معلومات آخرین
Home / علم / مکان و زمان

مکان و زمان

مکان و زمان، شکلهای اساسی و عمومی موجودیّت متیریه. مکان و 3مان به طور ابژکتیوی وجود داشته، درک‌شونده و دارای خصوصیتهای عمومی می‌باشند، که خاصیت سیچینکی جسمها، جاییوزکنین آنها، فاصلة بین جسمها و لحظه‌های مختلف پراتسیسّها و پدیده‌ها و نهایت مناسبتن مکانی و زمانی را افاده می‌کنند. در حلّ این مسئله دو نظریة اساسی-جوهری و نسبی (ریلیتسیانی) تاریخاً تشکّل و انکشاف یافته‌اند، که آنها از چگونگی حلّ مسئلة مناسبت مکانی و زمایی و جسمهای آدم مادّی مویین می‌شوند. طرفداران نظریة جوهری معتقد‌اند، که مکان و 3مان همچون شکلن مستقلی جوهری ناوابسته از متیریه وجود داشته می‌توانند، طرفداران نظریة نسبی باشد مکان و 3مان را خاصیت جدانشوندة متیریه می‌دانند. به غیر از این 3مان به طور ستتیکی (همة پدیده‌های گذشته، هازاره و آیندة طبیعت ریلیند)   و دینامیکی (فقط پدیده‌های حاضرة طبیعت را ریلی می‌داند) نیز توصیف شده است.

تسوّرات مکان و 3مان در علم و فلسفة عتیقه و عصرهای میانه. درک مناسبت زمانی و مکانی ضمن تجربة استحصال مادّی قبل از تشکّل تعلیمات فلسفی و طبیعت‌شناسی شروع شده بود. هنوز در دورة قدیم علمهای نجوم، فیزیکه، ریاضیات و غیره این مسئله را به طور گوناگون تعبیر و تأویل می‌کردند. بعدتر تصوّرات جوهری مکان را مکتب اتمیستی یونان قدیم انکشاف داده، آن را با خلاع یکسان دانست. لوکریتسیی نظریة مکتب اتمیستی را خلاصه نموده، راجع به علاقة اشیایو حادثه و زمان تحقیقاتپ مویین انجام داد. ارسطو باشد مجموع عقیده‌های موجوده را جمع‌بست نمود و در کتاب 4-ام «فیزیکه» خود مفهومهای خلاع، 3کان و 3مان را تحلیل نموده، آخری را همچون حدود جسم مویین کرد، آن را از متیریه، شکل و فاصلة بینّ جسمها فرق کرد.

موتفکّیران عصرهای میانة شرق جهتهای رتسنانلیستی تعلیمات فلسفی عهد قدیم را در بارة مکان و 3مان حفظ نموده، آن را در زمینة ترکیب ایجادی عنعنه‌های علمی دوام دادند. آنها ابژکتیویّت مکان و حرکتن جسمها را در آن اعتراف نموده، زمان را مقدار حرکت دانسته‌اند.

مس. ، به عقیدة ابن سینا مکان هر یک جسم به حجمش برابر است. از بس که جسمها سه ‌اندازه دارند، مکان نیز صاحب سه ابعاد-عرض، طول عمق است. موافق عقیدة متفکّر در یک مکان فقط یک جسم جایگیر می‌شود. او علاقه‌مندی حرکت و زمان و مکان را تأکید نموده، زمان را ازلی، قدیم، بییبتیدا و تقسیم‌پذیر می‌داند. در این باره او در «کتاب-ال-اشارات و-ت-تنبیهات» نوشته است: «اگر حرکت نامونقسیم بود، مسافت، که حرکت در وه‌ای است، هم نامونقسیم بود و بیان کردیم، که مسافت ابداً مونقسیم است. پس، حرکت مونقسیم بود و چون حرکت مونقسیم بود، زمان نیز مونقسیم بود».

تعلیمات متفکّران شرق نزدیک و میانه تأثیر مفیدا به تشکّل تمایلهای متریالیستی عصرهای میانة اروپا رسانید. رل تعلیمات نمایندگان مکتب مشّاع به ابن رشد و پیروان او در مبارزه به مقابل تئولوگیة آرتاداکسلی و تامیزم، الهام بخشید، که آن بعداً برای احیای غرب زمینه و ثروت معنوی به شمار می‌رفت.

تسوّرات مکان و 3مان در عصرهای 17-19. تنقید عقیدة ارسطوی پیدایش عالم و کسمولوژی بتلیموس (پتالیمیی) در عهد جدید به تجدید نظر راجع به مسئلة مکان و زمان آورد. به این تجدید نظر بعضی تعلیماتهای رتسیانلیستی عهد گذشته و تصوّر نوی، که ضمن نتیجة پیشرفت علم و انکشاف نظریه‌های گوناگون در بارة پدیده‌های عالم زمینة اساسی به شمار می‌رفت. اوّل این که تعلیمات فارابی، بیرونی و دیگر متفکّران شرق عاید به یکسانی فیزیکی پدیده‌های زمینی و آسمانی (علوی و سفلی) به تصوّرات بی‌انتهایی زمان اساس گذاشته بود؛ دوّم، مناسبت مکان و 3مانی جسمها در عهد جدید ا اهمیّت خاصه پیدا کرد؛ سوّم، یک قطار تصوّرات گیامیتریة مشاهدوی در باب مکان و 3مان تشکّل یافتند و چهارم، مناسبت منطقی و متیمتیکی به این کتگوریها پیدا شده بود. در این دور در بارة ابژکتپویّت مکان و 3مان بحث دوام داشت.

