معلومات آخرین
Home / مختلف / پنتییزم

پنتییزم

پنتییزم (از یونینی رn-همه و theos-خدا) ، تعلیمات فلینفییست، که خدا را به عالم برابر می‌کند. اصطلاح“پنتییست ”-را سال 1705 فیلسوف انگلیس تالند و اتیلاه «پنتییزم» را سال 1709 حریف او فقیه ندیرلندی ی. فه‌ای به ال داخل کرده‌اند. تعلیمات پنتییست اکگر دارای تمایلهای نتو­رلیستی بود، که در آن خدا و طبیعت یکسان و به هم آمیخته دانیس­ته می‌شد. این جهت تعلیمات پنتییزم آخری را به متریالیزم نزدیک و از دین دور می‌کند. غایه‌‌های پنتییستی در افکار فلسفی هندوستان قدیم (مخصوصاً در برهم­نیه، هندویه و ویدنته) ، خیتای قدیم (داسیزم) و یونین قدیم (فلیس، انکسیمندر، انکسیمین) جایی داشتند.

ولی از بس که در دورة پالیتییزم مفهوم خدا همچون روح یگانة جهانی هنوز» تشکّل نیافته بود، تعلیماتهای مذکور یکی از شکلهای گلازایستی (نیگ. گلازایزم) زندگردانی عالم بود و بس. پنتییزم در عصرهای میانه بر خلاف فهمش تییستی خدا، که در تعلیمات دین یهودی، مسیحیت و اسلام جایی داشت، روح جهانی بی‌شکل و نهان در طبیعت را اعتراف می‌کرد. نمایندگان آن خصوصاً در شرق میانه و نزدیک تعلیمات نوفلاتونیان را اساس تعلیمات خود قرار می‌دادند. مثلاً، ابن سینا، نصیر‌الدّین طوسی و دیگران در اصل موجودیّت خدا را اعتراف کنند هم در باب پیدایش عالم نظریة صدور را پذیرفته‌اند، که در آن خدا فقط همچون ماهیت و سبب اوّل دانسته شده، پراسیسّ پیدایش زینه‌های مختلف عالم در زمینة تعلیمات پنتییستی نوفلاتونیان شرح داده شده است.

موافیق این تعلیمات عالم نه به طور اتّفاقی، بلکه درجه به درجه خلق شده است، که یکی نسبت به دیگری علّت می‌باشد. از این رو، حادثه‌ها در سلسلة مراتب وجود به قدیم و حادث، متقدّم و متأخَّر، واحد و کثیر و نهایت تام و ناقص تقسیم می‌شوند. چنین عقیدة پنتییستی نمایندگان مکتب مشّاع در عصرهای میانه نه فقط به موقکابیل تعلیما­ت راشدی اسلام راجع به پیدای­ش عالم روانه شده بود، بلکه آن در اساس پرنسیب سببیت دا­یرة فعالیّت خدا را محدود نموده، آن را با دیگر کتگوریهای هستی، که افاده‌کنندة جهتهای علی‌حدة حادثات عالم مادّی می‌باشپد، یکسان می‌دانست. خلاصن مذکور، بی‌شوبهه، افادة جهتهای ناتورالیستی و آغاز انکشاف اف­کار متریالیستی متفکّران شرق به شمار می‌رفت.

تابیشهای گوناگون پنتییزم در تعلی­مات اهل تصوّف به نام «وحدت وجود»، «وحدت موجود»، «وحدت وجود و قصرت موجود» نیز مشاهده می‌شوند. ماهیّت تعلیمات پنتییستی-نمایندگان تصوّف (بایزید بیستامی، جلال‌الدّین رومی، فرید‌الدّین عطّار، ابولمجد سنایی، ابن عربی و دیگران) از آن عبارت است، که چون اساس عالم، یعنی ماهیّت اوّل خو­دا می‌باشد انسان باید برای درک ماهیّت او بکوشد و به واسطة سیر و سلوک و با راه کشف و شهود به حق برسد.

یعنی از یک طرف خدا به انسان مقابل گذاشته شده، از طرف دیگر، یگانگی و آمیزش طبیعت با خدا مو­شاهیده می‌شود، که خصوصیت عرفانی تعلیمات تصوّف را در عصرهای میانه افاده می‌کند. یکی از تابشهای اوّلین متریالیستی پنتییزم را در غرب دوید دیننی داده است. موافق عقیدة او، متی­ریه، خرد و خدا یگانه‌اند. دورة انکشاف باسرعت تمایلهای ناتورالیستی پنتییزم به دورة احیا راست می‌آیند. اوّلین شخصی، که در این دور با پنتیزم شغل ورزیده است، نی­کالة کوزنی بود. انکشاف پنتییزس در اوراپة غربی به عصر 16 و ابتدای عصر 17 تعلق درد.

در این دور پنتییزم اساس بسیار تعلیماتهای ناتورفلسفیی را تشکیل می‌داد، که به مقابل کریتسیانیز­م دینهای ماناتییاتی حکمران نگرانیده شده بود. در تعلیمات کردنا، ف. پیتریق، ت. کمپنیلّه، ج. برونا پنتییزم دارای خصوصیتهای ناتورفلسفی آشکارا مشاهده و خدا هرچه بیشتر با تبی­ت آمیخته می‌شد.

پنتییزم منبعد به توفیل غلبة اعتقادهای مختلف پراتیستنتی در اوراپة غربی همچون شکل اعتراض مذهبهای تنزّلیافته عمل نموده است. عقیده‌های پنتییستی در اوراپة غربی در تعلیمات ب. سپینازه به غایت انکشاف رسید. ریشه‌های آخری، در نوبت خود، از سرچشمة غایوی فلسفی ابن سینا آب خورده است. موافق عقیدة ف. اینگیلس سیستی­مه‌های فلسفی ایده‌آلستان نیمیس ف. و. شیلّینگ و گ. گیگیل کوشش می‌کردند، که از موقع پنتییزم ضدیت روح و متیریّه را آشتی دهند (مرکس ک. ا اینگیلس ف. ، ساچ. ، 2 ازد. ، ت. 21، س. 285) ،

Инчунин кобед

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغت‌نویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …