باتنیک
وّلین معلومات عاید به رستنیها از نوشتهجات خطّی مصر قدیم برمیایند. باتنیکه همچون علم در اثرهای فیلسوف یونان قدیم ارسطو نیز ذکر شوده است. شاگرد ارسطو-تیافرست در کتاب «تحقیقات در بارة رستنیها» عاید به باتنیکه معلومات مفصل و جالب آورده، بعضی مسئلههای باتنیکه (مثلاً، طرز غذاگیری، سبزش و افزایش رستنی، عمومیت نه تفاوت بین رستنی و هیوانات) را شرح میدهد و بار اوّل رستنیoا را به درخت، بتّه، گیاه، علفoا را به یکساله، دوساله و بسیارساله جدا میکند.
در اcرهای میانه انکشاف باتنیکه مثل علمهای دیگر، سست شد. ترقّیات باتنیکه آخر عصر 15 خیلی سرعت گرفت. در عصر 16 عاید به رستنیها (خصوصاً گوناگونی آنها) معلومات فراوان جمع آمد. سال 1590 میکروسکاپ اختراع شد، که برای تحقیق ساخت داخلی روستنیها امکان فراهم آورد. سال 1665 ر. گوک هوجیره را کشف نمود. سالهای 1675-1679 اثر عالم اتالیایی ملپیگ «آناتومیة رستنی»، سال 1682 با همین عنوان کتاب عالم انگلیس گریو از چاپ برآمدند.
در تصنیف رستنیها طبیعتشناس شوید ک. لینّیی سهم ارزنده گذاشته است. او رستنیها را به 24 صنف جدا و برای آنها نامگذاری دوچنده را پیشنهاد نمود. در جریان رشد باتنیکه باغهای باتنیکی بنیاد گشتند. اوّلین باغ باتنیکی در اتالیا (1309) تأسیس یافت. در آن رستنیهای داروی و خوشبویی پرورش و آموخته میشدند. باغهای دیگر در وینیتسیه (1333) ، مسکو (1707) ، یلته (1812) بنیاد گردیدند. در پیشرفت باتنیکه سهم عالمان فرانسوی م. ادنسان و ا. جیوسی نیز بزرگ است. آنها رستنیها را از روی علامتهای گل، میوه و تخم متّحد نموده، «تصنیفات طبیعی» را به وجود آوردند. شاعر و طبیعتشناس آلمانی ا. و. هیاتی با تعلیمات خود عاید به میتمارفاز (1790) به علم مارفالوژی رستنیها اساس گذاشت. در بابت آشکار نمودن و پیدایش رستنیها سهم ج. ب. لمرک و چ. دروین خیلی بزرگ است. در آخر عصر 19 و اوّل عصر 20 عالمان روس ا. ن. گارااکنین، م. س. وارانین، و. ا. پلّدین، س. و. نوشین عاید به باتنیکه یک سلسله پجوهیش جالب انجام دادند. در رواج و رونق بعدی باتنیکه سهم ک. ا. تیمیریزیف، ا. و. میچورین، ا. و. وویلاو و دیگران نیز نظررس است.
در دنیا زیاده از 500 هزار نمود رستنی وجود دارد، که به دو گروه جدا میشوند: اوتاترافی-رستنیهایی، که از مادّههای غیریارگنیکی مادّههای آرگنیکی تییار میکنند (مثلاً، رستنیهای سبز، که از سه دو حصّة عالم نباتات را تشکیل میدهند) و گیتیراترافی-رستنیهایی، که غذایشان مادّههای آرگنیکی تییار است (مثلاً، زنبوروغها، باکتریهها و غیره).
تهقیقات باتنیکی در تاجیکستان تاریخ قدیمی دارد. خصوصیتهای بعضی رستنیها (مثلاً، خامه، میخک، صدبرگ) در کتاب اوستا ذکر یافتهاند. ابوهنیفة دیناوری در «کتاب فی-ن-نبات» نام اثر خود (سالهای 850-855 به زبان فارسی-تاجیکی تألیف یافته است) راجع به دریافت و پرورش 482 نوع رستنی معلومات مفصل داده است. در کتاب زیاده از 50 نمود رستنیهایی قید شدهاند، که به نباتاتشناسان یونان قدیم معلوم نبودند (مثلاً، تمر هندی، تنبول، دفنه و غیره). ذَکریای راضی در «ال-حاوی» بسیار روستنیهای شفابخش زمان خود را قید کرده است. «کامل و-س-سینات» علی ابن عبّاس مجوسی اهوازی (وفات 994) و «ال-میه-فی-سینات و-ت-طبّیه» عبوسهل مسیحی جرجانی (یکی از استادان ابوعلی سینا) نیز عاید به بسیار نمودهای رستنی معلومات مفید دارند. ابومنصور موفق هرویی در «کتاب و-ل-ابنیه ان حقایق-ل-ادویه» (سال تألیفش 977 میلاد) تقریباً 500 نمود رستنیها را شرح داده است.
در پیشرفت علم باتنیکة تاجیک «کتاب و-س-س یدنه فی-ت-طبّ» ابوریهان بیرونی اهمّیّت بزرگ داشته، مؤلف آن در دقیق و واضح نمودن نام رستنیها کار بزرگی را به انجام رسانده است. یعنی، در خصوص 750 نمود رستنی معلومات داده، نام هر یکشان را به زبانهای گوناگون قید کرده است. مثلاً، در مورد شرح «بتم» نام رستنی قید میکند، که «… عربها آن را بتمه خوانند، رومیها آقوقوس و یا تراسانوس، سوریانیها بتما، به زبان فارسی کینبهن و اهل خراسان خینجک، سیجزیها (مردم سیجستان) کینبشک و اهل نیشاپور و قاین ننکیش و اهل موکران و قزدار گلنگور خوانند…».
