-po از تخم، قلمچه و بیخدست زیاد میکنند. نهال غ. سال اوّل تیز میسبزد و سال 2-یوم تا 60-80 سم قد میکشد. بار اوّل در 4-6-سالگی گل میکند. در شرایط ریسپوبلیکة ما (باغ باتنیکی ش. دوشنبه) غ. سال 12-م گل کرده است. غ. تا 250-300 سال میسبزد. آن درخت سرمابردار (تا-13*س) است. در محل آفتابرویه خوبتر میسبزد. تیرهماه یا زیمیس-تان 3-4 حصّة شاخ و نودة غ.-po میبورند. شاخهای بریده را در جای سایه میخوشکانند و برگهایشان را جدا میکنند.
شاخچة نورس و برگ غ. («برگ غار») را از قدیمولییام چون خوشبویی استفاده میبرند. طعام را خوشطعم و خوشبویی میگرداند. غ. چون رستنی شفابخش از قدیم معمول است. داروی آن را ذَکریای راضی، ابوریهان بیرونی و ابوعلی سینا قید کردهاند. مس. ، سینا با غ. زخم شش،-خفدان، درد گش و غ.-را طبابت میکرد. روغنش را چون دوای علّت جگر و جوشاب پوستلاخش را برای نیست کردن «سنگ گُرده» استفاده میبرد. قیام غ.-po پازهر نیش کجدُم میحسابید. در طبّ خلقی روغنی غ.-po هنگام ترباد (ریومتیزم) ، فلج و گر (خارشک) به بدن میمالند. غ. خیابان و گلگشتها و چارباغهای استراحتیرا آرا میدهد.
برگ غ-0، 7-3، 5% روغنی ایفیر، میوه و تخمش 13-26% روغن دارد، که در طبّ و عطریّات استفاده میشوند.
د .: دیریف ا کسترنیک دلیه آزلینینیه تدجیکیستنه، د. ، 1065؛ ویخایی و. ن. (و دیگ. ]، کولتورنыی رستینیه ا.ج.ش.س.، م. ، 1978.
م. خاجیمتاو.