شرقشناسی، آریینتلیستیکه، علمیست، که تاریخ، اقتصادیات، زبانها، ادبیات، اتنوگرافیه، صنعت، مدنیت، ادیان، فلسفه، آثار مدنی مادّی و معنوی شرق را به طور جامع میآموزد. در داخل شرقشناسی ساحههای جداگانة ریگیانلی: مصرشناسی، آشورشناسی، سامیشناسی، عربشناسی، ایرانشناسی، ترکشناسی، ختاییشناسی، مغولشناسی، هندشناسی، ژاپنشناسی و غ. به وجود آمدهاند. قدیمتری ساحة شرقشناسی ایرانشناسیست، زیرا یونانیان قدیم نخستین بار دولت ایران قدیم و بعدتر تمام کشورهای در شرق یونان جایی گرفته را شرق نام دادهاند. از همین جا مفهوم شرقشناسی پیدا شده است و حدود جغرافی این مفهوم تعیین گردیده است.
شرقشناسی در اوراپه از عصرهای میانه، هنگام برقرارشوی رابطههای تجارتی و سیاسی اروپاییان با مردم آسیا و افریکة شمالی oغاز یافته است. در این دوره عالمان اوراپه تنها دو زبان-یهودی قدیم را چون یگانه زبان مبدأ انسانیت و عربی را به شرافت آثار ابوعلی ابن سینا و ابن رشد اعتراف میکردند.
اموزیش زبان فارسی در ا. 17، اساساً، با مقصد به راه ماندن تجارت و مناسبتهای اقتصادی و دیپلماتی ریوایی یافت. در این دوره مناسبتهای کاپیتالیستی به میان آمده بودند و ایرانشناسی از این جهت نسبت به عربشناسی بیشتر اهمیت عملی داشت. آخ. ا. 16 در اوراپه نخستین تیپاگرفیههای حروف شرقی داشته به وجود آمدند. در ا. 17 گرمّتیکه و لغتهای زبانهای شرقی-ترکی، عربی، فارسی و غ. به طبع رسیدند. در اتلیه، فرنتسیه، انگلیه، اسپنیه، هلند دستنویسهای زیادی شرقی جمع آورده شدند. در اساس این دستنویسها یکچند اثرهای جامع، از قبیل «کتابخانة شرقی» د’اربیلا، که در بارة مؤلفان شرقی و آثار آنها معلومات نسبتاً مکمّل میداد، مرتّب گردید (نشر یکم-پریج، 1697؛ نشر دوّم-گهاگه، 1777-78؛ نشر سوّم به زبان نیمیسی-1785). اینچنین متن و ترجمة یک زمره آثار کلاسیکان ادبیات فارس-تاجیک (مس. ، «گلستان» سعدی) چاپ شدند.
سرهای 17-18 در اوراپه فیلااریینتلیزم (شرقدوستی) انکشاف یافت، که آن آثار مدنی شرق را از دید نو کشف نموده، برای اجرای مقصدهای خود مبارزه بر ضد استبداد فئودالان و ریای دینداران استفاده میکرد. در عرفة روالیوتسیة کبیر فرنتسیه فیلااریینتلیزم با معارفپروری رابطه داشت (درمههای «شرقی» والتر، «نامههای فارسی» ش. مانتیسکیا و غ .).
میتاد علمی در شرقشناسی تنها در ا. 19 رایج گردید. در اساس این متد فیلولوژی شرق، که به زبانشناسی مقایسوی اساس گذاشت، بیشتر رواج یافت. پیدایش زبانشناسی مقایسوی به کشف خطها و زبانهای قدیم مربوط بود: س. 1771 عالم فرنسوی انکیتیل-دیو-پیرّان اوستا را به فرنسوی ترجمه کرد؛ عالمان انگلیس و. جانس و گ. کالبروک آموزش سنسکریت را در مقایسه با زبانهای اروپایی شروع نمودند؛ س. 1802 عالم نیمیس گ. گراتیفیند، سپس س-های 20-30 ا. 19 عالم دنییگی ر. رسک، انگلیس گ. راولیوسان، فرنسوی ه. بّیوروف خط میخی فارسی قدیم، عالم فرنسوی پ. ه. باتّه، ایرلندی ه. خینکس خط میخی آشوری-بابلی و عالم فرنسوی ف. شمپالان س. 1822 هیروگلیفهای مصری را کشف و رمزکُشایی کردند.
