تراسکیزم، جریان غایوییو سیاسی میدبورجوزی، که به مارکسیزم لنینیزم و حرکت کمونیستی بینلخلقی دشمن بوده، ماهیّت اپورتونیستی خود را با جملهپردازیهای ردیکلی چپ روپوش میکرد. تراسکیزم چون یک نوع منشویزم در رسدرپ ابتدای عصر 20 به وجود آمد. تراسکیزم نام خود را از نام ادیالاگ و پیشوای این جریان ل. د. تراسکیی (برانشتیین، 1879-1940) گرفته است. ریشههای نظریهوی تراسکیزم متریالیزم مکانیکی، والیونتریزم و غیره بود. اساس متدلوژی تراسکیی را سوبژکتیویزم تشکیل میدهد، که آن عموماً به جهانبینی میدبورجوزی خاص است. تعلیمات تراسکیی از روی همة مسئلههای اساسی استراتژیه و تاکتیکة حرکت کارگر به لنینیزم مخالف بود: تراسکیی از سال 1903 ضرورت وجود داشتن پرتیة پرولتاری تیپ نو را انکار مینمود؛ سالهای 1905-07 ایده ک. مرکس را در بارة روالوتسیه پیرمنینتی نادرست تعبیر کرده، «نظریة روالیوتسیة پیرمنینتی» خود را به میان گذاشت و آن را به تعلیمات لنینی در بارة گیگیمانیة پرولتاریت در روالوتسیة برجوزی-دموکراتی، در بارة به روالوتسیة سوسیالیستی سبزیده رسیدن روالوتسیة برجوزی-دموکراتی مقابل ماند. تراسکییچیان روالیوتسیانی بودن عامّة دهقانان، قابلیّت با دهقانان اتّفاق مستحکم مقرّر کرده توانستن پرولتاریت را انکار میکردند، وظیفههای برجوزی-دموکراتی روالوتسیة یکم روس را رد مینمودند و ایده والیونتریستی در نتیجة روالوتسیة برجوزی و دموکراتی برپا نمودن دیکتتورة پرولتاریت را به میان میگذاشتند. تراسکییچیان انکشاف پراتسیسّ ریولیوتسیانی، تقدیر روالوتسیة سوسیالیستی را در هر یک مملکت با غلبة روالوتسیة جهانی وابسته نموده، دعوا میکردند، که صنف کارگر روسیه بی دستگیری دولگی پرولتاریت اوراپه در سر حاکمیت ایستاده نمیتواند. در دورة ریکتسیة سالهای 1907-10 تراسکیزم یک نوع لیکویدتارچیان بود. سال 1912 تراسکییچیان چون «متّحدکنندگان پرتیه» برآمد کرده، بلوک آگوستی ضدپرتیوی را تشکیل کردند. بعد روالوتسیة اکتبر تراسکییچیان دعوا میکردند، که اگر در وقتهای نزدیک در مملکتهای دیگر اوراپه روالوتسیة سوسیالیستی نشود و حاکمیت ساویتی از طرف پرولتاریت غرب «کمک بیواسطة دولتی» نگیرد، غلبة روالیوتسیه دیر نمیپاید و حاکمیت ساویتی حتماً نابود میشود. تراسکیچیان به صلح بریست (1918) هم مقابل برآمدند.
«و. ا. لنین و پرتیه ماهیّت تسلیمکارانة عقیدهها و پلتفارمة عملی تراسکیزم را منتظم فاش میکردند. تراسکیزم در سعیزدهای 7، 10، 13، 14-ام پرتیه و کانفیرینتسیههای 13، 14، 15-ام پرتیه، در یک قطار پلینومهای کامیتیت مرکزی و کمیسیون مرکزی نظارت پرتیه محکوم کرده شد. از سال 1928 تراسکیزم همچون جریان سیاسی در وک (ب) برهم داده شد. بعد سعیزد 15-ام وکپ (ب) یک قسم تراسکییچیان مبارزة ضد سیاست پرتیه و انتیریتسیانل کمونیستی را دوام دادند. سال 1929 تراسکیی برای فعالیّت ضدساویتیاش از ا.ج.ش.س. رانده شده، سال 1932 از حقوق گرجدنی ساویتی محروم کرده شد. در سالهای جنگ دوّم جهان (1939-45) تراسکییچیان مقابل تشکیل نمودن کالیسیة ضدگیتلیری بودند، کارکتر آزادیخواهانه و ضدفشیستی جنگ را انکار کرده، این جنگ را از هر دو طرف جنگکنندگان جنگ امپ رئالیستمیشمردند. حالا هم گروههای تراسکییچیان در یک قطار مملکتها (آرژانتین، بالیویه، بلژیک، بریتنیة کبیر، اتلیه، شمه، رفگ، فرنتسیه، ژاپن و غیره) موجودند.
Инчунин кобед
سفارت
سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر میرود. …