صدور (عربی -صادر نمودن، بیرو آوردن) ، تجلّی، اشراق، فیضان، ایمنسیه، در فلسفه یک امسل روحانی را گویند، که در جریان آن به ذات واحد سلسلة مراتب هستی پیدا میشود. نظریة صدور را در فلسفة عتیقه اساساً نمایندگان نوفلاتونیه (امّانیی سکّس، پلاتین) تشکّل دادهاند. پلاتین در «اینّیزد» ماهیّت نظریة صدور را چنین بیان کرّده است: ذات واحد (خدا) ، خیر مطلق قوّة اوّل به شمار میرود. عالم از طرف او آفریده شده است، ولی این آفرینش به ارادة خدا وابسته نبوده، از رویزرورت صورت میگرد. اوّلین چیزی، که از ذات واحد صدور میشود، عقل کل (روح) است، بعد نفس کل، مادّه و نهایت، پدیدههای عالم فیزیکی به وجود میآیند. پلاتین به انکشاف منبعدة افکار فلسفی، خصوصاً پنتییستی (نگرید پنتییزم) شرق و غرب تأثیر کلان رسانید.
در فلسفة عصرهای میانة شرق نظریهن صدور اساس تعلیمات مکتب مشّاع و تصوّف بود. ال-کیندی، فارابی، ابوعلیسینا و دیگر هستی را ازّینههای گوناگون عبارت دانسته، پیدایش سلسلة مراتب وجود را به طریقی توصیف دادهاند، که به افکار نوفلاتونیان شبیه است: متفکّران مکتب مشّاع نیز جریان آفرینش عالم را تقاضای ضرورت دانسته، دایرة فعالیّت خدا را محدود نمودند و خدایو عالم و آدم را در یک ردیف گذاشتهاند. بیهوده نیست، که غزالی آنها را به کفر و الحاد ایبدار کرده است.
نزریة صدور با کاسماگانیة علمی عمومیتی ندارد. م. حضرتقولاو.