ریسپوبلیکی گبان (نارین-چه ساپ1زی) ، گبان، دولتیست در افریکة مرکزی. به اتّحاد فرنسیه داخل است. در شمال غرب با گوینیّه ایکوتاری، در شمال با کمیرون، در شمال شرق، شرق، جنوب شرق و جنوب با ریسپوبلیکة کانگا همسرحد میباشد. آن را از غرب اقیانوس اتلنتیک احاطه کرده است. مساحتش 267، 7 هزار کیلومتر. اهالیاش 1، 2 میلیون نفر. (1982). پایتختش شهر لیبریویل. از جهت مأموری به 9 ریان جدا شده، آنها به آکروگ و کامّونهها تقسیم گردیدهاند.
ساخت دولتی. کانستیتوسیة حاضرة ریسپوبلیکه فوریه 1961 قبول شده است. (سالهای 1967 و 1968 به آن تغییرات داخل کرده شد). سردار دولت و حکومت-پرزیدنت، که او را اهالی به مهلت 7 سال انتخاب میکند. پرزیدنت، نایب-رئیس و اعضایان حکومت-ساویت وزیران در نزد پارلمنت مسئول نمیباشند. پارلمنت-مجلس ملّی یکپلتگی به مهلت 5 سال انتخاب میشود. سیستم سودی: سود عالی، سود اپیلّیتسیانی و سودهای انستنسیة یکم.
طبیعت. ریسپوبلیکی گبان در زانة بیشههای ایکوتاری و سوباکوتاری واقع گردیده است. قسم داخلی ریسپوبلیکی گبان را کوه و پشتهکوهها فرا گرفتهاند. کوههای شییو، که در قسم مرکزی ریسپوبلیکی گبان واقعاند، از همه بلندترند (قوه ابونج، 1580 متر). در شمال غربتر آنها کوههای بلورین (قوه دنه، 1000 متر) طول کشیدهاند. در غرب، قد-قد ساحل اقیانوس اتلنتیک پستی هموار (برش تا 200 کیلومتر) واقع است. ثروتهای زیرزمینی: معدن منگن، عورن، معدن آهن، نیفت، گاز و غیره. اقلیمش گرم سیرنم، در شمال-ایکوتاری، در غرب و جنوب-سوباکوتاری. حرارت میانة ژوئیه 22-24°سیلسیه، آوریل 25-27*سیلسیه. بارشات سالانه 1500-2000 ملّیمیتر، در منطقة ساحلی تا 2500-3000 ملّیمیتر. دریاها بسیار و پرآبند. دریای کلانش آگاوی. بسیار دریاها و پایانآبشان کشتیگردند. تقریباً 80%-ا تیرّیتارییی ریسپوبلیکی گبان را بیشههای انبوه همیشهسبز فرا گرفته است. خاکش زرد سرخچهتاب لتیریتی. در بیشهها بسیار درختان قیمتبها وامیخورند. منطقة ساحل را بیشههای منگره پوشیده است. عالم هیواناتش بایی و گوناگون: فیل، شاهبرزهگاو، چند خیل آه و؛ درّن-دهها-پلنگ، کفتار؛ میمونهای آدمشکل-گاریلّه و شمپانزه؛ در دریاها بهموت، تمساح؛ پرّنده، مارهای گوناگون و حشرات (از جمله پشّة سیسی) بسیار است.
هالی. اهالی ریسپوبلیکی گبان ساسن از خلقهای بنتوزبان: بکیلی (بنیب) ، فنگ، مپانگوی، بکاته، بتیکی عبارت است. خلقهای مکه، بکانگا، بویل و دیگر نیز زندگی میکنند. از اروپایها اساساً فرنسویها (تقریباً 20 هزار نفر) هستند. زبان رسمی-فرنسوی، امّا قسم زیاد اهالی به زبانهای فنگ، بنیب یا این که به زبان بکاته گپ میزند. 42%-ا اهالی کتالیک، 23% پراتیستنت، 34% پیرو دین و آیین عنعنوی قدیمه، 1% مسلمان. 20%-ا اهالی در شهرها استقامت میکند. شهرهای کلان: لیبریویل و پارت-جنتیل.
