سرآماس، س و ر خ ب آ د، ه و م ر ا، بیماری سرایتییست عبارت از گزک پوست، رگهای لیمفوی پوست و پردههای لعابی. آدم در نتیجة از پوست زخمدار به بدن داخل شدن ستریپتاکاکّهای خونابکننده سرایت مییابد. هنگام ضعیف شدن بدن آدم (ویران شدن مبادلة مادّهها، خنکخوری، گرسنمانی، بیماریهای مزمن پوست و غیره) باکتریهها از رگهای لیمفگ و-زر پوست و رگهای لیمفگرد گذشته پهن میشوند.
در صورت پیدا شدن سرآماس در بافتههای عضو بیمار ورمهای پُر از زرداب به وجود آمده، خون در کپیلّیرها از حرکت میماند. (سرآماس ایریتیموی یا ه و م آ م ی). در نتیجة بسیار جمع شدن آبیت روی پوست کوچیده آبله پیدا میشود (سرآماس آ ب ا ل ا-ناک). در صورت سرآماس دبیلناک بعضی قسمهای آبیلناک پوست مدّ میکنند؛ در مورد از کار ماندن بافتهها سرآماس مواتی انکشاف مییابد. تا 40-41سیلسیه بلند شدن حرارت، لرزه، سستی، قیکنی، درد سر علامتهای اساسی سرآماس میباشند. علامتهای ظاهرین سرآماس (ورم، آبله، سرخشوی پوست) اکثر وقت در چهره و پایها پدید آمده، پوست را لوّس میکناند، غدّودهای لیمفوی همشفت کلان و دردناک میگردند. سرآماس 1-2 هفته دوام میکند. سرآماس بیماری اکثر وقت تکراریابنده بوده چون دبیله (فلیگمانه) ، عفونت (سیپسیس) ، دمّل (ابسّیسّ) ، گزک سودّاور وینهها (ترامبافلیبیت) ، باد و غ و-بار باقی میماند. در یک جایی بسیار تکراریابی سرآماس باعث لیمفاستز (رکود لیمفه) میگردد.
م و آ ل ا ج ا: آنتیبیوتیکها، پریپرتهای سلفنیلمیدی، ویتامینها، عاملهای فیزیوتراپیوتی. پ ا ش گ ا ر ی: پیشکی و پرّه بیضررگردانی زخمهای پوست.
دبیات: گلپیرین ه. ا. ، رыسکیند ر. ر. ، راجه. مسکو، 1966؛ ک ا ر ت ا ا و ا. 2. ، [و دیگر) ، راجه، کیمیراوا، 1977.
x. قمردیناو.