ناشیره (ار. -گوستورنده) ، رگهای را نامند، که در داخل و بیرون بازو از آرنج تا انگشتان کشیده شده‌اند.

ناخنان، د ا ­غ ا ل پ او س ت ی، سخت و ده غه ل ش ا و ا ا پوست، تصلّب (انتساب) جلد، که به اصطلاح د ا ر م ا ت آ س ک ل آ ر آ ل مشهور است.

ناخن 1) بافتة شاهی نوگ انگشت. ناخن از نوگ (کنار زیادی، که در بالای بالشتک پنجه جسته برآمده است) ، تنه و ریشه عبارت است. در اساسش جویکچه واقع است، که از آن ناخن منتظم (در آدم با حساب میانه در یک ماه تقریباً 3 مّ) دراز می‌شود. علّت ناخن …

ناخنه ناخنشکل) ، 1) پردة گوشمانند سفیدتابیست، که در گوشة چشم از طرف بینی پدید می‌آید و به تدریج اوچ گرفته سوی سیاهی چشم حرکت می‌کند. اگر علاج نکنند، سیاهی چشم را فرامیگیرد و چشم را کور می‌کند. حرکت آن به مانند رسیدن ناخن می‌باشد. 2) بیمارییست در اسپ و …

نافین، کولیست در درة شینگ ریان پنجکینت، ولایت لنین‌‌آباد. در نشیبی شمال قطارکوه حصار، در قسم میاناب دریای شینگ (شاخاب راست دریای ماغیان، حوزة زرافشان) واقع گشته است. بلندی کول از سطح بهر 1779 م. مساحتش 0، 50 کم2، ت او ل ا آن 2750 م، برش به حساب میانه …

ناف، عضویست در آدم و همة هیوانهای شیرخور همراهکدار، که چنین را با همراهک و به واسطة آن به ارگانیزم مادر پیوست می‌کود. ناف اساساً از بافته‌های مایع غلیظ عبارت بوده، از آن دو ارتیریه و یک وینة ناف می‌گذرد. غفسی ناف جنین سالم 1-1، 5 سم و درازی‌اش قریب …

نافراج دیهه‌ای است در pیان عوراتیپّة ولایت لنین‌‌آباد، مرکز س. ک. نافراج. تیرّیتاریة ساوخاز «شهرستان-3». از نافراج تا مرکز ریان 11 کم؛ راه آسفالتپوش. اهالی‌اش 580 نفر (1981) ، تاجیکان و ازبکها. نافراج مکتب میانه، پونکت طبّی، آشخانه دارد. ساحه‌های اساسی خواجگی-چارواداری و غلّه‌کاری. زمنیها از آب سای نوآباد آبیاری …