سرخس، سرخس (گشس1پهای) ، یک گروه رستنیهای درجة عالیست، که قدیمتری به حساب میرود. حالا در دنیا 300 جنس و 10 هزار نمود سرخس باقی مانده است. آنها در شرایط خیلی گوناگون (بیابان، کول و باتلاقزار، کوهسار و دیگر) میرویند. در تاجیکستان 21 نمود سرخس معلوم بوده، به 4 عایله تعلق دارد: مارکیها، سرخسهای حقیقی، مرسیلّها، اسلوانیها. مخصوصاً ساخت م آ ر ا ک ا ه آ ساده بوده، سرآمدان آنها سرخسهای دورة پلیازایی میباشند.
به مارکیها جنسهای آرыا£1ازّیش با 2 نمود (0. ای1£یت. 0. اسپسیت) و وا1گوسыیت با یک نمود (و. 1شه-په) تعلق دارند. در توغنزار، مرغزار سیرّوتوبت و بتّه و ارچهزارها میسبزند. سرخسهای حقیقی 17 نمود را در بر میگیرند. برگ آنها خیلی گوناگونشکل (یکلخت، پرشکل و غیره) میشود. در پشت برگ آنها ساروسها جایگیرند. در ساروسها سپارنگیی این-کیشاف مییابد. در هر یک سپارنگیی 32 ا 64-تا سپاره (هاگ) حاصل میگردد. این سپارهها به نونهالها مبدّل میشوند. سرخسهای حقیقی بیشتر در نشیبیها، ترقش شخ، ساحل کول و دریاها، در سایة خرسنگ و بتّه و درختان میرویند. مرسیلیها و اسلوانیها سرخسهای آبیند. در تاجیکستان 2 نمود سرخسهای آبی (مگز عه تسییگیّه و 8ыپ1ه پ1پز) میرویند. آنها اساساً در کولها، باتلاقزار، شالیزار میسبزند. این دو نمود سرخسرادر اکوریم نیز میپرورند.
سرخس را برای طبابت بیماریها استفاده میبرند. با برگ سنبل-که یا «موی ببیفاتیمه»ی (اپ1یت سرشیز ایپیپز علّت معده و روده، زخم و دیگرها را طبابت میک و-نند. بعضی نمودهای ازر1یپ1یت-را دوای بلغمآور میحسابند. ریشة سرخس یا کیلدار و (بگوار1یگ1ز 1شخ-تز) را در عملیة طبّ معاصر چون داروی کیجّران توصیه مید-هند.
دبیات: فلاره تدجیکسکایی ساویتسکایی ساتسیلیستیچیسکایی ریسپوبلیک، تام 1، پپاراتنیکاابرزنыی-زلک، مسکو- لنینگراد، 1957؛ ددابهیوه آ. ، سلآور نوچنыخ ا میستنыخ نزونیی لیکرستوینّыخ رستینیی سیویرناگا تدجیکیستنه. دوشنبه„ 1972؛ جیزن رستینیی، تام 4، مخل، پلونы. خواش، پپاراتنیک، گالاسیمینّыی رستینیه، مسکو، 1978. ل. س. ریبکاوه.