معلومات آخرین
Home / علم / بار امانت

بار امانت

باری مانت امانت ربّانی، اما­نت روبوبیت، استعداد فطری و خداداد، که آدمی به توفیل آن به مرتبة بلند کمالات، از جمله شناخت و دوستی خداوند رسد. منبة بار امانت «آیت امانت» (قرآن: 33: 72) به شمار می‌رود: «ما این امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، پس از برداشت آن بازنشستند و از آن ترسیدند و آدمی آن را برداشت، همانا او ستمگار نادان بود». در تف­سیر آیت مذکور آورده‌اند، که انسان از چگونگی اما­نت و فایده‌های آن سؤال کرد و چون پاسخ گرفت، که ب­رای ادای آن پاداش می‌یابد و برای ردّ آن عقوبت، آن را پذیرفت، امّا سرانجام در ادای آن خیانت کرد و معلوم گشت، که او بر نفس خود ستمگار و به امر الهی نادان است. ستمگار و نادانی انسان گوناگون تعبیر شده است. چنانچه، عارفان این را باعث طعن ان­سان نه، بلکه مدح و ستایش او ارزیابی کرده، ابراز داشته‌اند، که خامیل بار امانت می‌بایست بر نفس خود ستمگار می‌بود، از لذّتها، ناز و نعمتها و خواهش و آرزوها خودداری می‌کرد و نادان می‌بود، به آن معنا، که غیر خق را نمی‌دانست و نمی‌شناخت، تا می‌توانست، که بار گران امانت ربّانی را بردارد.

تفسیر «امانت» از جانب بیشتر علما جنبة عبادتی و یا معنای اجتماعی، سیاسی و اخلاقی دارد. مشهورترین تعبیرهای علمای دین از این کلمه تف­سیر آن به معنای دین، حدود، تکلیفهای شرعی و فرایض دینی، امر و نهی خداوند است. تفسیر «امانت» به معنای نگاه داشتن فرج از حرام، کناره‌جویی از فسق و فجور، دارای جنبة اخلاقی؛ تفسیر «امانت» به معنای عدالت و عدل دارایی جنبة اجتماعی-سیاسی می‌باشد.

ز دیدگاه عرفانی تنها انسان بار امانت را برداشته می‌­توانیست؛ به همین خاطر او کمال یافته، از همة موجودات کاینات برگزیده شد، به مرحلة شناخت و معرفت رسید و به جامییّت اسما و صفات الهی دست یافت. انسان ناتوان بار امانت را، که حتّی فرشتگان از برداشتنش سرکشی کردند، به لطف خق و با همت خود برداشت. همین امر سبب فضیلت او بر فرشتگان و تمام آفریدگان گردید. به اندیشة میبودی سبب بار امانت را برداشتن «آدمیزاد پوستی در استخوانی کشیده» بی‌باکی و مردانگی، همت و صاحب دل بودن اوست. آسمان و زمین به بزرگی بار نگریسته، از برداشتن آن سر وا زدند، امّا انسان به کریمی نهندة امانت نگریست. بار امانت کریمان به همت کشند، نه به قوّت».

به طور کلّی در بزرگی شأن بار امانت علمای دین و عارفان اتّفاق نظر دارند، امّا در فهمش ماهیّت این تعبیر، مقام و موقعیت انسان در مورد آن دیدگاههای آنها مختلف و بعضاً کاملاً مخالف بوده‌اند. عارفان نیز در بسیار موردها امانت را شامل همان معناها (واجبات و فرایض دینی، امر و نهی الهی) دانسته‌اند. حتّی تعبیر عرفانی امانت به معنای سرّ توحید یا اسرار الهی و نور محمّدی با تفسیرهای علما مطابقت دارد. اختلاف نظر جهان‌بینی عرفانی و علما در مسئلة امانت در مورد دیدگاههای خاص انسان‌شناسی آنها نمایان می‌گردد. از دیدگاه عارفان انسان به امانت خیانت نکرده، بلکه بار امانت را بر دوش دارد، که خود نشانة بزرگی و عظمت شأن انسان است. چنین دیدگاه از نظر بعضی علمای دین در این مسئله به کلّی تفاوت دارد.

نزد بسیار عارفان، خصوصاً ابن عربی و پیروانش، امانت همچون عشق تفسیر شده است. عشق عامل پیدایش جهان و سبب ظهور صورت عنصری انسانی است، که جامی جمی صفات و اسمای جلالی و جمالی بوده، آن را می‌توان به حس مظهریّت کمال و جامی­یّت صورت انسانی تعبیر کرد. یعنی، نه همه گونه انسان شایستة برداشت بار امانت است، بلکه آن خاص طایفة مخصوص انسانهاست: انسان خلیفه یا انسان کامل، که انبیا و اولیا از آن جمله‌اند. از نگاه گروهی از صوفیان، از بس که یکی از خاصیتهای عشق بلا است، پس، آن نیز امانت ربّانیست.

خافیز شیرازی در غزلی با استفاده از صنعت تلمیح به بار امانت اشاره‌ کرده است:

اسمان بار امانت نتوانست کشید،

قورعة کار به نام من دیوانه زدند.

س. محمد‌الله.

Инчунин кобед

سفر

سفر (عربی-تهی، خالی) ، ماه دوّم سالشماری قمری هجری، که از 30 روز عبارت است. …