معلومات تاریخی. تاریخ قدیمه و عصرهای میانة ریسپوبلیکی گبان پرّه آموخته نشده است. اهالی قدیمترین مملکت، ظاهراً، پیگمیّها بودند، دیرتر به این سرزمین خلقهای بنت و آمدند. عصرهای 18-19 قبیلة از شمال آمدة فنگ اهالی تهجایی را به جنوب تنگ کرده برآورد. در دورة به مملکت راه یافتن اروپایها (از همه پیش سال 1485 بحرنوردان پارتوگلیه راه یافتند) خلقهای ریسپوبلیکی گبان دورة تمزّول ساخت اولادی و قبیلوی و تشکّل مناسبتهای صنفی را از سر میگذرانیدند. غلامفروشان اوراپه (پارتوگلیه، فرنسیه، هلند، انگلیه) و امریکا هنوز در عصر 16 ریسپوبلیکی گبان را در افریکة ایکوتاری به یکی از منبعهای اساسی شکار غلامان تبدل دادند. فرنسویها سال 1849 در ساحل چپ خلیج گبان اوّلین باششگاه خود را بنیاد نموده، به استیلای مملکت شروع کردند. خلقهای ریسپوبلیکی گبان به استیلاگران فرن-سوی مقابلت سخت نشان دادند. مبارزة ضد مستملکداران تا جنگ یکم جهانی دوام کرد. ریسپوبلیکی گبان از جهت مأموری اوّل یک قسم کانگای فرنسوی بود، از سال 1886 واحد علیحدة مأموری شد؛ سال 1903 رسماً کالانیه (سالهای 1910-58 در هیت افریکة ایکوتاری فرنسوی بود) اعلان کرده شد. در دورة مستملکداری ریسپوبلیکی گبان به منبة اساسی اشیای خام فرنسیه تدبیل یافت. قسم زیاد مملکت به شرکتهای فرنسیه با راه کانسیسّیه تقسیم کرده داده شد. دهقانان را به کشت زراعت ایکسپارتشونده (قهوه، کاکئو، چارمغز زمینی) مجبور میکردند. اهالی بیرحمانه استثمار کرده میشد.
بعد جنگ دوّم جهانی حرکت ملّی آزادیخواهی متشکّل و عامّوی گردید. سالهای 40-50 اوّلین پرتیههای ملّی (بلوک دموکراتی گبان، اتّفاق دموکراتی و سوسیالی گبان، پرتیة یگانگی ملّی گبان و غیره) و اتّفاقهای کسبه تأسیس یافتند. در شرایط تنزّل سیستم موس-تملیکداری فرنسیه به یک قطار گذشتهای سیاسی مجبور شد. سال 1946 اسّمبلیه تیرّیتاریوی، سال 1957 ساویت حکومتی (اوّلین در مملکت حکومتی، که در آن افریکایان اشتراک داشتند) تش-کیل شد. سال 1958 ریسپوبلیکی گبان به مختاریّت داخلی صاحب شده، اعضای اتّحاد فرنسیه گردید. خود همان سال مملکت ریسپوبلیکه اعلان کرده شد. فوریه 1959 کانستیتوتسیة اوّلین آن قبول گردیده، موافق آن ساویت حکومتی به ساویت وزیران، اسّمبلیه تیرّیتاریوی به اسّمبلیه قانونبرآر تبدل یافت. 15 ژوئیة 1960 حکومتی فرنسیه مجبور شد با حکومت ریسپوبلیکی گبان عاید به اعتراف استقلالیّت گبان عهدنامه بندد. 17 آگوست 1960 استقلالیّت ریسپوبلیکی گبان اعلان کرده شد. سپتامبر 1960 ریسپوبلیکی گبان اعضای تدم گردید. فوریه 1961 کانستیتوتسیة نو قبول کرده شد و پیشوای پرتیة حکمران-بلوک دموکراتی گبان ل. مبه پرزیدنت گردید. سیاست ضد دموکراتی داخلی حکومت مبه (تع-قیب آپّازیتسیههای سیاسی، زیر نظارت گرفتن فعالیّت اتّفاقهای کسبه و دیگر تشکیلاتهای جمعیّتی، محدود نمودن آزادی مطبوعات) وضعیت را در مملکت نهایت تیز و تند کرد. 18 فوریه 1964 ارمیه با دستگیری قوّههای آپّازیتسیانی حکومت مبه را سرنگون کرد. به سر حکومت موقتی پیشوای اتّفاق دموکراتی و سوسیالی ریسپوبلیکی گبان ج. ا. آبمه آمد. مبه با یاری قشونهای فرنسوی حاکمیت را باز به دست آورد. در مملکت تعقیبات سر شد. بعد وفات مبه (نوامبر 1967) پرزیدنت نو ا. بانگا ماه مارت 1968 تأسیس یافتن پرتیة دموکراتی ریسپوبلیکی گبان را اعلان نمود.