ر. دیکرت، ت. گابّس، ب. سپینازه، چلاکّ نظریة ستتیکی زمان را تنقید کنند هم آن را همچون پدیدة فیزیکی یا پسیخیکی سوبژکت می‌دانستند. در چنین شرایط تعلیمات نیوتان در باب ابژکتیویّت مکان و 3مان و جاری نمودن این کتگوریها در سیستم مفهومخای اساسی علم فیزیکه موفقیّت مهم افکار علمی عهد جدید به شمار می‌رفت. گ. لییبنیتس باشد تحقیق عمیقتر خود را در همین زمینه انکشاف داد، ولی از سبب جهتهای ایده‌آلیستی تعلیماتش نظر او مورد استفادة طبیعتشناسان قرار نگرفت.

کلسّیکان مارکسیزم به طور دیالکتیکی کامیابیهای علمی را جمع‌بست نمودند و مفهومهای مکان و 3مان را به طور متریالیستی مویین کردند (تعلیمات ایده‌آلیستی این مفهومها را گ. گیگیل مویین کرده بود) و نظر صفتة نو منطقی و متدلوژی درک مکان و 3مان را به وجود آوردند. در این باره ف. اینگیلس نوشته است: «طبیعی است که هر دوی این شکل موجودیّت متیریه بدون متیریه ماهیتی ندارند و فقط تصوّرات و ابسترکتسییی در مینة ما می‌باشند» (مرکس ک. ا اینگیلس ف. ، ساچ. ، ت. 20، ستر. 550). این عقیده را بعداً نظریة عمومی نسبیت کاملاً تصدیق کرد.

مسعله‌های مکان و 3مان در عصر 20. در آخر عصر 19 و اوّل عصر 20 در ساحة فیزیکه روالوتسیة علمی به وجود آمد، که در نتیجة آن متدلوژیة متافیزیکی پیشتره به متدلوژیة دیالکتیکی و متریالیستی عوض شد. اهمیت مسئلة مکان و 3مان در اثر و. ا. لنین «متریالیزم و ایمپیریاکریتیتسیزم») روشن نشان داده شده است. و. ا. لنین نارسایی پرینتسیپیلی فهمش ایده‌آلیستی مکان و 3مان را نشان داده، نه فقط ابژکتیوی، عمومی و درک‌شونده بودن مکان و 3مان را قید کرد، بلکه ناگزیری تغییر مضمون این مفهومها را در ساحه‌های علی‌حدة علمها نشان داد.

ز جملة کشفیاتهای عمده‌ای، که مضمون اساسی روالوتسیة فیزیکة عصر 20-را تشکیل می‌دهد، نظریة جزئی نسبیّت ا. ایینشتیین می‌باشد، که از بسیار جهت فهمش مکان و 3مان را تغییر داد. در این نظریه‌ با راه متیمتیکی توسط اصطلاح متّصلی رابطة متقابلة متریکی مکان و 3مان افاده یافت؛ با خود مفهوم «همزمانی» مضمون نو فیزیک گرفت. نظریة عمومی نسبیت به فهمش مکان و 3مان تغییرات باز هم جدّیتر داخل نمود. به عقیدة ا. ایینشتیین «خاصیتهای گیامیتری مکان مستقل نیستند، آنها به متیریه وابسته‌اند». حلّ معادله‌های نظریة عمومی نسبیت مسئلة کجیی مکان (فضا) ، بی‌انتهایی آن، سنیگولیریّت مکان و 3مان را به طرز نو به میان گذاشت. بسیار مسئله‌ها در این ساحه مورد تحقیق فیزیکة معاصر قرار گرفتند. برای مویین نمودن گیامیتریة عالم ریلی تدقیقات ا. ا. فریدمن، که او مدل کاینات وسیع‌شونده را (بعداً این حادثه از طرف حبّل کشف شد) پیشنهاد نموده است، اهمیت مهم دارد.

در ابتدای عصر 20 مسئله‌های از جهت نظریه‌وی اساسناک نمودن خاصیت سیچینکی مکان و مرور زمان مورد تحقیق قرار گرفته بود. بحث و مناظره بینّ طرفداران تعلیمات دینامیکی و ستتیکی دوام داشته دیالکتیکة رابطة متقابلة خصوصیتهای متّصلی و منفصلی مکان و 3مان نیز مورد معرفت قرار گرفت.

Инчунин кобед

سفر

سفر (عربی-تهی، خالی) ، ماه دوّم سالشماری قمری هجری، که از 30 روز عبارت است. …