آسمان[از «آس» (آسیا) و «مان» (مانند) ]، ا ر ش، گ ا ر ا ز م آ ن، گ ا ر د و ن، سما، س ا پ ا ه ر، و م م و ن نو ج و م، ف ا ل ا ق چ ا ر خ. به معنی ت ا ن گ اتمسفرة از زمین نمایان را گویند، که به شکل گنبذ مینارنگ وانمود میگردد. شکل ظاهری وهای وابسته به موقع مشاهد و شرایط آب و هوا تغییر مییابد. شکل ظاهری گنبد فلک در نوات خود هنگام از روی مولچر مویین کردن بلندی چیرم منیر از افق اهمیت کلان دارد. به معنی و ا س ا ع آسمان گفته یک قسم از نیمکرة مویین زمین (شمال یا جنوی) نمایان کاینات را گویند، که به صفت یک مجموع بیحد و حساب چیرمهای مونیر صورت میگیرد.
شبانه در آسمان تقریباً 2، 5 هزار ستاره را تا قدر 6-م دیدن ممکن است، که اکثرییتشان در منطقة راه کهکشان واقع گردیدهاند. با یاری تلسکوپهای پراقتدار (مثلاً، تلسکوپ رصدخانة مخصوص استرافیزیکی اف ا.ج.ش.س. در زیلینچوک) باشد، ستارههای تا قدر 24-م مشاهده میشوند. در عهد قدیم همگی پنج سییاره معلوم بود، که یکجایه با ماخ و آفتاب و ستارههای ثابته، «نه طبق» آسمان را تشکیل میدادند. بنا به عقیدة منجّمان باستانی. ماه در فلق اوّل. عطارد در فلق ثانی، زوهره در فلق خالص، آفتاب در فلک رابیع، مریخ شر فلک خامیس، مشتری در فلک سادیس، زحل در فلک سابیع واقع شده. همهای برجها آسمان هشتم-فلق ثامن یا ثوابت را تشکیل میدهند.
نیهایت، فلک نهم طبقة بلندترین آسمان بوده، فلک تاسیع یا فله کولفلاک (آسمان آسمانها) نامیده میشد. دوازده برج فلک ثامن در نوبت خود به چهار گروه-برچ آبی (سرطان، هوت، عقرب). برج بادی (دلو، میزان، نوزا) ، برج خاکی (ثور، سنبله، ندی) و برج آذری (اسد، قوس، حمد) تقسیم کرده میشد. در تاریخ علم تاجیک مجموع برجهای آسمان. به اصلاح اشکال فلکی، صور فلقی، صورتهای فلکی، پیکر نور معروف بود. اوّلین طوسیرات اشکالی در کتاب“صور-ال-کواکب ”-ا عبدالرحمان صوفی (903-986) درج شده است (نیگ. رسم).
بوریهان بیرونی در“کتاب-ات-تفهم”فهرست 48 برج را آورده است، که 12-تای آن برجهای دوازدهخانة مشهوره میباشند. از این مقدار نامگویی برجهای 45-تایش از یونانی به عربی و تاجیکی اقتباس و کلیکه شده، نام دو برج (فرس و نهر) صفر از عربی به استایلاه اروپایی (پیگس و ایریدن) تبدل یافته است. ابوریهان بیرونی به جای اصطلاح coma berenices (والاسы ویرانیک) اصطلاح صاف تاجیکی گیسو- را استفاده برده است (نیگ. جدول 1) ، که حدودشان در قتای مخصوص اتّفاق بینلخلقی استرانامها (1930) مقرّر شده است.
سیتارههای منیر برجها با حرفهای الفبای یونانی (وابسته به رفت کمشوی قدر سیوی) و یا رقمها اشاره کرده میشود. مثلاً، دجاجه (زن) سور (نهت) ، نهر (زورق) غیره. بعضی تین ستارهها اشارت مخصوص دارند. مثلاً، ستارههای اغییریابنده با حرفهای چانی لاتینی اشارت کرده میشود. یک سلسله ستارهها دارای اسمهای خاسند، نام 220-تاش عربی (همچنین تاجیکی) میباشد، که در تحریفهای گوناگون به اصلاح بینلخلقی تبدل یافتهاند (نیگ. جدول 2).
ین نامها عادتاً عضو یگان اشکال فلکی را افاده میکند (ید-دست) ، یعنی دست جوزاءیا خود به اصطلاح امروزه دست جبار، ذنب اسد، یعنی دُم شیر و غیره ستارگان تیره با نامیرهایی اشاره مییابند که تحت همان رقم در کتلاگ قید میگردد. در آسمان همچنین تراکمهای ستارگی اسّاسیتسیههای ستارگی، تومنات گلکتیکهها، کوزرها، پولسرها، تراکم گلکتیکهها، جرمهایی، که به ترتیب سیستم آفتاب منسوبند (سییارهها، ردیفان سییارهها، استرائدها، کامیتهها) ، آبعاکتهای مسنوی کیهانی، ردیفات مسنوی زمین، زاندهای کیهانه را مشاهده کردن ممکن است.
نمود آفتاب به توفیل حرکت شبانهروزی ظاهری گنبد فلک، که انعکاس دورزنی زمین میباشد، متّصل توییر یافته میایستد.
د: عبدالرحمان صوفی، ترجمی صور-ال-کواکب، تهران، 1973؛ ابوریهان بیرونی، کتاب-ات-تفهیم، د. ، 1973.