پرتیههای سیاسی و اتّفاقهای کسب. پرتیة دموکراتی گ ا ب آ ن (تأسیسش 1968). یگانه پرتیة حکمران. تشکیل دیگر پرتیهها منع کرده شده است. مرکز یگانة اتّفاقهای کسبه-ک آ نفیدیرسیة اتّفاقهای کسبة گبان («تأسیسش 1969).
خاجگی. ذخیرههای طبیعی ریسپوبلیکی گبان بایی و گوناگون است. در دورة مستملکداری اقتصادیات مملکت مدّت دراز تنها برای استحصال چوب قیمتبها (برای ایکسپارت) مخصوص گردانیده شده بود. از آخر سالهای 50 در مملکت استخراج ثروتهای زیرزمینی سر شد و صناعت کوهکاری رو به ترقّی ن-هاد. ریسپوبلیکی گبان در جهان کلیتلیستی از روی استحصال معدن منگن یکی از جایهای اوّل را اشغال میکند. xاجگی قشلاق آن اساساً کارکتر نتورلی داشته، شهرها و مرکزهای صناعتی را با خوراکواری پرّه تأمین کرده نمیتواند. در خواجگی قشلاق خواجگیهای خرد دهقانی برتری دارند. همگی 127 هزار هکتار زمین کشت کرده میشود. زراعت اساسی ایکسپارتشونده: قهوه و کاکئو؛ یک قسم چارمغز زمینی و مورچ نیز ایکسپارت میشود. به غیر از این منیاک، بنن، جواریمکّه، شالی، نخل روغنده، ته را، یمس پرورش میکنند. از سبب سه-راسر پهن شدن پشّة سیسی چارواداری سست ترقّی کرده است. از اقیانوس اتلنتیک ماهی، نهنگ سید میکنند. شکار انکشاف یافته است.
سنات. ساحة اساسی اقتصادیات ریسپوبلیکی گبان صناعت کوهکاریست، که تنها برای ایکسپارت محصولات میبرارد و زیر نظارت شرکتهای خارجی میباشد. از منطقة ساحلی و شیلف همشفت آن نیفت و گاز طبیعی، شرکتهای گوناگون خاریچی به مقدار زیاد منگن، طلا معدن آهن و عورن استخراج میک و-نند. صناعت چوبگری در اقتصادیات مملکت اهمیت دوّمده-رجه دارد. کارخانههای این ساحه از نوع درختان قیمتبها تخته، فنیر اعلیصفت تییار میکنند. در ریسپوبلیکه چند گیدراالیکت را ستنسیة خرد کار میکند. در ریسپوبلیکی گبان، غیر از کارخانههای کلان صناعتی، کارخانههای خرد هم نهایت بسیارند. اتومبیل نقلیات اساسی میباشد؛ درازی راههای اتومبیلگرد قریب 7، 2 هزار کیلومتر؛ درازی راههای نقلیات آبی زیاده از 1700 کیلومتر. بندرهای کلان بحری: پارت-جنتیل و لیبریویل. در لیبریویل و پارت-جنتیل ایراپارتهای بینلخلقی واقع گردیدهاند. ریسپوبلیکی گبان به خارجه اساساً نیفت، معدن منگن، عورن، چوب و تخته، قهوه، کاکئو، چارمغز زمینی برآورده، از خارجه ماشین و تجهیزات واسطههای نقلیات، خو-راکواری، متال، گزوار میگیرد. شریکان تجارتیاش: فرنسیه، شتتهای متّحدة امریکا، ریسپوبلیکة فدراتیوی ژرمنیه و بریتنیة کبیر.
