میتفیزیک
، علم برین، مابدوتّبیه، 1) «علم» فلسفییست، که پرینتسیپهای فوقالبیطعی هستی را میآموزد. اصطلاح «متافیزیکه» به طور صنعی پیدا شده است. کتابدار کتابخانة ش. اسکندریه اندرانیک راداسی (ا. 1 تا م .) اثرهای ارسطو را از روی مضمون تنظیم کردنی شده، کتابهای او را عاید به «نوعهای اوّلین موجودات» «meta la physika» («بعد فیزیکه») نامید. خود ارسطو علم در این کتابها بیانشده را «فلسفة نخست»، «علم در بارة یزدان»، بعضاً «حکمت» مینامید. در فلسفة برجوزی غرب معاصر اصطلاح «متافیزیکه» اکثراً همچون مرادف فلسفه استفاده میشود. 2) متد فلسفییست، که بر خلاف دیالکتیکه انکشاف صفتی، خود از خود انکشاف یافتن اشیا و حادثههای عالم مادّی را انکار کرده، تغییرات مقداری آنها را اعتراف میکند. هر دو مفهوم بالایی متافیزیکه سیر تاریخی دارد. چنانچی، متافیزیکه دستاوّل همچون «علم» در بارة مایة همه گونه موجودات پیدا شده، بعدتر در ضمن طبیعتشناسی عصر 17 به متد ضددیلیکتیکی تبدل یافته است. اوّلین بار متافیزیکه را گ. گیگیل در شکل ایدهآلیستی به صفت متد تفکر به دیالکتیکه مخالف استفاده برده است. ک. مرکس، ف. اینگیلس نه و. ا. لنین از جهت علمی بیاساسی متد متافیزیکی تفکر را ثابت نمودهاند.