شکلپرستی، در ساحههای گوناگون فعالیّت انسان افضلیّت شکل نسبت به مضمون را گویند. در صنعت آن شکل «صرف» را یگانه عنصر اساسی ایجادی بدیعی میداند. میال شکلپرستی در ا. 19 مشاهده میشد. لیکن آن در صنعت برجوزی ا. 20 در جریانهای کوبیزم، ددیزم، پیتّریزم و غ. ظاهر گردید.
استیتیکة مارکسیستی-لنینی و تنقید بدیعی به شکل آثار صنعت بهای بلند داده، در این زمان همه گونه ظهورات شکلپرستی را رد میکند و به تجربة «صنعت صاف»، «صنعت برای صنعت» دائما مبارزه برده، تأکید میکرد، که بیاعتباری به مضمون و غایه نه فقط ماهیّت اجتماعی آثار صنعت را به هیچ برآورده، امکانیّت اشتراک آن را در مبارزة اجتماعی و در تربیة آدمان محدود مینماید، بلکه قیمت بدیعی آن را نیز پست میکند.