نیگهداری تندرستی. در سالهای 1960-61 به 1000 نفر اهالی 35 تولد، 30 فوت راست آمد؛ فوت کودکان به 1000 کودک نوزاد 229 نفر بود. در مملکت تبلرزه، نغزک، سرطان جگر و غیره پهن شده است. سال 1967 در مؤسسههای طبابتی مملکت 4، 8 هزار کت (10، 1 کت به 10. 000 اهالی) بود. به غیر از این 4 امبولتاریه، 1 پالیکلینیکه، 25 مرکز نگهداری تندرستی، 90 دیسپنسر کار میکرد. سال 1967 80 دُختُر (1 دُختُر به 5، 9 هزار اهالی) ، 2 دُختُر دندان، 12 فرمسیوت، 38 اکُشیر، 175 همشیرة طبّی به اهالی خذمت میرساند.
ماریف. تا دورة به دست آوردن استقلالیت 77% اهالی از 14-ساله بالا بیسواد بود. تعلیم بچگان 6-16-ساله حتمیست. مکتبهای خصوصی زیر نظارت دولتند. زینة اوّل تعلیم از باغچههای بچگانه سر میشود. سال 1967 در مؤسسههای تامکتبی زیاده از 600 کودک تربیه یافت. مهلت تحصیل در مکتب میانة پرّه (لیتسیی) 7 سال، در مکتب میانة ناپرّه (کالج) 4 سال. در بزة مکتبهای ابتدایی لیتسیی و مکتبهای تکنیکی عمل میکنند. تعلیم به زبان فرنسوی. مکتب عالی ندارد. کدرهای دارای معلومات عالی در خارجه تییار کرده میشوند.
متبوات، رادیو، تلویزیون. اگینتی رسمی اخبارات ریسپوبلیکی گبان سال 1961 تشکیل شده است. آن چندین بیولّی-تین و چند گزیته و جرنل نشر میکند. بانفوذترین آنها: «بیولتین کاتیدین دانفارمسان» («ویییыپ آیاشگیاپ ی 1شاگتپاپ»، «گباند داجوردیو» («آاپ ب اید-آیگ4’ |»)؛ جرنل «جرنل آفیسیل دی له ریتسیوبلیک گبانیز» («1ایگ1 آشس1ی1 دی 1ه نیرینتسی سعاپدهای»). سیستم رادیو و تلویزیون دولتیست. لیبریویل و پارت-جنتیل ستنسیههای تلویزیون دارند.
سنعت خلقی. کندهکاری چوب، از استخوان فیل تییار کردن هر گونه مصنوعات، بوریابافی، بافندگی و غیره از قدیم در بین خلقهان ریسپوبلیکی گبان معمول میباشد. از چوب تراشیدن هیکلچههای گوناگون، با تختههای مس روکش نمودن موجا سمچهها-«مبول و-نگوم و» خصوصیتهای ملّی دارند.
