فیبرامه (از لاتینی fibra-نخ، تار و یونانی آته-قسم کلمة مرکّبی، که نمودهاگ آماسها را افاده میکنند) ، یک نوع آماسیست، کن از بافتههای نخمانند پیوندی ترکیب یافته است. در پوست، پردههای لعابی، غدود شیر، بچهدان و غیره پیدا میشود.
مفصلفعالیّت عالی عصب
فعالیّت عالی عصب، فعالیّت قسمهای عالی سیستم مرکزی عصب (قشر نیمکرههای کلان و مرکزهای زیرقیشری) -را گویند، که هیوانات و آدم را به محیط نسبتاً پرّه مطابق میکند. اصطلاح فعالیّت عالی عصب را ا. پ. پاولاف به علم داخل کرده است. به عقیدة ا. پ. پاولاف اساس فعالیّت عالی عصب …
مفصلنگور فخری
فخری، پیشپزک، شکرمویزی، فخری خوفکی، نوع انگور میانسالی. سلکسیة خلقی. اساساً در ریانهای تاکداری ولایت لنینآباد (کانیبادام، خجند، عورا تپّه، پرولتار، ناو) ، ریانهای گروه غرم و وادی حصار رسّ تاجیکستان، ولایتهای تاشکینت، فرغانة رسّ ازبکستان، اینچنین ایران پهن شده است. تاکش تیزسبز، 25-29%-ا نودههایش حاصلده. برگش مدوّر، 5-7 پرّه، …
مفصلفونه
فونه (لاتینی fauna-آلهة بیشهزار و میدانها و هیوانات) ، مجموع نمودهای هیوانات را گویند„ که در تیرّیتاریة مویینی زندگی میکنند. فونة این یا آن ناحیه در پراسیسّ انکشاف تاریخی از گروههای هیوانات پیدایششان گوناگون-اوتاختانها (هیوانات در همان جا پیداشده) ، الّاختانها (هیواناتی، که در دیگر جایی پیدا شده، به این …
مفصلفسّیالیاز
فسّیالیاز باماری کیجّوی هیوانات (گاو، گوسفند، خوک و غیره) و آدم را گویند، که به گروه تریمتادازفا منسوب است. برانگیزندهاش فسّیالهها بوده، در تلخهدان و جریانگاه تلخة جگر تخم میگذارند. تخم با اخلاط خارج شده، در آب و ارگانیزم صاحب مابینی (لرمبدیها) انکشاف مییابد. بیمار اساساً هنگام با آب یا …
مفصلفسّاد
فصّاد (عربی-رگزن) ، در طبّ قدیم متخصصی را مینامیدند، که از رگهای مویین بدن بیماران با نیشتر زدن مقداری خون سر میداد. نگرید نیز خونگیری.
مفصلفراشتوروک
فراشتوروک (hirundinidae) ، فراشتروک، فراستوک، پرستو، داستک، ابابیل، پرّندهای است سیاهبال، که در شفت خانهها با لایی لانه میسازد؛ از روی تصنیف زاالاگی یک عایلة پرّندهاست. درازیاش 10-23 سم، وزنش 15-20 گ. بالش دراز کمبر، پایهایش کوتاه. تختهپشتش سیاهچه، بعضاً کبودتاب، سبز یا ارغونی، شکمش سفید. فراشتروکها در تاجیکستان از …
مفصلفرمسیه
فرمسیه (از یونانی رharmaceia-دارو، استفادة دارو) ، علم داروسازی، علم ادویه، علمیست عاید به جستجویو دریافت، تدقیق، نگاه داشتن و تییار کردن داروها.
مفصلفرمکاتیرپیه
فرمکاتیرپیه (از یونانی رharmacon-تکان-دارو و… تیرپیه) ، با دارو طبابت نمودن کسلیها را گویند. فرمکاتیرپیه امکان میدهد، که موافق حالت کسل و اندیشة دُختُر به فعالیّت اعضای بدل بیمار تأثیر رسانده شود. فرمکاتیرپیه یکچند نوع میشود. اگر این یا آن دارو به سبب بیماری تأثیر کند، این گونه فرمکاتیرپیّه را …
مفصلفرمکاپیّه
فرمکاپیّه (از یونانی رharmakon-دارو و راiیا-تییار میکنم) ، مجموع استانداردها (نمونهها)-ا داروها و دستورالعملهای را گویند، که صفت داروها را به معیار مویین «میدرارد. فرمکاپیّه را در طبّ قدیم ما قرابادین مینامیدند. فرمکاپیّه اوّلین («کتاب-ال-قرابادین-ال-کبیر») را شاپور ابن سهل (وفات 869) تألیف نموده است، که نسخة یگانهاش در کتابخانة شهر …
مفصل