فرقه، (عربی-گروه، جماعت) ، گروهها یا شاخههای سیرشمار دین اسلام را گویپد، که نسبت به رکنهای اساسی آن در اختلافند. در حدیثی راجع به 73 فرقة اسلام سخن میرود. گویا تمام فرقههای اسلام در نتیجة اختلاف با اهل سنّت و جسمات به وجود آمدهاند.
جریان به وجود آمدن فرقههای اسلام را بسیار مورخان شرح داده میگویند، که بعد مرگ محمّد اوّلین اختلاف در بارة ابدی یا فانی بودن حیات پیغمبر به وجود آمده بود. منبعد مسئلههای جای دفن جسد محمّد (مکّه یا مدینه) ، امامت، جانشینی پیغمبر، تقسیم میراث او و غیره اختلافهای تازه را به میان آوردند، که در نتیجه با سرداری افراد در جمعیت موقع ونوفوزداشته و دعواگر حاکمیت بوده فرقههای نو به وجود عمدند. خصوصاً بعد کُشته شدن عثمان در دورة علی و بعد او اختلاف نهایت پرزور شده، باعث پیدایش جریانهای شیعه، خارجیه و دیگر فیرقه و مذهبها گردید.
بینا آه عقیدة اکثر مورخان دین و فلسفه بعد ترجمة ادبیات علمی و فلسفی عتیقن یونانی و آشنایی با افکار و عنعنههای فرهنگن تایسلمی خلقهای شرق در دین اسلام نیز فرقههای گونهگون درّای خصوصیتهای فلسفی و آزداندیش به وجود آمدند. اوّل جریان جدریه و جبریه به وجود آمد، ثانی خارجیه به یکچند دسته جدا شد و واصل ابن عطا (699-748) جریان معتزلیّه را به وجود آورد. با همین اصول رافضیه، مورجیّه، نجّاریه، کرّامیه، زرادیه، جهمیه و غیره پیدا شدند.
در ادبیات دینی و فلسفی عصرهای میانه بین مذهب و فرقه فرق کلّی وجود ندارد و اکثرة به هم آمیخته شدهاند. در ادبیات معاصر نیز عقیدههای گوناگون موجودند. مثلاً، بعضی محقّقان معاصر ایران مذهب را جهانبینی طامع میشمارند، که از عقیدههای جهانشناسی (جریان خلقت آدم و عالم) و آداب و اخلاق شرعی عبارت میباشد. از این نقطة نهار تنها دین علیحده را مذهب شماریدن ممکن است. بنا به عقیدة محقّق عرب جرالله فرقه تشکیلات دارای برنامه و استو مویینی میباشد. ا. پ. پیتروشیوسکیی فرقه را از گروه دیندارانی عبارت میداند، که از مسئلههای جماعه دست کشیده، راه مستقلی را انتخاب کردهاند. در اسلام و خارجیان و اهل شیه را فرقه میداند و معتقد است، که مذهبها از هم بیشتر در مسئلههای حقوقی و اجرای رسوم و عادات شرعی فرق میکنند. از این ر و، به چنین خلاصهای آمدن ممکن است، که حالا در ادبیات دینی و فلسفی مفهومهای فرقه، مذهب، جریان، رویه و غیره به طور علم تحقیق نشدهاند.
م. خزرتقولاو.