نرد بال معروف قدیمی، ای اختراعات خلقهای ایرانینجاد؛ تختهای است (تقریباً 64x 66 سم) منقّش، که سطح آن را به دو صفحة مشابه هم تقسیم کردهاند و در روی هر یک آن دو صفحه 6 خانه در طرف راست و 6 خانه در طرف چپ قرار داده، با دو تاس، (کعب، ششخال هم میگویند) و 30 موهره (15 موخره به یخ رنگ و 15 به رنگ دیگر) در روی آن صفحه میبازند. عاید به پیدایش نرگس فکرهای موختلیف هست. در اکثر مأخذها، از جمله در «شاهنامه» فردوسی آمدست، که نرگس را بزرجمیهر (ب و-زورگمیهر) در مقابل شطرنج اختراع کرده است. بعضیها میگویند، که نرگس قدیمی بوده، دو تاس داشته است و بزرگمهر دو تاسی دیگر اضافه نموده است.
در معخوهای دیگر گفته میشود، که نرگس از نام اردشیر بابکان (180-241) آمده است و در ابتدا آن را انردشیر، نردشیر، نوردشیر میگفتند. نرگس اصلاً از آسیای میانه به دیگر کشورها پهن شده است. هفت نوع بازی وجود دارد: 1) «تعبیه اوّل»، 2) «تعبیه ثانی*، 3) «طویل»، 4) «مُهرهبند*، 5) «مساف»، 6) «حصار» و 7) «منسوبه»، که ترتیب و قاعدة هر کدامی گوناگون است. از اینها فقط 3-4 نوع بازی تا زمان ما آمده رسیده است؛ مثلاً، «تعبیه اوّل»، که بازی کوتاه یا مختصر هم مینامند، بیشتر در ایران، مملکتهای عرب و اوراپه شهرت دارد و در آن مُهرهها در 8 بهر چیده میشوند. «تعبیه ثانی» این خود همان بازی اوّل است، امّا به جای 2 تاس با 3 تاس میبازیدند. «طویل»، که آن را بازی دراز هم میگویند، بیشتر در آسیای میانه، کوکز و ترکیه شهرت دارد و در آن مُهرهها در دو بخر (15 مُهره در در بهر) چیده میشوود. بازی «مُهرهبند» عینی خود همان بازی «طویل» است، امّا اگر مُهره حریف تنها باشد، به روی آن مُهره مقابل نشسته، آن را اسیر میکند و مدّتی از حرکت بازمیدارد.
نرد در اوراپه با نامهای دیگر معلوم است. مثلاً، ج. دیکّینس و ج. گالسوارسن در اثرهای خود بازی نرد را به نام «تریک-ترک» آوردهاند. رومیندا نیز «تریک-ترک»، یونانیها «تولیی»، نیمیسها و وینگیرها «پُفف» مینامند. صرف نور از گوناگون نام طرز و مضمون بازی یک خیل است، یعنی اوّل مُهرهها در لشکرگاه در چند بهر چیده میشوند، حریفان به نوبت تاسها را به روی تخته میپر-تایند، چند خال، که برآید، مطابق آن مُهرهها را زینه به زینه گرداگرد همة صفحه را تهای کرده، به جانب مرّه (یا خانة خود) حرکت میدهند و در این زمان مُهرهها را در آن در جا (یا گاهها) میگذارند، که حرکت منبعدة مُهرههای خود تا حدّ امکان آسان و حرکت مُهرههای حریف دشوار و حتّی ناممکن گردد.
هر موخره فقط در گاخهای خالی یا گاخهایی، که مُهره خود قرار گرفته است، بازایستاده میتواند. هر نوبت بازی را ضرب، حالتی را، که مُهرههای حریف به مرّه گوهاشته نمیتواند، ششدر (یا موششدر) مینامند. هر کس، که مُهرههای خود را پیشتر از صفحه بیرون برآورده، مرّهها را خالی کند، او غالب حساب مییابد. امّا اگر کسی مرّگاه را خالی کند و تا این وقت حریف هیچ مُهرهی بیرون کرده نتوانسته باشد، ملس (یا مرس) مینامند، که به دو برد برابر است.