تخاریستانیها، نام یک خلقیت ایرانینجاد آسیای میانه، که در تخارستان میزیستند. اولاد باختریها و یکی از اجداد تاجیکانند. در بسیار اثرهای علمی سهوة تخاریستانیها را با تخاریان یک دانستهاند. در اصل تخاریان قبیلههایی بودند، که در ترکستان شرقی میزیستند و سالهای 140-129 تا میلاد به آسیای میانه، از آن جمله، به باختر یورش کرده دولت یونانی باختر را برهم دادند. منبعد در باختر مسکن شده با باختریها آمیزش یافتهاند. اهالی اساسی در باختر باختریها باشند هم، مملکت تخارستان نام گرفت.
در اساس بازیافتهای آرشیالوگی از حدود تخارستان به دستامده انتراپالاگهای ساویتی و. و. گینزبورگ، ل. و. آشپین و دیگران اهالی این سرزمین را منسوب نجاد اروپای برخیسیفلی و آنها را با باختریهای و سغدیهای از یک گروه نجادی دانسته، اولادایی بیواسطة باختریها حسابیدهاند. تدقیقات اتنوگرافی نیز این فکرها را تصدیق کرده است.
تا وقتهای آخر فقط از روی کتیبة روی تنگه و دیگر اشیاهای مدنیّت مادّی عالمان زبان تخاریستانیها را از گروه زبانهای ایرانی میحسابیدند. سال 1957 هنگام حفریات قصر سرخکوتل اوّلی کتیبة کلان عبارت از 25 سطر (تقریباً متعلّق به عصرهای 1-2 میلادی) یافت شد. ناشر و شارح کتیبه شرقشناس فرنسوی ا. مریک زبان آن را یکی از لهجههای زبان باختری قدیم شماریده، «ایتیا-تخاری»، یعنی «حقیقتاً تخاری» نامید. محقّق نیمیس و. ب. هینّینگ تکلیف کرده است، که خط مذکور خط باختری نامیده شود. به عقیدة زبانشناسان زبان باختری در دورة تا استیلای عرب زبان اساسی اهالی تخارستان بوده است. موافق معلومات مأخذهای خطّی و تاپانیمیکة بعضی ناحیهها در عصرهای 7-8 در بین تخاریستانیها زبان فارسی دری-تاجیکی هم وسیع پهن شده بود و در عصرهای 9-10 آن زبان اساسی عامّة تخاریستانیها گردیده است.
خت تخاریستانیها یونانیساس بوده، در عهد پادشاهان یونانی باختر پهن شده است. زبان یونانی به زبان باختری تأثیر عمیق نداشت، ولی با حروفات یونانی افاده کردن کلمههای زبان باختری بعد پراکندهشوی پادشاهی یونانی باختر هم در تخارستان تا عصرهای 8-9 دوام کرده است.
نمونة خط تخاریستانیها توسط نوشتهجات رویی تنگهها، مُهر پادشاهان کُشانی و هیتالی، پارة خم دفنها (1951 در دوشنبه یافت شد) ، کتیبة سفالپاره و دیوارهای قرا تپّهو دیگر آثار مدنیّت مادّی و معنوی، که در حدود تخارستان و بیرون از آن یافت شدهاند، تا روزهای ما آمده رسیده است. برای تدقیق خط تخاریستانیها کتیبههای سرخکوتل اهمیت کلان دارند. معلومات سییاهی ختایی سیون-تسزن در بارة از 25 حرف عبارت بودن خط تخاریستانیها و از چپ به راست خوانده شدن آن، مُهر نوشتهجات یونانی داشتة حاکم خوتلان، روایت عالم عربیزبان سمعان در بارة تا استیلای عرب در پهنای وشگیرد (فیزاباد حاضره) و قبادیان وجود داشتن الفبای مخصوص شهادت میدهند، که خط باختری در تخارستان در عصرهای 8-9 هم وجود داشته است. تا پهن شدن حروفات عربی در بین تخاریستانیها (اساساً در بین بوداییان) خط هندی نیز موجود بود. که به حروفات سنسکریت، کهراشتی و برهمی اساس یافته بود. بنا به معلومات سیون-تسزن تخاریستانیها اثرهای بسیار بدیعی داشتهاند.
در سالنامههای خیتایی «سویش و» و «تیش و» قید شده است، که تخاریستانیها مردم مشهور بوده، عبارت از 100 000 کس قشون قطاری داشتهاند؛ در محاربهها سپاهیانشان خیلی ماهرانه ماجنگیدهاند. بنا به اخبار «تنش و» مردهای تخاریستانیها مویسرشان را تراشیده کمزولهای شاهی پیشکُشاده میپوشیدهاند، لباس کمبغلان ها ماقوت سفید بوده است. حاکم آنها عنوان شیخ و (شاه) داشته است.
سیاه ختایی خاک چا، که سال 7-26 به آسیای میانه آمده بود، در یادداشتهای خود قید میکند، کی تخاریستانیها خوراکهای خمیری را بیشتر دوست داشته، نان تنوری میخوردند. لباسهایشان از مویینه و گزوارهای پختگی و ابریشمی بوده است. موافق تصویرات روی دیوارهای بللیک تپّهلباسهای اشراف از متاعهای رنگین گلدار عبارت بودهاود. از روی تصویرات بعضی متاعها ابن میگردد، که پیشخذمتان بیشتر لباس از متاعهای سفتة عادّی دوخته شده میپوشیدهاند. نقش و نگار دیوارهای اجنّه تپّهگواهی میدهند، که مردها کمزول دراز، کمربند زرّین و موزمهسی بیپاشنه، زنها کتفپوشک بیآستین، از تگ آن لباس آستینوسیع و کورتن حریر آستینتنگ در بر میکردهاند. زنان خود را با گردنبند، دستپانه و انگشترین و گوشوارههای زرّین زینّت میدادهاند. تخاریستانیها دین یگانه نداشتند. موافق معلومات سرچشمههای خطّی و بازیافتهای آرشیالوگی در بین تخاریستانیها بودائیه و زردشتیه بیشتر پهن شده بودند. یک قسمشان به مانویه و مسیحیت (نستاریان) اعتقاد داشتهاند. تخاریستانیها به زراعت (زغیر و پخته، غلّهدانه) ، چارواداری و هنرمندی (کُلالی، بافندگی، کارکرد فلزات، زرگری، چرمگری، شیشهگری، سنگتراشی و غیره) مشغول بودند. تخاریستانیها با ختایی، هندوستان، دولت روس، ایران، ویزنتیه و یک قطار مملکتهای شرق نزدیک و میانه مناسبتهای تجارتی داشتهاند. با وجود تاخت و تاز و ضبطکاریهای پیدرپة اجنبیان (کُشانیان، هیتالیان، هاقانی ترک، عربها و غیره) تخاریستانیها عنعنههای بای دولتداری، خواجگیداری، اجتماعی و مدنی خود را محفوظ داشته بودهاند.
بعد تأسیس یافتن دولت سامانیان تخاریستانیها برابر سغدیان، خوارزمیان و فرغانگیها و دیگر خلقیتها در تشکّل خلق تاجیک موقع کلان داشتهاند. نگرید نیز تخارستان.
دبیات: استاریه تدجیکسکاگا نراده، ت. 1-2، مسکو. 1063-64: گفوراف ب. گ. ، تدجیک. دریونییشیه، دریونیّه ا سریدنیویکاویه استاریه، مسکو، 1972. ا. جلیلاو.