مکتب اصول جدید- نوع مکتب، که بر خلاف مکتب کهنه دینی مسلمانی به جز علوم دینی راجع به زبان مادری، تاریخ، اریفمیتیکه، جغرافی، طبیعیاتو غیره معلومات میداد. مکتب اصول جدید بعد به روسیه همراه شدن آسیای میانه و گشادن مکتبهای روسی در شهرهای سابق کشور ترکستان و شناسایی آدمان ترقّیپرور با حیات روسیه و اروپای غapبی در ابتدای عصر 20 تأسیس یافت. حکومت پادشاهی به سوادناک کردن خلقهای محلی منفعتدار نبود، امّا ضیائیان پیشقدم، که پیشروی خلق خود و بخت و سعادت آن را از انکشاف علم و هنر میدانستند، از پی گشادن مکتب اصول جدید شدند. مکتب اصول جدید آسیای میانه از مکتب اصول جدید ایران، مصر، ترکیه قریم، تاتارستان و غیره، که آخر عصر 19 به وجود آمده بود، عبرت گرفته است.
مکتب اصول جدید
مکتبهای قدیمة مسلمانی
هوکومت امیری با مصلحت روحانیان جاهل به گشادن این مکتب مانع میشد، مبلغ جدا نمیکرد، بنا بر این تشبثکاران مکتب اصول جدید را یا از مبلغ شخصی خود و یا از خانة «جمعیّت خیریه» میکُشادند، فرزندان کمبغلان از حساب خانه و فرزندان دولتمندان از حساب خود میخواندند. معرفتپروران در مسئلة یاری مادّی به اهل سودا و صناعت امید میبستند. بعضی از ثروتمندان در نزد زواد و فابریکة خود مکتب اصول جدید میکُشادند، زیرا به آنها خذمتچیان و کارگران باسواد لازم بودند. سال 1889 در نزد زواد پختة اندیجان اکتب اصول جدید گشاده شد. در بخارا بار اوّل سال 1900 در گذر پوستیندوزان ملّا قُربان مکتب اصول جدید گشاد. امّا بنا بر طرفداران نداشتن آن بسته شد. اوّلین مکتب اصول جدید در تاشکینت سال 1900 و در سمرقند سال 1903 (با تشبث عبدالقادر شکوری و صدّیقی عجزی) تشکیل یافت. سال 1907 در بخارا مکتب اصول جدید ا تاتاری گشاده شد، که بعدتر بچههای تاجیک و ازبک را قبول میکرد. سال 1908 در حولی عبدالواحد منظم مکتب اصول جدید تأسیس شد، که تشکیلاتچیان آن س. عینی و خود منظم بودند.
روهانیان ارتجاعی و پیروان آنها به مکتب اصول جدید مقابل برآمدند، آن را حرام و غیریشرعی اعلان کردند. در اطراف مکتب اصول جدید مناظره به وجود آمد. معرفتپروران حرام نبودن و افضلیّت داشتن آن را اثبات و درس و امتحانهای نمونوی تشکیل میکردند. به این مناسبت «مناظره» نام پاوست عبدالرّئوف فطرت (1909) ، «مدافعه» نام شعر تاشخواجة سیری (1912) ، «مکتب کهنه، مکتب نو» نام پیسة حاجی مونی (1914) و یک سلسله شعرهای عجزی، عینی و منظم نوشته شدهاند. سال 1911 در کشور ترکستان 68 مکتب اصول جدید بود، که در آنها 4106 طلبه میخواند. از جمله در حدود تاجیکستان امروزه-سابق ایزد خجند و والاستهای پنجکینت، کانیبادام و اسفره 7 مکتب اصول جدید بود. مکتب اصول جدید چارساله و در بعضی شهرها، از جمله در تاشکینت، ششساله و در حکم مکتب ابتدایی بود. هفتهای 25 ساعت درس میگذشت، که اکثریت از تعلیم دین عبارت بود. سیستم صنف جاری شده بود، که این از اصول مکتب کهنه افضلمیت داشت. کتاب الفبای مکتب اصول جدید «راهبر سواد» را بار اوّل ا. شکوری و بعد عصمتالله رحمتاللهزاده با نام «راهبر مکتب» (1913) ، کتاب قرائت عمومی را با نام «تهزیب-اس-سیبیان» (1909) س. عینی، کتاب قرائت ادبی را با نام «جامع-ال-حکایات» (1911) و «زبدت-ال-اشعار» (1907) ا. شکوری و کتاب «ترتیل-ال-قرآن» را صدّیقی عجزی نوشتهاند. کتابهای درسی حساب در اساس کتابهای درسی روسی ترتیب داده میشدند. بعضی ختمکنندگان مکتب اصول جدید در اوّلهای روالوتسیة اکتبر همچون خادمان سیاسی و مدنی خذمت کردهاند.
مکتب اصول جدید نظر به مکتب کهنه دینی در باب اصول تعلیم و تربیه قدمی به پیش بود. صنفهای حکمران و برجوزیة نوخیز محلی این جهت آن را استفاده بردند و در آن برای خود خذمتچیان تییار کناندند. این مکتب نیز بیشتر عقیده و اخلاق دینی تعلیم میداد و پرّه دنیوی نبود.