شرقشناسی در زمان حاضره یکی از ساحههای ترقّیکردة علم در خارجه (اوراپة غربی، شمه و مملکتهای شرق خارجی) میباشد. به انکشاف شرقشناسی در اوراپه تغییرات پس از جنگ دوّم دهانی رویداده تأثیر رسانید. عالمان شرقشناسی خارجی قریب در تمام شرق حفریات باستانشناسی گذرانیدهاند، متن کتیبها و آثار خطّی هخامنشنی، پهلویی، سغدی، پارتی، خوتنی و غ-را رمزکُشایی کرده، به طبع رساندهاند. شرقشناسان خارجی اینچنین اثرهای جامع عاید به تاریخ ادبیات، زبانها، شیوهها، سیاست زبانی در مملکتهای شرق، مدنیت، افکار فلسفی، تعلیمات دینی خلقهای شرق به وجود آوردهاند. شرقشناسان مترقّی خارجی عقیدة ضدلمیی را، که موافق آن گویا کشورهای شرق در جهالت مانده بودند و مستملکداران به آن جا چون حامیانمدنیت قدم گذاشتند، رد نموده، تاریخ مردم شرق را به صفت یک جزء جدانشوندة تاریخ انسانیت میاموزند. در آموزش تاریخ، مدنیت، ادبیات، زبان، اقتصادیات شرق و غ. حصّة محقّقان-نمایندگان خود مملکتهای شرق، خیلی کلان است.
مسعلههای گوناگون شرقشناسی در کانگریسّهای بینلخلقی شرقشناسان (از س. 1873 تا امروز 31 کانگریسّ برگزار شده است) جمعبست کرده میشوند.
در روسیه آموزش زبانهای شرق پس از فرمانهای پیاتر i (س-های 1700 و 1702) رسم گردید. یکی از اوّلین گرمّتیکههای سنسکریت را در اوراپه محقّق روس گ. س. لیبیدیف س. 1801 ترتیب داد. شرقشناس معروف ا. 19 ن. یه. بچورین (اکینف) بود. شرقشناسان روس در ان-تهای قزان (از س. 1807) و پتربورگ (از س. 1819) تربیه میگرفتند. س. 1818 در روسیه گنجینة دستنویسهای شرقی و سکّهها-موزی آسیا تأسیس یافت، که بعداً مرکز آکادمی شرقشناسی گردید.
در شرقشناسی تاریوالیوتسیانی روس رویة دموکراتی مترقّی به نظر میرسد. نمایندگان این رویه به خلقهای شرق، تاریخ و مدنیّت آنها احترام زیاد داشتند و ماکوشیدند به تأثیر متقابل و رابطههای مدنیّت شرق و غرب مساعدت نمایند؛ آن ها به قسمت و تقدیر مملکتهای آسیا و افریکه بیطرف نبودند، مبارزهاشان را در راه آزادی و پیشروفت مدنی دستگیری مینمودند. شرقشناسی رسمی «دولتی» روسیهن پادشاهی به منفعت و مقصدهای مستملکداری پامیشیک و کاپیتالستان خدمت میکرد.
شرقشناسی مارکسیستی در روسیه ابت. ا. 20 پیدا شد. تشکّل آن به فعالیّت علمی و پوبلیدسیستی و. ا. لنین و یک زمره نمایندگان پرتیة بلشویکان، که سیاست مستملکداری امپریالیزم و مبارزة آزادیخواهی ملّی را میاموختند، وابسته بود.
