سنّی (عربی از -راه، روش، عادت) ، سنّیگری، یکی از رنیههای اساسی اسلام را گویند، که بعد محمّد پیروان او-ابوبکر و عمر و عثمان و علی را وارثان حقیقی خلافت میدانند.
ساس سنّی را دین رسمّ خلافت تشکیل میداد، که در عهد چار خلیفة اوّل تشکّل یافته بود، بنا به تعلیمات سنّی، سردار خلافت با رضائیت قبیله در «اجماع» (مجلس اعضایان قبیله) باید آزادانه انتخاب شود. سنّی، بر خلاف تعلیمات شیعه، چار خلیفة اوّل خلافت-ابوبکر و عمر و عثمان و علی را رسمی و قانونی شماریده «خلفای راشدین» مینامد. اهل شیعه باشد، «اجماع» را کاملاً رد نموده، سه خلیفة اوّل اسلام را، که از اولاد محمّد نبودند و در «اجماع» خلافت را به دست آورده بودند، غیریقانونی میشمارند. به عقیدة اهل شیعه، بعد از سر محمّد باید اولاد او-علی و پسرانش حسن و هوسیین وارثان حقیقی خلافت باشند. آنها علی را امام اوّل میدانند و بعد او امامهای دیگر را، که از اولاد علی میباشند، اعتراف میکولند. شیهها قرآن و رسوم عنعنوی مسلمانی را اعتراف میکردند، ولی به تعبیر و تأویل بعضی آیتهای قرآن، که سونیها آن را روا نمیدانستند، راه میدادند. آنها همچنین مسئلة امامت را پیشنهاد نمودهاند، که موافق آن امام وارث علمهای پیغمبر و شخص بلندمرتبه و پاکست.
سونّی سنّت را بعد قُرعایه منبة دوّم میشمارد، شیعه باشد، فقط روایتهای دایر به محمّد، گفتههای او را عاید به علی و سخنان امام را اعتراف میکند. در بین عنعنه و مراسمهای دینی شیعه و سنّی (اذان، روزه، نماز، عیدهای دینی و غیره) تفاوت هست. شهرهای مقدّس سنّی مکّه و مدینه میباشد. حالا در عالم اسلام چار مذهب سنّی-حنفیه، حنبلیه، مالکیه و شافعیه معمول است. فرق مذهبهای مذکور جزئی بوده، آن بیشتر جنبة حقوقی دارد.
هالی بسیار مملکتهای شرق مسلمانی به جز ایران (به استثنای بعضی مضافاتهای کُردستان، سیستان، بلوجستان) ، یمن، عراق جنوبی سونیمزهبند. در ا.ج.ش.س. به جز بدخشان، آذربایجان، و بعضی ناحیههای کوکز همة مسلمانان سنّیند.
م. حضرتقولاو.