طالب آمولی محمّد متخلّصبه «آشوب» و «بلبل آمول» (1580، آمول ایران-1627، فاتحپور سیکری) ، شاعر فارسیزبان هندوستان. علمهای هندسه، منطق، هیت، حکمت و هنر خوشنویسی را در زادگاهش آموخت. چند سال در قاشان، اصفهان، مشهد و مرو زیسته، پس به هندوستان رفت. ملکالشّعرای دربار شاه جهانگیر بود. کلیاتش بیشتر قصیده، غزل، رباعی، قطعه و مثنو (22966 بیت) را در بر میگیرد. «سوز و گداز»، «جهانگیرنامه»، «قضا و قدر» مثنویهای مشهور اویند.
در ایجادیات طالب آمولی تنقید بیعدالتیهای زمان و زمانداراف، مذمّت عقاید دینی، احکام شریعت، افکار پندوخلاقی، شکایت از محیط و غیره به نظر میرزند. شعرهای زیاد طالب آمولی، که تصویرهای رنگین، تشبیه و استعارات کمیاب دارند، در وصف طبیعت هندوستان و فصلهای سال آن ایجاد شدهاند (قصیدهها در وصف کشمیر، غزل «فیز پیاله بخشد آب و هوای کشمیر» و غیره).
تالیب آمولی در تعریف تابستان هم قصیدة بلندی گوفته است. یک قطعة او را، که در وصف خواهرش است، محقّقان بهترین شعر درهقج زن دانستهاند. طالب آمولی عنعنة سعدی، خسرو دهلوی و حافظ را به تره نو دوام داده است. شعرش سخن نو، عبارتهای نادر، تشبیهات لطیف و کنایههای نازک دارد. در شعر او، که ساده و فهماست، اشاره و تعبیر و حکمتهای خلقی بسیار استعمال شدهاند. طالب آمولی را صائب تبریزی استاد خود خوانده است.
اسار: نمونهای از آثار، «صدای شرق»، 1974، م 2.
دبیات: سعیدجفراف ش. ، نظری به حیات طالب آمولی در مجموعة: چند ملاحظة ادبی، دوشنبه، 1975؛ همان مؤلف، تنقید بیعدالتیهای جمعیّت فئودالی و حاکمان آن در لیریکة طالب آمولی، در مجموعة: آبرز و مهارت، دوشنبه، 1979. ش. سعیدجعفراف.
Инчунин кобед
سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی
سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغتنویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …