افتابه، نگرید آبدسته.

آفتاب (از آف-جرم و تاب تابنده، تابایی) ، شمس، مهر، x و ر ش ا د، نزدیکترین ستاره‌ای است، که در مرکز سیستم آفتاب واقع بوده، از پلزمة تفسان ترکیب یافته است. علامت استرانامی‌اش 0فتاب. مسّم آفتاب 1، 990*1030 کیلوگرم بوده، از مسّم زمین 332958 مراتبه زیاد است و 99، …

آفتلما (از یونانی ophtalmos-چشم) ، قسم کلمه‌های مرکّب، که به چشم، بیماریهای چشم (مسلن، آفتَلمالاگیه (چشم‌پزشکی)) منسوبند.

آچیلدی، دیهه‌ای است در ساویت قشلاق قلعیدشت pیان فیزاباد ریسپوبلیکة ساویتی سوسیالیستی تاجیکستان. تیرّیتاریة ساوخاز «قلعیدشت-l». از دیهه تا مرکز ساویت قشلاق 3 کیلومتر، تا ریان 22 کیلومتر. هالینش 440 نفر (1981) ، تاجیکان. دیهه مکتب ابتدایی دارد. ساحه‌های اساسی خانگی-باغداری و کرتاشکه‌کاری. زمینها از آب چشمه‌ها آبیاری می‌شوند.

«آچکاو»، کرییسیر فلات بهر سیاه، که در شورش سیوستاپال (1905) اشتراک کرده است. شورش را تشکیلات حربی بلشویک تییار کرد. 8 نوامبر در کرییسیر آشوب متراسها cap زد، شوریشگران طلبهایی پیشنهاد کردند، که در بین آنها طلبهای عمومیسیاس هم بودند. 13 نوامبر متراسها آفیسیران کرییسیر را حبس کرده، به ساویت …

آچیرک، یکی از نوعهای جنس ایپیکی بوده، از حکایه و ناویلّه با نداشتن کانفلیکت یک‌لخت و پرشدت تیز حل‌شونده و خصوصیت توصیفی خود فرق می‌کند. در آچیرک به مثل حکایه، پاوست، را­من، درمه نویسنده چندان صاحب‌اختیار نبوده، اساساً واقعه و شخصهای واقع را تصویر می‌نماید. آچیرک از لوحه‌های گوناگون، ملاقاتها، …

آخور برای هیوانات خواجگی قشلاق، جایست برای خوراک چارپایان. آخور پاشخوری، سرفة خوراک، شرایط بهداشت و گیگیینة خوراکدیهی را تأمین می‌نماید. ساخت و اندازة آخور به نمود، سنّ و سال و اصول نر­وه ریش چاروا وابسته است. آخور باید برای هر گونه خوراک یکدفعگی هیوانات، اینچنین برای پُر کردن خوراک، …

آتش‌پرستی دینی  باستانی اجدادان، که زمینة اساسی آن را پرستش آتش، ‘سجده به آن تشکیل می‌داد. آتش‌پرستی در عهد قدیم، در نتیجة ماهیّت مخصوص پیدا کردن اتش در حیات مردم باستانی پیدا شده است. شکلهای مختلف آتش‌پرستی در عهد قدیم در ایران و نیران ایتیشار یافته بودند. در تصوّر زردشتیان …

آتسالیه (تولد 1908، دیهه شاردین، نزدیکی مرو) ، شاعر خلقی ساویتی ترکمن. از عایلة دهقان کمبغل. اعضای کپسّ از سال 1941. در 3-سالگی نابینا شده است. از سال 1919 به شعرگویی cap کرد. در اشعارش پرتیه («بلشویک مولوبنشونده است، دوستان!»، 1920) و محنت سوسیالیستی («یگان گرمّ را نابود نمی‌کنم»، 1936) …

آتارینالرینگالوژی (از آگا. .  یونانی rhis، rhinos-بینی، la­rynx، laryngos-حلقوم، گلو و. . لوژی) ، ل ار انگااتارینالوژی (لار) ، تعلیماتیست در بارة بیماریهای گوش، بینی، گلو، حلقوم و گردو اطراف آن؛ ساحة طبّ کلی­نیکی. آتارینالرینگالوژی معاصر علاوه به معنای نامش تعلیمات فیزیولوژیة سا­م عه و اختلال و معالجة آن (او­دیالوژی) …