شرقشناسان روس دایر به شرقیناسی آثار پرقیمت آفریده، به ساحههای مختلف آن، از قبیل ترکشناسی، کوکزشیناچی و غ. اساس گذاشتهاند. مکتب ختاییشناسی روس شهرت جهانی داشت. اساسگذار مکتب هندشناسی روس ا. پ. مینهیف میباشد. تدقیقات بنیادی عاید زبانهای ایرانی، فلکلور و ادبیات به ا. و. بالدыریف، ک. ا. کاسّاویچ، و. ا. جوکاوسکیی، ک. گ. زلیمن، ف. ا. کارش تعلق دارند. ک. گ. زلیمن اینچنین اساسگذار آموزش زبانهای پامیری میباشد. حصّة و. ا. دارن در افغانشناسی، ا. خادزکا و لیرخ در تدقیق زبان کُردی، ا. م. شیگرین و و. ف. ملّیر در آموزش زبان آستینی خیلی کلان است. عربشناسان معروف روس آ. ا. سینکاوسکیی، ا. و. بالدыریف، گ. س. سبلوکاو، x. د. فریی، د. ا. خوالسان، و. ف. گیرگس و و. ر. رازین بودند. شرقشناسان تاریوالیوتسیانی حجّت و منبعها، آثار مدنیّت مادّی و معنوی آسیای میانه، سیبری، مغولستان، ختایی و غ-را کشف نموده، دسترس اهل علم گردانیدند. تدقیقات سیرشمار عاید به تاریخ، جغرافی و طرز زندگی مردم قدیمی آسیای میانه به قلم و. و. گریگاریف، ن. و. خنыکاو، ن. ا. ویسیلاوسکیی، و. و. برتالد و دیگ. دخل دارند. اساسگذار مکتب روسی تاریخ شرق قدیم ب. ا. تورهیف میباشد. به وسعت شرقشناسی در روسیه جمعیّت گیاگرفی روس (در پتربورگ) ، جمعیّت دوستداران طبیعتشناسی، انتراپالوژی و اتنوگرافیه (در مسکو) ، اینچنین کامیتیت روسی آموزش آسیای شرقی و میانه مساعدت نمودند. تدقیقات و حفریات باستانشناسی به عهدة شعبة شرقی جمعیّت آرشیالوگی روس بود. مهمترین نشریههای شرقشناسی جرنل «ازیتسکیی ویستنیک» (سپب، 1825-27) ، سلسلة «melanges asiatigues» (1852-92) ، «زپیسک واستاچناگا آتدیلینیه روسّکاگا آرشیالوگیچیسکاگا آب-و» (سپب، 1887-1921) ، «ازویستیه روسّکاگا گیاگرفیچیسکاگا آب-و» (سپب-م. ، 1865) ، ج-ا «میر اسلمه» (سپو، 1912-13) ، «اچینыی زپیسک کزنسکاگا انیویرسیتیته» (کزن، 1834) ، «ترودы پا واستاکاویدینی و لزریوسکاگا واستاچناگا انستیتوته» (م. ، 1899-1916) و غ. بودند.
بعد غلبة روالیوتسیة کبیر ساتسیلیستی اکتبر شرقشناسی ساویتی در شرایط و وضع دشوار “جنگ گرجدنی، انتاروینتسیة خارجی و برقرارسازی خواجگی خلق تشکّل مییافت. حصّة و. ا. لنین در تشکّل و انکشاف شرقشناسی ساویتی بزرگ است. موافق دیکریت سکخ-ا رسفسر (7 سینت. 1920) ، که و. ا. لی-نین امضا کرده بود، این-ت مرکزی زبانهای زندة شرق تشکیل گردید. نقشة تعلیمی آن به وظیفههای علمی و عملی پیشگذاشتة دولت ساویتی مطابق بود.
شرقشناسی ساویتی به عنعنههای شرقشناسی گذشته نظر تنقیدی داشت، به مسئلهها از نقطة نظر انتیرنتسیانلیزم بها میداد و با این خصوصیتش از شرقشناسی برجوزی به کلّی فرق میکرد.
