سوبستنتیوسیه (از لاتینی substantivum-اسم) ، به اسم گذشتن دیگر حسههای نطق. در زبان تاجیکی بیشتر صفت و صفت فعلی با این راه به اسم گذشتهاند: با بدان بد باش و با نیکان نکو (سعدی). از پویشتههای او فایدهای نیست (عینی). به تمة منفعت نامعلوم فایدة نکد را از دست دادن کار خردمندان نیست (عینی). در رستهها آیندگان و روندگان هم کم بودند (عینی). شماره، فعل و دیگر حسههای نطق هم با راه سستنتیوتسیی به اسم میگذرند: درآمد کالخوز، برآمد رئیس، یکی را صد مگو، صدرا یکی گویی. سستنتیوتسیه سه خیل میشود: پرّه-کلمه از دیگر حصّة نوتق پرّه به اسم گذشته، تنها همچون اسم افاده میشود (بیقصب، شاهی، رشته، پرّنده) ، پاپورّه-کلمه از دیگر حصّة نوتق پرّه به اسم نگذشته، اساساً همچون اسم افاده شود هم، گاها به وظیفة اساسی خود میآید (گدا کمبغل، راننده، نماینده)؛ متنی-کلمة منسوب دیگر حصّة نوتق تنها در متن، در جریان نطق همچون اسم استفاده میشود (لباسهای صاحبجمال، نازهای ابروکمان، روندة تنهاگرد، گشت اسپ). کلمهان با اصول سستنتیوتسیه به اسم گذشته، کتگوریهای گرمّتیکی آن را قبول کرده، مثل اسم به وظیفة همة اعضاهای جمله میآیند: بعضی سادهلوهان یا ریاکاران اخفسانة بالایی را هم با این کوشش خود سبب نشان میدهند (عینی). جوانی از خردمندی میپرسد (عینی).
دبیات: رستماو ش. اسم، دوشنبه، 1980.
ش. رستماو.