سکایها، نام قبیلههای ایرانیزبان (اکثراً کوچمنچیان) ، که در هزارة 1 تا میلاد و عصرهای اوّل میلاد زندگی میکردند. در بارة سکایها دایر اوستا، تاریخنامههای آشوریها، که به سالهای 641-640 تا میلاد دخل دارند، در منبعهای عتیقه، کتیبههای ایرانی قدیم، سالنامههای ختایی، مأخذهای هندی و غیره معلومات درج شده است (در مأخذهای عتیقه عادتاً سقایها و اسکیفها به یک معنا آمدهاند). در کتیبههای ایرانی قدیم سه گروه سقایها نام برده شدهاند: سقایهای هومورگ (در اثرهای مؤلفان عتیقه امارگیها) ، سقایهای تیگرخود («کلاهباریک») و سقایهای «آن سوی بهر» (یعنی اسکیفهای پریچیرناماریه). در ادبیات معاصر علمی قبیلههای قدیمة ناحیههای شمالی و شرقی آسیای میانه، قزاقستان، ترکستان شرقی بر خلاف مسّگیتهای به آنها خویش نزد بهر ارل و زکسپیی و اسکیفهای شمال نزد بهر سیاه سقایها نامیده شدهاند. در آخر عصر 6 و ابتدای عصر 5 تا میلاد یک قسم سقایها را شاهان ایران (از سلالة هخامنشیان) به خود تابع کردند و از آنها انداز و عسکر میگرفتند؛ سقایها از طرف لشکر فارسیان در جنگهای یونان و ایران (500-449 تا میلاد) اشتراک کردند، در ولایتهای گوناگون دولت هخامنشیان خذمت حربی را به جا میآوردند. مشغولیّت اساسی سقایها چارواداری کوچی بود؛ گروههای علیحدة آنها به حیات مقیمی میگذشتند. در محلهای سقایهای آسیای میانه جمعیّت صنفی به وچود میآمد. در بین سقایها پراسیسّ به طبقههای اجتماعی جداشوی آغاز مییابد؛ طبقة اعیان سقایها ثروت میغُنداشت؛ در برابر این مناسبتهای اولادی و قبیلوی نیز موقع داشتند. میانههای عصر 3 تا میلاد یک گروه قبیلههای سقایها به خاک پارت زده درآمدند و در تشکیلشوی دولت پارت سهم داشتند. بعدتر این قبیلهها به محل درنگیان درآمده، در آن جا مقیمی شدند و به درنگیان نام سکستان («مملکت سقایها»، حاضره سیستان) را دادند. در آخر عصر 2 و نیمة اوّل عصر 1 تا میلاد سقایها به هندوستان شمالی cap درآوردند. در تیرّیتاریة حاضرة آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هندوستان شمالی در عصرهای اوّل سالشماری ما سقایها، احتمال، با خلقهای محلی و قبیلههای کوچمنچی آمیخته شدند. در ترکستان شرقی (خوتن) زبان آنها تا اسری
10 سالشماری ما باقی ماند. سقایها در ایتناگینیز خلقهای آسیای میانه، افغانستان و هندوستان شمالی موقع کلام داشتند.
ëدگاریهای مدنی سقایها را آرشیالوگهای ساویتی در محلهای جنوب رسّ قزاقستان، رسّ ازبکستان، رسّ تاجیکستان و رسّ قرغیزستان کشف کردند. سقایها اساساً خدای عالی-آفتاب را میپرستیدند. به صنعت سقایها تصویر خیوانات خاص است. ایپاس سقایها خیلی قدیمی و خیلی بایی است.
د .: بیرنشتم ا. ن. . استاریکا-آرشیالوگیچیسکی آچیرک تسینترلناگا تین-شنیه ا پمی را-الپ، م.-ل. ، 1952؛ گفوراف ب. گ. ، تدجیک. دریونییشیه، دریونیّه ا سریدنیویکاویه استاریه، م. ، 1972؛ لیتوینسکیی ب. ا. ، دریونی کاچیونیک «کرыش میره»، م ، 1972؛ ارتماناو م. ا. ، ساکراویشه سکاو، م. ، 1973؛ ویشنیوسکیه ‘ا. ا. ، کولتوره سکسکیخ پلیمیان نیزاویف سыردر و 7-v وّ دا ن. ا. ، م. ‘، 1973؛
پ یه ن ک آ و ا. و. ، سک (سادیرجنی پانیتیه).-«ازو. آان ان تدجیکسکایی سّر»، 1968. 3 (53)؛ فرهای ر. . نسلیدی ارنه، م. ، 1972.
x. محییالدیناف، ق. بابایف.
Инчунин кобед
سفارت
سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر میرود. …