س. 1921 موافق نشانداد و. ا. لنین دانشکدههای عالی شرقشناسی و اسّاتسیتسیة عمومیراسّییگی علمی شرقشناسی تأسیس یافتند. این اسّاتسیتسیه و نشریش ج. «ناوыی واستاک» در انکشاف شرقشناسی حصّة ارزنده گذاشتند. بعدتر در ان-ت کمونیستی خلقهای شرق اسّاتسیتسیة علمی تدقیقات عاید به آموزش مستملکهها و مسئلههای ملّی تشکیل یافت. این تشکیلات یکچند مونوگرافها، مجموهها و ج. «روالیوتسیانّыی واستاک» را نشر کرد. شرقشناسان معروف روس در مرکزهای نو تشکیلشدة شرقشناسی به کار شروع کردند. در این دوره آکادمیکها و. و. برتالد، ن. یه. مرّ، . س. ف. آلدینبورگ، ف. ا. شیربتسکایی، ب. یه. ولاديميرتسیف، ا. یو. کرچکاوسکیی، پ. ک. کاکاوتساو اثرهای پرقیمت آفریدند. آموزش تاریخ شرق قدیم را آکادمیک و. و. ستروی با راه و روش نو پیش گرفت. س. 1930 در زمینة موزی آسیا و بعضی مؤسسههای دیگر شرقیناسی این-ت شرقشناسی اف ا.ج.ش.س. تأسیس گردید.
مرکزهای نو تییار کردن شرقشناسان به وجود آمدند (انت زبانهای زندة شرق لنینگرادبه نام ا. س. انوکیدزی، این-ت شرقشناسی مسکو به نام ن. ا. نریماناو و غ .). اثرهای علمی مارکسیستی عاید به تاریخ، اقتصادیات و ادبیات کشورهای معاصر شرق، عاید به مسئلههای اگرری، حرکت کارگری و بحران سیاست مستملکداری، کتابهای درسی دایر به زبانهای گوناگون و تاریخ شرق تألیف شدند. یک خصوصیت شرقشناسی معاصر آن است، که خود خلقهای شرق، از آن جمله شرق ساویتی در انکشاف آن حصّه میگذارند. در اف ا.ج.ش.س. و اف ریسپوبلیکههای اتّفاقی مرکزهای نو آموزش مسئلههای شرقشناسی تأسیس گردیدند (شعبههای شرقشناسی، این-تهای تاریخ، زبان و ادبیات آکادمیهای ریسپوبلیکهها، انت-های شرقشینس اف رسّ ازب، آذرب. ، گرج. ، تاجیکستان و غ) . دستنویسهای زیاد شرقی در گنجینههای لنینگراد، تاشکینت، دوشنبه، باکو، اریون، تیبیلیس، قزان و دیگ. چایها جمعآوری شدهاند. در ان-ت مسکو، این-ت مملکتهای آسیا و افریکه، در ان-تهای لنینگراد، تاشکینت، باکو، تبیلیس، دوشنبه و غ. فک-ت شرقشناسی موجودند. س. 1950 انت شرقشناسی اف ا.ج.ش.س. از لنینگرادبه مسکو گذرانیده شد. حالا شعبة لنینگردی این-ت شرقشناسین اف ا.ج.ش.س. وجود دارد. س. 1957 نشریات ادبیات شرق تأسیس یافت (از س. 1964-سرّیدکسیة ادبیات شرق نشریات «نوکه»). نشریههای اساسی شرقشناسی ج-های «ساویتسکایی واستاکاویدینی (1955؛ 1959-61-«پرابلیمы واستاکاویدینیه» نام گرفت، از س. 1961 «نرادы ازی ا افریک») و «ساوریمینّыی واستاک» (1957؛ از س. 1961-«ازیه ا افریکه سیگادنیه») میباشند. شرقشناسانی ساویتی در آثار علمی خود یکدلی و همرعییشان را به مبارزة آزادیخواهی ملّی خلقهای آسیا و افریکه گشاد و روشن اظهار مینمایند، به تدقیق و تحلیل مسئلههای روزمرّة زندگی مردم شرق و مبارزة آن جا در راه آزادی دقّت میدهند. شرقشناسان ساویتی مستملکداری و طرزهای استثمار وحشیانة پیشگرفتة آن را مذمّت میکنند، ریشههای تاریخی دوستی خلقهای گوناگون شرق، تاریخ گذشتة آن ها، اقتصادیات، سیاست، ادبیات، زبان آنها را میآموزند، حصّة انان را در تمدّن جهانی تعیین مینمایند.
