پرینسیپهای دیدکتیکی، پرنسیبهایی، که مضمون، شکلهای تشکیلی و متدهای کارهای تعلیمی مکتب را موافق مقصد عمومی تربیه و قانونیّتهای پراسیسّ تعلیم مویین میکنند. تعلیمات یه. ا. کامینسکیی، ک. د. اشینسکیی، ا. دیستیرویگ و پیدگاگهای دیگر را عالمان ساویتی م. ا. دنیلاو، ب. پ. اسیپاو، ا. ت. آگارادنیکاو، م. ن. سکتکین از نقطة نظر تنقیدی آموخته، وظیفههای تعلیم و تربیه، قانونیّتهای پراتسیسّ تعلیم، خصوصیتهای پسیخالاگی بچهها، تجربههای پیدگاگی و پرنسیبهای دیدکتیکی را چنین توصیف کردهاند: علم بودن تعلیم، خرکتار تربیوی تعلیم، عیانیت، شعورناکی و فعالیت در تعلیم، مستحکم ازخودکنی دانش، دسترس بودن تعلیم، مناسبت فردی با خوانندگان، مورد تعلیم کالّیکتیوانه در صنف، علاقهمندی نظریه با عملیه.
پرینسیپ علمی تعلیم از نزریة معرفت مارکسیستی-لنینی، که عالم را درکشونده و در حرکت میداند، به میان میآید.
در کتابهای درسی و پراگرمّههای تعلیمی به تحریفی فکتهای علمی، چنان که در مکتبهای برجوزی جایی دارند، راه داده نمیشود. همة فنها و متدهای تعلیمی نه تنها به مقصد تعلیم، اینچنین به مقصد تربیه نیز خذمت میکنند. بچهها در جریان تعلیم در روح کامّونیستی تربیه داده میشوند. چنان که ک. د. اشینسکیی میگوید، «طبیعت بچه» تعلیم عیانی را طلب میکند. واسطههای عیانی تعلیم اساساً 3 نمود دارند: شفاهی، اشیای و تصویری. تعلیم عیانی خوانندگان را شوقمند نموده، به پرّه از خود کردن دانش و فعالیّت عملی آنها امکانیت میدهد. پرنسیب شعورناکی و فعالانه در تعلیم طلب میکند: ا) به آموزش باشعورانه و فعالانه مناسبت کردنی خواننده؛ ب) فهمیدن متریالی تعلیم و آن را به واسطة نطق افاده کردن؛ و) ایجادکارانه عمل کردن خواننده؛ گ) باشعورانه در عمل استفاده بردن دانش. وظیفههای تربیه هم شعورناکی و فعالیت طلب میکنند. پرینسیپ مستحکم ازخودکنی دانش از وظیفههای تربیة کمونیستی به میان میآید. پرنسیب دسترس بودن تعلیم ضرور میشمارد، که مضمون تعلیم و واسطههای کار تعلیمی باید به خوانندگان فهما و به قابلیّت آنها موافق باشد. وهای طلب میکند، که در تعلیم پیدرهمی از آسان به دشوار، از معلوم به نامعلوم، از ساده به مرکّب گذشتن رعایه کرده شود. پرنسیب به حسابگیری خصوصیتهای فردی از معلم طلب میکند، که در پراسیسّ تعلیم کالّیکتیوانه خوسوسیّتهای فردی در یک خواننده را نیز به حساب گیرد. پرینسیپ علاقهمندی نظریه با املیه خوانندگان را وادار میکند، که دانش نظریهوی خود را در عمل تدبیق کرده توانند.
د .: آسناوы دیدکتیک، م. ، 1967؛
زیماو ل. و. ، دیدکتیکه ا جیزن، م. ، 1968؛ دیدکتیکه سریدنیی شکالы، م. ، 1975.
ه. س. شیپیلاوه.