سؤال و جواب یکی از صنعتهای معنویست، که برای روشن و تأثیربخش بیان نمودن فکر و حسیات، خذمت میکند. سؤال و جواب در شعر بیشتر مشاهده میشود. این صنعت شکلهای گوناگون دارد: شاعر گاه به خود سؤال داده، خود جواب میگود، گاه قهرمانان با هم سؤال و جواب میکنند؛ بعضاً چند سؤال و جواب در یک مصرع، گاه سؤال در یک مصرع و جواب در مصرع دیگر میآیند.
مسلن؛
امد بر من. که؟ یار. کهای؟ وقت سحر.
ترسنده ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر.
دادم-ش دو بوسه. بر کجا؟ بر لب تر.
لب بود؟ نه. چه بود؟ عقیق. چون بود؟ چو شکر.
س. عمراناو.