ریسپوبلیکی گیلان ریسپوبلیکهای، که در نتیجة حرکت آزادیخواهی ملّی، که سالهای 1918-22 در گیلان ایران به وجود آمده بود. 4 ژوئن 1920 دستههای مسلّح انقلابی از جنگلهای فومن به مرکز مضافات گیلان-شهر رشت آمده، آن را اشغال نمودند. 5 ژوئن گیلان ریسپوبلیکه اعلان کرده شد. حکومت موقتی و با سرداری میرزا کوچکخان شورای حفظ انقلاب تأسیس یافته، چنین پراگرمّه را پیشنهاد کرد: برقرار نه-مودن ریسپوبلیکه در ایران، از اعتبار ساقط دانستن همة شرطنامههای ناادلانهای، که دولتهای امپریالیستی به گردن ایران بار کرده بودند، از ایران برآوردن قشونهای انگلیه، جاری کردن برابرحقوقی ملّتها، اتّفاق بستن با روسیه ساویتی، برقرار کردن خواجگی مملکت، گذرانیدن اصلاحات دموکراتی و «حفظ اسلام». در گیلان فرانت یگانة ملّی تشکیل یافت، که آن نمایندگان برجوزیة تاجر، زمینداران خرد و میانه، کارگران، مزدوران، کمونیستان را متّحد میکرد. دستههای مسلّح خلق گیلان و یک قسم مازندران را (تا شهر بارفروش) به دست درآوردند. حکومت کوچکخان از وسعت ری-والیوتسیة محنتکشان به وهم افتاده، نگذاشت، که آن انکشاف یابد. به زمّ این در صف پرتیة کمونیستی ایران عنصرهای چپ قطع نظر از وضعیت مملکت، فوراً گذرانیدن اصلاحات را طلب میکردند. این و باز بعضی ختایهای دیگر باعث پراکندهشوی (ژوئیة 1920) فرانت یگانة ملّی گردید. کوچکخان از حاکمیت دست کشید. 31 ژوئیة 1920 با سرداری احسانولّاهخان حکومت نو تشکیل یافت، که آن را کمونیستان دستگیری نمودند. این حکومت سیاست ضدفیادلی را پیش گرفت. آن 31 آگوست بی تییاری ضروری به تهران لشکر کشید و شکست خورد. کامّونیس-تان از این سیاست احسانولّاهخان ناراضی شده، استعفای او را طلب نمودند. اوّل مة 1920 مجلس یکجایه با اشتراک نمایندگان کوچکخان، احسانولّاهخان، خلوقوربان و پرتیة کمونیستی در بارة برقرار نمودن فرانت یگانة ملّی قرار قبول کرد. حکومت احسانولّاهخان را 8 مة 1920 حکومت نو (کامیتیت انقلابی) عوض کرد، ق کوچکخان سردارش بود. 4 آگوست 1921 گیلان ریسپوبلیکة ساویتی اعلان گردیده، چنین پراگرمّه را پیشبینی کرد: به دهقانان تقسیم کرده دادن زمینهای مصادرشدة زمینداران کلان، تشکیل ارمیة یگانه، به مرکز مبارزة ضد شاه و امپریالیستان انگلیس تبدل دادن گیلان، برقرار کردن مناسبت دوستانه با دولت ساویتی و غیره. کامیتیت انقلابی برای بیختر گرداندن وضع معارف، حفظ تندرستی، تأمینات اجتماعی (تعلیمی بیپول، محو بیسوادی، ساختن باغچههای بچگان، بیمارخانهها و غیره) تدبیرها اندیشید. اتّفاقهای کسبة کارگران تشکیل یافتند. ولی بنیاد فرانت یگانة ملّی استوار نبود. بعد مدّتی چند اختلاف داخلی آن از نو قوّت گرفت. 29 سپتامبر 1921 کوچکخان راهبران پرتیة کمونیستی را خائنانه به قتل رسانده، تبدّلات عکسالانقلابی گذرانید و تشکیلاتهای کمونیستی را تارمار نمود. در گیلان جنگ گرجدنی سر شد. حکومت شاه از این استفاده برده، با سرداری رضاخان به گیلان لشکر کشید. 2 نوامبر 1921 رضاخان رشت را اشغال نمود و ریسپوبلیکی گیلان برهم خورد. انقلابچیان به جزای سخت گرفتار شدند.
دبیات: ا و ا ن آ و م. س. ، نتسیانلنا-آسوابادیتیلنایی دویجینی و ارنی، مسکو، 1961؛ استاریه ارنه، مسکو، 1977.
ت. محییالدیناف.