شرقشناسی تاجیک، که در س-های 20 تشکّل یافته است، منبعها، راه و روش خاص داشت. از یک طرف، آن بر عنعنههای علمی مترقّی شرق، که تاریخ طولانی داشت، تکیه میکرد، از طرف دیگر، بر متدلوژیة مرکیستی و لنینی خاص تمام شرقشناسی ساویتی اساس یافته بود. اساسگذاران شرقشناسی ساویتی تاجیک س. عینی، و. و. برتالد، س. ف. آلدینبورگ و دیگ. به شمار میروند. در انکشاف ساحههای گوناگون شرقشناسی تاجیک حصّة ب. غ. غفوراف، م. س. اندرییف، ا. ا. سیمیاناو، ا. میرزایف، م. س. عاصمی، ا. م. بهاءالدّیناو، ب. ا. اسکندراف و دیگ. زیاد است. مسئلههای شرقشناسی در این-ت شرقشناسی اف رسّ تاجیکستان، فک-تهای زبانهای شرق، فیلولوژی تاجیک و ا تاریخ ادت، این-ت زبان و ادبیات اف رسّ تاجیکستان، این-ت تاریخ اف رسّ تاجیکستان، شعبة فلسفة اف رسّ تاجیکستان، این-تهای دولتی پیدگاگی آموخته میشوند. شرقشناسان تاجیک به آموزش ادبیات معاصر ایران، زبان و ادبیات و تاریخ افغانستان، زبان و ادبیات و تاریخ مملکتهای عرب، زبانها و ادبیات هند و پاکستان مشغولند. آنها اینچنین تاریخ ادبیات کلاسیکی فارس-تاجیک، افکار ادبیاتشناسی و استتیکی فارس-تاجیک را تدقیق مینمایند، روابط ادبی خلقهای شرق و غرب، سهم اروپاییان را در بررسی ادبیات شرق میآموزند، متنهای علمی و عاموی آثار کلاسیکان ادبیات فارس-تاجیک را دسترس عموم میکنند. یک گوروه شرقشناسان تاجیک به آموزش دستخطهای شرقی و مرتّب کردن فهرست گنجینة دستنویسهای این-ت شرقشناسی اف رسّ تاجیکستان مشغولند. شرقشناسان تاجیک با مؤسسههای شرقشناسی مسکو، لنینگرادو ریسپوبلیکههای اتّفاقی، اینچنین با مرکزهای شرقشناسی افغانستان، پاکستان، هندوستان و غ. همکاری و رابطة علمی و فرهنگی دارند. یک قطار اثرهای شرقشناسان تاجیک در ایران و پاکستان نشر شدهاند. 10 فیور. 1983 در اف رسّ تاجیکستان شعبة تاجیکستانی انجمن خاورشناسان عمومیاتّفاق تشکیل کرده شد، که 194 نف. عضو دارد (1987).
د .: برتالد و. و. ، استاریه ازوچینیه واستاکه و اوراپی و راسّی، در کیت .: ساچ. ، ت. ix، م. ، 1977؛ آچیرک پا استاری روسّکاگا واستاکاویدینیه، مجموههای 1-و، م. ، 1953-63؛ کولگینه ل. م. . کوزنیتساوه ن. ا. ، ایز استاری ساویتسکاگا واستاکاویدینیه. 1917-1967، م. 1970؛ برگینسکی ا. س. ، پرابلیمы واستاکاویدینیه، م. ، 1974؛ ستناولینی ساویتسکاگا واستاکاویدینیه (سبارنیک ستتیی) ، م. ، 1983؛ فارمیراونی اومانیستیچیسکیخ تردیتسیی آتیچیستوینّاگا واستاکاویدینیه (دا 1917 گاده) ، م. . 1984.
ه. خراماو.