«سلامان و ابسال»، عنوان داستان مشهوریست، که در اساس آن یک سلسله اثرهای بدیعی تألیف یافتهاند. «سلامان و ابسال» از ادبیات یونان قدیم سرچشمه گیرد هم، مأخذهای یونانی آن هنوز آموخته نشدهاند. یکی از قدیمترین نمونههای این قصّه در کتاب «ان-نوادر» ابن عربی (وفاتش 845) نقل شده است. این جا سلامان تمثال نیکی و دانشمندی و ابسال رمز بدی و جهالت است. سلامان با دانش و خوش از اسارت رها مییابد و ابسال از بیفهمی و نادانی وفات میکند. شکل مکمّل و مفصل ««سلامان و ابسال»» ترجمة هونن ابن اسحاق (809-873) از یویانی به عربیست. در این نسخه سلامان پسر پادشاه یونانی حرمانوس بوده، او را از نطفن پدر حکیم قلیقولاس به میان آورده است. تربیة سلامان را دختر هجدهسالة زیبا-ابسال به عهده میگیرد. در این میان سلامان به ابسال دل میبندد. از بس که پدر سلامان این محبّت را نمیخواست، با حکمت آنها را از هم جدا میکند. از الم عشق ابسال میمیرد و سلامان در روحیه تسکین یافته، به تخت پادشاهی مینشیند و سالهل حکم میراند. این ترجم
هقیقتن هم یک قصّة داستانی یونانیست. در اثر معربی نامهای یونانی (حرمانوس، هیرقل، قلیکولاس، افلاطون، اریستاتالیس) آورده شده است. پیوند روحانیت و مناسبت انسان، یگانگی عمل انسان و خدایان نیز از سرچشمة یونانی اثر گواهی میدهند. گزارش سوّم «سلامان و ابسال» به قلم ابوعلیابن سینا منسوب است، که آن از اثرهای پیشینیان به کلّی فرق میکند. در داستان ابوعلی ابن سینا سلامان و ابسال برادرانند. ابسال برادر خردی بود و در حسن ظاهر و باطن خیلی برتااری داشت. زن سلامان به ابسال عاشق شده، در راه وصال او مکر و فریب را به کار برد. امّا جوان پاکیزهسرشت ابسال به این راه خطا نرفت. عاقبت زن سلامان به او زهر داد. سلامان از خیانت زن و دستیارانش آگاه شده، آنها را به قتل رساند. سلامان در داستان ابوعلی ابن سینا قووّة عقل انسان و ابسال کیفییتّ سعادت حقیقی را افاده مینماید. زن سلامان تمثال میلهای آسمانی و غیریقلی آدم میباشد. در اثر ابن توفیل (1120-1185) سلامان و ابسال دو جوان با هم دوستند، که مخالفت عقیدهها سبب جدایی آنها گردیده است. در تصویر ابن توفیل ابسال تجسم معرفت رتمیانلی و سلامان دانش انتویتیوی میباشند. نهایت، داستان مشهور عبدالرحمان جامی در زمینة ترجمة ابن اسحاق تألیف شده است. جامی تنها با نظم اثر مذکور قناعت نورزیده، بلکه با تصحیح و تغییر و علاوهها اثر تماماً نوی آفرده است.
د .: ازبرنّыی پرایزپسدسنیه مыسلیتیلیی سترن بلیجنیگا ا سریدنیگا واستاکه ix-14 وّ. م. ، 19g1؛ ابدورخمن د ج ا م ا، سلمن ا ابسل، د. ، 1677.
x. شریفاف.
Инчунин кобед
سرخانه
سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا میشود. بعضاً سرخط …