«ال-قانون فی-ت-طبّ» طبیب و دانشمید بزرگ تاجیک ابوعلی سینا در بارة کلّ رستنیهای شفابخش، که تا زمان او معلوم بودند، معلومات میدهد. شیخورّیس در این کتاب زیاده از 1000 نمود رستنی را توصیف کرده است، که تقریباً 200 نمود آنها در حدود حاضرة تاجیکستان میسبزند (مثلاً، ترخون، هزارجوشان، زعفران، کور، ثورینجان، شوکران، سوسن، کرفس، هولبه و غیره). شاهاثر ابویبراهیم اسماعیل جرجانی «ذخیرة خوارزمشاهی»، اینچنین «اختیارات بدیی»، «طبّ یوسفی»، «طبّ اکبری»، «دستور و-ل-علاج»، «کفایه منثوری» و غیره دایر به رستنیها معلومات فراوان دارند.
در جمهوری پجوهیشهای باتنیکی، اساساً بعد در نزد بزة تاجیکستان آ.ع. ا.ج.ش.س. تأسیس یافتن شعبة باتنیکه (1932) رواج یافتند. گروه گیاباتنیکها، که به آموزش نباتات تاجیکستان مرکزی مشغول بودند، خریطههای گیاباتنیکی ترتیب دادند. با تشبث و. ا. کامراف ستنسیة باتنیکی کوهی ورزاب (1935) تأسیس یافت، که مسئلة بنیاد باغهای للمی (در قطارکوههای حصار) موضوع تحقیقش قرار گرفت. سال 1938 ستنسیة بیولوگی پامیر به اختیار بزة تاجیکستانی آ.ع. ا.ج.ش.س. گذشته، در آن عاید به فیزیولوژیه، مارفالوژی و بیاخیمیة رستنی پجوهیشهای مهم انجام داده شدند. سال 1940 باغ باتنیکی پامیر بنیاد گشته، کارمندان آن در بابت آموختن رستنیهای محلی و به شرایط ومکب مطابق گردانیدن رستنیهای موضعهای دیگر سهم ارزنده گذاشتند. چنین باغهای باتنیکی منبعد در خجند، کولاب و غیره نیز تأسیس یافتند. سال 1941 شعبة باتنیکة بزة تاجیکستانی آ.ع. ا.ج.ش.س. به انستیتوت باتنیکة آ.ع. جشس تاجیکستان (حاضره انستیتوت باتنیکه، فیزیالاگیه و بیوفیزیکة رستنی) تبدل داده شد. عالمان انستیتوت باتنیکه عاید به نباتات و زراعت خوراک چاروا در رنگان، پالوانتوغهای، قبادیان، شهرستان، انزاب و غیره تحقیقات انجام دادند. در انستیتوت مذکور زیاده از 130 هزار نمود رستنی گلدار، قریب 40 هزار نمود رستنی سپاردار آسیای مرکزی جمعآوری (گیربریه) کرده شدهاند. در رشد باتنیکه در جمهوری پ. ن. آوچینّیکاو، یو. س. ناصراو، x. ه. کریماو، م. ر. رسولاوه، و. ا. زپریگهیوه، x. یوسفبیکاو، م. اسماعیلاو و دیگر سهم ارزنده گذاشتند. عالمان جمهوری عاید به آموزش عالم نباتات عالیتشکّول و درجة پست، اکولوژی، جغرافی و فیتاگرفیة رستنی، سبزکاری، جنگلداری، بهتر نمودن ذخیرة خوراک چاروا، آموزش روستنیهای دارویی، بیاخیمیة رستنیها و غیره تحقیقات میکونند. با سعی و کشش آنها کتاب «فلاره تدجیکسایی سّر» (عبارت از 10 جلد) به طبع رسیده، تحقیقات علمی در کفیدرههای باتنیکة دمت، دّاد، دت، دانشگاه دولتی خجند باثمر ادامه دارند. در باغهای باتنیکی جمهوری رستنیهای گوناگون پرورش مییابند. مقالههای علمی باتنیکی در «معروضههای آ.ع. چومهوری تاجیکستان»، «اخبارات آ.ع. جمهوری تاجیکیستان» و دیگر نشریهها متّصل چاپ میشوند.
دبیات: بزیلیوسکیه ن. ا. ، بیلاکان ا. پ. ، شیربکاوه ا. ا. کرتکیه استاریه باتنیک. مسکو، 1968؛ آوچینّیکاو پ. ا. ، یونساو س. یو. نیکاتارыی پرابلیمы باتنیک. نوکه ساویتسکاگا تدجیکیستنه. دوشنبه، 1974؛ جیزن رستینیی. ت 1-6. ش، 1974-1982؛ خرجناوسکیی و. گ. کورس آبشیی باتنیک. ج 1-2. مسکو. 1982؛ جوکاوسکیی پ. م. باتنیکه. مسکو، 1982؛ موفق ابومنصور. گیاهنامه. دوشنبه، 1992؛ غفوراوه م. x. ، باباجاناو و. ا. ، جمعهیف ک. و. باتنیکه. دوشنبه، 2009.
ه. تاشیف.