ریویزیانیزم (از لاتینی گیو1310-از نو دیدبرایی) ، یک جریان اپورتونیستییست در حرکت روالوتسیانی کارگری و کمونیستی جهان، اقدام غیرییلمییست در راه «از نو دیده برآمدن» مارکسیزم-لینیییزم با بهانة ایجادکارانه از خود نمودن حادثههای نو واقعیت اجتماعی و سیاسی.
ریویزیانیزم به راست و «چپ» تقسیم میشود. ریویزیانیزم راست تعلیمات مارکسیزم-لنینیزم را به عقیدههای برجوزی اصلاحاتچیگی، ریویزیانیزم «چپ» باشد، به دستورهای انرخیستی، والیونتریستی و غیره عوض میکند. همچون جریان غایوی سیاسی سالهای 70 عصر 19 در داخل پرتیة سوسیال-دموکراتی ژرمنیه پیدا شده است. ادیالاگهای آن ه. بیرنشتیین، ا. خیاخبیرگ، ک. شرمّ و دیگر از پی از نو دیده برآمدن نظریة روالوتسیانی کرل مرکس و فریدریخ اینگیلس شدند. از آخر عصر 19 و ابتدای عصر 20 سر کرده ریویزیانیزم در حرکت سوسیال-دموکراتهای ژرمنیه، فرنسیه، اوست را-وینگریه. روسیه و دیگر مملکتها نیز پهن گردید. ریویزیانیزم علمی بودن متریالیزم دیالکتیکی را انکار کرده، برای سوسیالیزم علمی را به کنتچیگی و مخیزم و غیره پیوستن کوشش میکند. ضرورت تاریخی مبارزة صنفی، روالوتسیة سوسیالیستی و دیکتتورة پرولتاریت را در زمان گذرش از کاپیتالیزم به سوسیالیزم، مقام راهبرانة پرتیة کمونیستی را انکار کرده، مقام دموکراتیة برجوزی و اصلاحات را در تغییر دادن ساخت موجودة کاپیتالیزم به پایة بلند میبردارد. بعد شکست اینترناسیونال 2 (1914) حرکت کارگری به دو تقسیم میشود: راست-قسم سوسیال-اصلاحاتچیگی و «چپ» قسم روالوتسیانی، که منبعد با هره-کت بینلخلقی کمونیستی یک شده است. بعد غلبة روالوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر (سالهای 20-40) ریویزیانیزم راست و «چپ» («کمونیزم چپ») در حرکت بینلخلقی کارگری عمل میکنند. سالهای 50 ریویزیانیزم از بع-زی مشکلیهای انکشاف حرکت بینلخلقی کمونیستی استفاده برده، برای حرکت روالوتسیانی صنف کارگر را به راه اصلاحاتچیگی روانه کردن کوشیده است. برای یگانگی حرکت بینلخلقی کمونیستی ریویزیانیزم راست خوف کلان دارد، زیرا آن اکثراً در زار نقاب مارکسیزم برآمد میکند. سالهای 60 و 70 ریویزیانیزم در حرکت کمونیستی فعالیّت خود را «از چپ» ظاهر کرد. ادیالوژی ریویزیانیستی چپ را مخصوصاً تعلیماتهای میدبورجوزی و شوینیستی و ضد ساویتی وسیع استفاده برده، از چیهت نظریهوی از نو سنجیدة قسمهای ترکیبی مارکسیزم-لنینیزم را طلب مینماید. در زمان حاضره ریویزیانیزم راست از روی متدلوژیه عموماً بر زیدّی تعلیمات مارکسیزم-لنینیزم برآمده، ضرورت روالوتسیّه را انکار و در حلّ انتگانیزم جهانی امپریالیزم «رل حلکننده» اصلاحاتهای کاپیتالیستی و روالوتسیه علمی و تکنیکی را وسیع ترغیب مینماید.
ین عقیده در اثرهای آ. شیک، ن. سویتک و غیره (چکوسلواکی) ، ر. گراد (فرنسیه) ، ه. فیشیر، ف. مریک (اوستریه) روشن افاده یافته است. ریویزیانیزم راست قانونیّتهای خصوصی را به درجة مطلق میبردارد و مدل بسیارشکلة ساختمان سا-تسیلیزم را (موافق خصوصیتهای علمی) پیشنهاد میکند. حرکت روالوتسیانی بینلخلقی کارگری و کمونیستی بر ضد ریویزیانیزم هم راست و هم «چپ»، که برای از جهت نظریهوی بییراق کردن صنف کارگر بینلخلقی و در روح اصلاحاتچیگی یا انرخیزم تربیه کردن آن کوشش مینماید، مبارزة آشتیناپذیر میبرد.